انتخاب عون به تقویت روابط با سوریه و ایران میانجامد/ همپیمانان عربستان در لبنان به پایان خط رسیده اند
گروه بین الملل ـ خبرگزاری رسا: بی شک میتوان انتخاب میشل عون را نقطه عطفی در روند سیاسی لبنان دانست. این انتخاب از آنجا حائز اهمیت است که لبنان دو سال و نیم به خاطر کارشکنی عناصر سیاسی نزدیک به عربستان سعودی با خلاء انتخاب رییس جمهور مواجه شد تا اینکه حزب الله توانست کاندیدای مورد نظر خود را به کاخ بعبدا برساند. در این باره با شیخ احمد القطان، رییس جمعیت قولنا و العمل لبنان به گفتوگو نشسته ایم. آنچه در ادامه میآید متن این گفتوگو است.
لبنان هفته گذشته پس از دو سال و نیم رنگ رییس جمهور جدید را به خود دید. انتخاب میشل عون با تحلیلهای متفاوتی همراه بوده است. به نظر شما انتخاب ژنرال عون چه تاثیری بر لبنان و منطقه خواهد گذاشت؟
بدون شک انتخاب ژنرال عون به عنوان رییس جمهور لبنان در واقع پیروزی خط مقاومت و راهبرد مدنظر میشل عون بود. ژنرال عون به ویژه پس از جنگ سی و سه روزه مواضع بسیار ارزنده ای در قبال مقاومت اسلامی اتخاذ کرد و روزی نبود که از مقاومت و طرفداران آن دفاع نکند. همین هم باعث میشود ما یقین داشته باشیم که دوره ریاست جمهوری این سیاستمدار کارکشته دوره حمایت از مقاومت و مقابله با جریانهای تکفیری و رژیم صهیونیستی است.
از سوی دیگر ریاست جمهوری عون حتما بر روی روابط منطقه ای لبنان هم تاثیر خواهد گذاشت، بهبود روابط با کشورهای دوست و برادر به ویژه ایران و سوریه از جمله اتفاقاتی است که به نظر میرسد در آینده نزدیک شاهد آن خواهیم بود.
احمد القطان، از علمای اهل سنت لبنان
به این ترتیب باید انتظار داشت دولت لبنان تلاش را برای مقابله با تکفیریها دو چندان کند.
شک نداشته باشید که با روی کارآمدن ژنرال عون راه برای مبارزه قویتر با گروههای تکفیری باز خواهد شد. موضعگیری او علیه تکفیریها و رژیم صهیونیستی برای همگان روشن است و در طول این سالها همپیمان راهبردی مقاومت اسلامی بوده است.
از یاد نبرید که او پیش از اینکه رییس جمهور لبنان باشد در واقع دشمن درجه یک گروههای تکفیری است و همین موضوع عزم لبنان را برای مبارزه با این گروهها دو چندان میکند. ما حقیقتا امیدواریم که دوره ریاست جمهوری او با امنیت و آبادانی لبنان همراه شود.
در این راستا نباید عملکرد حزب الله را در روی کار آمدن میشل عون نادیده گرفت. به نظرتان وفاداری حزب الله میتواند به الگویی برای جریانهای سیاسی لبنان و منطقه تبدیل شود؟
بله، دقیقا. عملکرد سید حسن نصرالله و حزب الله لبنان واقعا تحسین برانگیز بود. حمایت گسترده و پایدار حزب الله از ژنرال عون با وجود فشارها و دشنام ها باعث شد لبنان از خلاء ریاست جمهوری خارج شود. حزب الله ثابت کرد که اگر با کسی عهدی ببندد، به آن وفادار خواهد بود. این امر برای همپیمانان حزب الله کاملا ملموس است. به همین دلیل است که حتی صهیونیستها هم بر روی صداقت حزب الله صحه میگذارند و سخنان و تهدیدهای سیدحسن نصرالله را کاملا جدی و صادقانه میدانند.
سید حسن نصرالله در اوج فشارها و تلاش برای دو دسته کردن جریان 8 مارس تاکید کرد که ما به ژنرال عون از لحاظ اخلاقی پایبند هستیم و تا زمانی که ایشان مایل به ادامه کاندیداتوری خود باشند ما از او حمایت خواهیم کرد. شما رویکرد فراکسیون وفاء للمقاومه وابسته به حزب الله لبنان را هم اگر نگاه کنید میبینید که این فراکسیون کاملا به انتخاب میشل عون پایبند بود و در آخر هم این رویکرد نتیجه داد.
دیدار میشل عون با سید حسن نصرالله
در همه تحلیلها از شکست سیاستهای عربستان در لبنان و عقب نشینی آلسعود حرف به میان میآید. به نظر شما تحولات اخیر لبنان به ضرر عربستان است؟
البته ما نمیخواهیم وارد جدالهای بی فایده سیاسی شویم و مثلا بگوییم جمهوری اسلامی، عربستان را شکست داد. اما بدون هیچ شک و شبهه ای سیاستهای عربستان سعودی در لبنان به بن بست خورد. یعنی همپیمانان سعودی در داخل لبنان هم از لحاظ سیاسی به ورشکستگی محض رسیدند و در پیاده کردن سیاستها و دستورات عربستان سعودی شکست خوردند. اراده و خواست غالبیت مردم لبنان هم با اهداف عربستان در این کشور متناقض است.
امروز دیگر کسی وجود ندارد که در مورد ناکامی عربستان سعودی در لبنان تردیدی داشته باشد. جریانهای سیاسی نزدیک به عربستان هم بیشتر از هر طرف دیگری در این مورد ضرر کردند. دلیل ناکامیشان فرمانبری جریانی مانند المستقبل از عربستان سعودی است. یعنی این حزب مطیع محض سعودیها است در حالی که حزب الله لبنان با وجود رابطه تنگاتنگ با ایران کاملا مستقل عمل میکند و تصمیمات خود را به زور و فشار هیچ طرف خارجی نمیگیرد. در مقابل هم رهبران جمهوری اسلامی ایران کاملا به حزب الله و تصمیمات آن اطمینان دارند. البته ایران هم بسیار خرسند است که همپیمانان آن توانسته اند پیروزیهای پیاپی را کسب کنند و در نهایت این پیروزیها به ریاست جمهوری میشل عون ختم شد.
برخی میگویند انتخاب میشل عون نتیجه اختلاف سعدالحریری با دولتمردان سعودی است، شما با این قرائت موافق هستید؟
به نظر من هیچگونه اختلاف نظری بین سعد الحریری با عربستان سعودی به وجود نیامده است بلکه شکست عربستان در یمن، عراق و سوریه حاکمان سعودی را مجبور به عقب نشینی در لبنان کرد. شما شک نداشته باشید که این عربستان سعودی بود که چراغ سبز را برای موافقت سعد الحریری با ریاست جمهوری میشل عون نشان داد. در غیر این صورت الحریری نمیتوانست به تنهایی این اقدامات را انجام دهد. فراموش نکنید که اگر سعد الحریری با ریاست عون موافقت نمیکرد به هیچ نمیتوانست به عنوان نخست وزیر لبنان فعالیت کند.
شما اگر دقت کنید حتی زمانی که جریان المستقبل حمایت خود را از زبان سعد الحریری از کاندیداتوری میشل عون اعلام کرد بازهم به حزب الله لبنان و ایران هجوم برد و به بدگویی علیه جریان مقاومت پرداخت، در واقع این امر نوعی پیام به دیگران بود که ما به هیچ وجه به حزب الله نزدیک نشده ایم و هیچ اختلافی با عربستان نداریم، یعنی همه این ها برای این بود که حمایت از نامزدی عون به عنوان دوری از عربستان تلقی نشود.
همچنین این نکته را باید مد نظر داشت که حمایت مردمی از جریان المستقبل به شدت کاهش یافته است و طرفداران این جریان سیاسی به شدت از عملکرد سعد الحریری ناراضی هستند و این موضوع الحریری و حزب متبوعش را در تنگنا قرار داده است که همین مساله هم نشانگر ورشکستگی عربستان سعودی و جریانهای سیاسی نزدیک به آن در لبنان است.
دیدار میشل عون با سعد الحریری
جامعه اهل سنت لبنان به عنوان حامی اصلی المستقبل در صورت ناخرسندی از این حزب چه آلترناتیوهایی را خواهد داشت؟ آیا با تضعیف المستقبل، جریانهای رادیکال و افراطی میدان دار خواهند شد؟
بدون تردید جریان المستقبل دیگر به هیچ وجه برای توده اهل سنت و جماعت لبنان راضی کننده نیستند. خب در این شرایط بدون شک مردم به دنبال یک جایگزین خواهند گشت که آنها را راضی کند و عملکرد متفاوتی نسبت به المستقبل داشته باشد. شمار زیادی از اهل سنت به راهبرد مقاومت در فلسطین و لبنان اعتقاد دارند، ازاین رو ضروری است که مقاومت به این گروه بها دهد و آنها را در آغوش بگیرد تا از ظرفیت آنها نهایت استفاده را بکنند.
ما باید فعالیتهای خودمان را دوچندان کنیم تا اجازه ندهیم جامعه اهل سنت لبنان با دروغپردازی رسانهها و اختلاف افکنی برخی جریانها به جریانهای تند رو و گروههای رادیکال نزدیک شوند بلکه آنها را به سوی مقاومت سوق دهیم. مقابله با اندیشه وهابی ـ تکفیری نیاز به تلاش همگانی علما و نخبگان مسلمان دارد تا به تقویت جریان وحدت و مقاومت اسلامی بیانجامد.
لذا جامعه اهل سنت لبنان که در برهه کنونی به دنبال جایگزینی به جای جریان المستقبل میگردد باید با روشنگری و راهنمایی به جریان مقاومت سوق پیدا کند و نه جریانهای دیگری که در راستای اهداف صهیو ـ آمریکایی حرکت میکنند. الحمدلله در برهه اخیر ما شاهد ناخرسندی و خشم جامعه اهل سنت لبنان از تکفیریها و تندروها هستیم و این مساله میتواند به گرایش هرچه بیشتر به اسلام ناب محمدی (ص) بیانجامد.
به نظر شما پس از تحولات اخیر آیا میتوان انتظار تغییر در قوانین لبنان و خارج کردن آن از نظام طایفه ای محض را داشت؟
در مورد قوانین انتخاباتی لبنان که برپایه تقسیم بندی های طایفه ای و مذهبی وضع شده است به نظر نمیرسد که ما در آینده نزدیک شاهد تغییرات جدی خواهیم بود بلکه ما باید به دنبال ساخت و سازی باشیم که جلوی خلاءهای سیاسی را بگیرد و اجازه ندهد لبنان هر بار با نبود دولت مواجه باشد./983/ب913/ک
گفتوگو: حسین سعدی