۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۲:۵۷
کد خبر: ۲۵۹۰۳۷
محور مقاومت از بیروت تا صنعا(2)؛

ارزیابی وضعیت عراق و سوریه؛ فتوای مرجعیت تحولی در تاریخ معاصر عراق

خبرگزاری رسا ـ به نظر می‌رسد محور مقاومت اسلامی با وجود همه چالش‌ها و هجمه‌ها، توانسته در عراق و سوریه جبهه‌های جدیدی در نبرد علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی ایجاد کند.
روحانيان عضو بسيج مردمي عراق ارتش سوريه

 

به گزارش خبرگزاری رسا، در  بخش دوم از سلسله یادداشت‌های« محور مقاومت از بیروت تا صنعا » به بررسی آخرین تحولات و ارزیابی وضعیت محور مقاومت در سوریه، عراق می‌پردازیم.

 
برای بررسی هرچه دقیق تر مسائل موجود در منطقه ابتدا باید به بحران سوریه و جنگ علیه این کشور پرداخت؛ کشوری که نزدیک به پنج سال با بحران سیاسی و امنیتی مواجه است و موج جدید حمله علیه محور مقاومت از آنجا آغاز شد. مقاومت چهار سال و چند ماهه ارتش سوریه به همراه مردم این کشور در برابر هجمه‌های تروریستی ـ تکفیری در حالی صورت پذیرفت که بسیاری از تحلیلگران عمر دولت بشار اسد را بسیار کوتاه ارزیابی می‌کردند اما این امر با توجه به عدم عقب نشینی دولت سوریه و کمک گسترده همپیمانان این کشور به ویژه از سوی حزب الله و ایران ناکام ماند.


در یکی دو سال اخیر و پس از پیروزی های مهم ارتش سوریه و حزب الله در القصیر، القلمون و همچنین مناطق شمالی این کشور علاوه بر ایجاد تغییر در برخورد دیپلماتیک کشورهای خارجی با حکومت بشار اسد، مردم سوریه نیز گرایش بیشتری به نظام حاکم در این کشور پیدا کردند. با آگاهی پیدا کردن مردم از ماهیت گروه‌های تکفیری و برملا شدن ادعاهای دروغین انقلاب مردمی در سوریه، حکومت توانست پایگاه های خود در بین مردم را تقویت کند.

 
برای بررسی وضعیت امروز سوریه ضروری است که نگاهی همه جانبه و واقع بینانه به بحران در این کشور داشت؛ ابتدا اینکه هجمه موجود علیه محور مقاومت در این کشور بسیار گسترده است و مقابله با آن نیازمند زمانی طولانی است. از سوی دیگر نباید انتظار داشت به یکباره همه چیز به نفع دولت سوریه و همپیمانان آن تمام شود. حال اینکه محور شرارت به رهبری آمریکا و اسرائیل با کمک کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه همچنان تلاش گسترده ای را برای طولانی کردن بحران در این کشور به کار گرفته اند. باید تأکید کرد که اغلب این کشورها از عدم توانایی تروریست‌ها برای سرنگون کردن حکومت بشار اسد به خوبی آگاه هستند اما با این وجود تلاش دارند با فرسایشی کردن نبرد، ارتش و دولت سوریه را تضعیف و حتی الامکان به محور مقاومت ضربه وارد کنند.

 

 

 

عملیات حزب الله و ارتش سوریه در مثلث درعا، دمشق و القنیطره


اظهارنظرهای سیاسی کشورهای غربی نیز که عملگراتر از نظام های خاورمیانه ای است همگام با تحولات میدانی در حال تغییر است. به گونه ای که  جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا ماه گذشته بر لزوم گفت‌وگو با بشار اسد برای حل بحران تأکید کرده بود که پس از اشغال مناطقی از قبیل ادلب و جسر الشغور از سوی تکفیری‌ها همین شخصیت آمریکایی در چرخشی 180 درجه، تاریخ مصرف اسد را تمام شده توصیف کرد. همگام با محافل سیاسی، محافل رسانه ای جبهه غربی، عربی نیز با دروغ پراکنی و شایعه سازی تلاش دارد شکست های مهلک یکی دو سال اخیر تروریست‌ها را به باد فراموشی بسپارد و روحیه تازه ای به شورشیان مسلح ببخشد. این درحالی است که هیچ تغییر استراتژیکی در سوریه صورت نپذیرفته و تغییر در موازنه قوا ایجاد نشده است.

 
 باید توجه داشت ارتش سوریه و مقاومت اسلامی که عملیات شهدای القنیطره را از دوماه پیش کلید زده اند، توانسته اند در این مدت کوتاه پیروزی‌های بسیار مهمی را کسب کرده و در مثلث درعا، دمشق، القنیطره علاوه بر سیطره بر اماکن استراتژیک، زنگ خطر جدی را برای رژیم صهیونیستی به صدا در آوردند. تکمیل این عملیات از آنجا حائز اهمیت است که محور مقاومت می‌تواند با پیروزی در آن علاوه بر به دست گرفتن مرز مشترک با اردن و جلوگیری از ورود و خروج تکفیری‌ها، جبهه جدیدی را علیه رژیم صهیونیستی در جولان باز کند و کمربند حائلی  که جبهه النصره در آنجا برای ایمن ساختن رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است را در هم بشکنند. ایمن ساختن دمشق از گزند گروه‌های تروریستی از دیگر اهداف این عملیات است.

 
در جمع بندی وضعیت سوریه باید اذعان کرد که نبرد با گروه‌های تکفیری و تروریستی با توجه به حمایت گسترده از آنها، نیاز به زمانی نسبتا طولانی دارد. در حال حاضر سوریه وضعیتی به مراتب بهتر از چند سال پیش دارد و می‌تواند با فعال شدن تلاش‌های مجدانه دیپلماتیک راه را برای حل و فصل سیاسی بحران این کشور باز کند. بحران سوریه اگر چه لطمه های جبران ناپذیری را به اقتصاد، زیرساخت‌های این کشور و مردم سوریه وارد کرد اما فرصت‌هایی را نیز برای محور مقاومت به وجود آورد تا بتواند از این طریق جبهه جدید و حائز اهمیتی را ایجاد کند که این جبهه موجودیت اسرائیل را هدف قرار داده است.

  

فتوای مرجعیت نجف؛ تحولی در تاریخ معاصر عراق

 
فاز جدید تلاش برای تقسیم و تجزیه عراق از آنجا آغاز شد که داعش با تکیه بر خیانت برخی فرماندهان نظامی، عملکرد نامطلوب حکومت و حمایت عربستان، قطر و ترکیه توانست به برخی موصل، الانبار و تکریت دست پیدا کند. رژیم های دیکتاتوری منطقه که از موفقیت نظام دموکراتیک سیاسی عراق واهمه داشتند همه تلاش خود را به کار گرفتند تا حکومت این کشور با شکست مواجه شود. آنها با حمایت لجستیک، نظامی و مالی از تروریست‌ها در عراق بالاخره توانستند به آرزوی خود یعنی تقسیم و تجزیه عراق نزدیک شوند اما مسأله ای که به آن فکر نکرده بودند، صدور فتوای جهاد کفایی از سوی مرجعیت عراق بود. صدور این فتوا که از آن می‌توان به عنوان تحول بزرگ تاریخ معاصر نام برد همه معادلات را تغییر داد.

 
ارتش کلاسیک عراق که نه از لحاظ نظامی و نه از لحاظ روحی توانایی نبرد چریکی با تکفیری‌های داعش را نداشت به واسطه این فتوا از حمایت خیل عظیمی از مردم عراق برخوردار شد. فتوای جهاد علیه داعش با توجه به نگاه فراطایفه ای مرجعیت عراق و به ویژه آیت الله سیستانی نه تنها هیچ تنشی بین پیروان مذاهب مختلف عراقی ایجاد نکرد بلکه موجبات تقویت همدلی بین طوایف مختلف عراق را فراهم کرد.

 

 


 

 قدرت یافتن گروه‌هایی مانند بدر، عصائب اهل الحق، حزب الله عراق، سرایا السلام و... ظرفیت عظیمی را برای تقویت محور مقاومت اسلامی ایجاد کرد. ورود مجاهدان عراقی به عرصه نبرد پیروزی‌های بزرگی را به وجود آورد که اولین آنها در جرف الصخر به وقوع پیوست و تکفیری‌ها را از ساختاری هجومی به ساختاری دفاعی تبدیل کرد. از سوی دیگر با افزایش دستاوردهای کمیته های مردمی، رسانه های مغرض غربی ـ عربی شروع به جوسازی علیه مجاهدان عراقی کردند و آنها را متهم به انتقام جویی و تجاوز به سایر طوایف کردند، امری که به هیچ وجه به اثبات نرسید.

 

 

هراس آمریکا از تقویت شاخه مقاومت اسلامی در عراق

 
آمریکا در ابتدا در عرصه های مختلف از نبرد گروهای شیعی علیه داعش حمایت کرد، اما رفته رفته با افزایش پیروزی‌ها و تقویت اثرگذاری این گروه‌ها به ویژه در عملیات آزادسازی تکریت، دولتمردان این کشور با فشار آوردن به دولت عراق تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا ائتلاف آمریکایی ضد داعش نیز در عملیات شرکت کند و به نوعی سوار موج پیروزی حاصل از فتوای مرجعیت شود. از سوی دیگر کشورهای غربی و عربی با نادیده گرفتن مشارکت عشایر سنی و کرد در بسیاری از عملیات ها‌، کمیته های مردمی را به تک روی متهم کردند. نخست وزیر جدید عراق نیز که به هیچ وجه از صلابت نوری المالکی برخوردار نیست در برخی موارد با عقب نشینی در برابر آنها موضع نیروهای مقاومت اسلامی عراق را تضعیف کرده است.

 


با این وجود گروه های مردمی عراقی که خود را برای انجام عملیات جدید در مناطق مختلفی از قبیل فلوجه و موصل آماده می‌کنند از آگاهی خوبی نسبت به شرایط فعلی برخوردارند و به هیچ وجه حاضر به همکاری با آمریکایی ها در نبرد با داعش نیستند. هلاکت عزت الدوری، رهبر تروریست‌های نقشبندیه و معاون سابق صدام حسین نیز ضربه کوبنده ای به بعثی ها و داعشی ها وارد کرد.

 

 
در پایان باید تأکید کرد که مصوبه اخیر کنگره آمریکا مبنی بر ارسال سلاح به کردها و اهل سنت به دور از اجازه حکومت مرکزی، حربه جدید آمریکایی‌ها برای ایجاد تنش بین طوایف مختلف عراق و ضربه زدن به محور مقاومت است. آمریکایی ها که به خوبی می‌دانند شاخه مقاومت اسلامی عراق روز به روز قدرتمند تر شده و مصالح آنها را تهدید می‌کنند، نقاب از چهره برداشته و به صورت علنی تلاش دارند عراق را تجزیه کنند.


غرب با حمایت برخی کشورهای منطقه تلاش دارد با ایجاد موازنه بین داعش و کمیته های مردمی عراق اجازه ندهند هیچ یک از دو طرف دستاورد مهمی را کسب کند. هدف آنها تضعیف عراق و ایجاد کشمکش فرسایشی است تا با سرگرم شدن کشورهای منطقه به اختلافات داخلی، صهیونیست‌ها بتوانند خواسته های خود در منطقه را عملیاتی کنند. با این وجود تجربه نشان داده حضور حوزه نجف در عراق و جریان علمای حامی مقاومت سد محکمی در برابر توطئه‌‎های مختلف است. چالشی که در این میان وجود دارد عدم هماهنگی برخی از سیاستمداران با مجاهدان عراقی است که بعضا مشکلاتی را ایجاد می‌کند اما این امر نیز به دلیل حمایت گسترده مردم از مرجعیت و کمیته های مردمی  تأثیر چندانی در آینده روشن مقاومت اسلامی عراق نخواهد داشت./983/ز501/ک

حسین سعدی

ارسال نظرات