مرجعیت نجف و مکانیزم فتوای جهاد کفایی/ نقش گفتمان دینی در پیروزیهای اخیر عراق
خبرگزاری رسا ـ گروه بین الملل: حضرت آیت الله سیستانی، زعیم حوزه نجف اشرف سه سال پیش با صدور فتوای جهاد کفایی توانست ملت عراق را از خطر تکفیری عبور دهد. ماهیت این اقدام و تاثیر آن بر فضای سیاسی عراق از جهات مختلف حائز اهمیت است. در ادامه کارکردها و اهمیت موضع گیری مرجعیت نجف را مورد بحث قرار میدهیم:
مؤلفههای ملت عراق و ضرورت صدور فتوا
در مورد فتوای جهاد کفایی حضرت آیت الله سیستانی گاها دو اشکال مطرح میشود؛ اشکال اول این است که چه دلیل و حجتی برای صدور فتوا از سوی مرجعیت دینی به منظور دفاع مردم از خود و حراست از سرزمینشان وجود دارد، حال اینکه مردم در مراحل مختلف تاریخی به صورت خودجوش به دفاع از خود و مقابله با تهدید پرداخته اند. در پاسخ به این اشکال چند فرضیه قابل طرح است. در این رابطه میتوان مؤلفه های دینی ـ سیاسی جامعه عراق یا ویژگیهای خاص داعش را مطرح کرد اما باید توجه داشت که جایگاه مرجعیت در میان مردم عراق به ویژه در چند دهه اخیر جایگاه بسیار منحصر به فردی است و به نحوی که غالبیت مردم ـ حتی آنهایی که به مظاهر دین مقید نیستند ـ در بزنگاه های مختلف به مرجع دینی خود چشم میدوزند و سخنان او را دنبال میکنند.
در این راستا اگر بخواهیم در مقام مقایسه برآییم میتوانیم رویکرد آیت الله سیستانی را در دو مرحله حساس عراق مورد بررسی قرار دهیم. ایشان در سال 2003 و پس از اشغال عراق توسط آمریکاییها از صدور فتوای جهاد کفایی امتناع ورزید. اگرچه این امتناع هرگز به معنای به رسمیت شناختن اشغالگران نبود اما ایشان در آن مرحله به این جمع بندی رسیده بود که نیازی به صدور فتوا نیست و میتوان به گزینههای دیگر برای مقابله با اشغالگران تمسک جست.
مرجعیت دینی در آن مرحله، تصمیم گرفت از دولت نوپا حمایت کند و در مقابله با اشغالگران آمریکایی بر مقاومت مسالمت آمیز تاکید ورزد. در این رابطه مرجعیت دینی برای مقابله با مشروعیت بخشیدن به اشغالگران از هرگونه دیدار با مسئولان آمریکایی تا زمان پایان اشغال نظامی عراق ممانعت کرد. حال اینکه بیت مرجعیت برای حل مشکلات این کشور برروی مسئولان سایر کشورها و نهادها از جمله سازمان ملل باز بود.
البته این راه هم نباید نادیده گرفت که آیت الله سیستانی هرگز مقاومت مسلحانه را رد نکرده بود و با تکیه بر همین مساله بود که بعدها مذاکره کنندگان عراقی توانستند توافقی مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از عراق را امضا کنند.
اما آنچه موجب شد آیت الله سیستانی در سال 2014 فتوای جهاد کفایی را صادر کند تهدیدی بود که پروژه داعش برای ملت عراق ایجاد کرد. به عبارت دیگر آیت الله سیستانی هم میان نوع کشتار و قتل عام مردم دشمن تکفیری با دشمن اشغالگر تفاوت قائل شده بود و هم تفاوتهای این دو مرحله را مدنظر قرار داده بود. این امر خود نشانگر آن است که نهاد مرجعیت نه با تصمیمهای خرق الساعه بلکه با رویکردی منطقی به مقابله با بحرانهای اخیر رفته است.
حمایت آیت الله سیستانی از دولت نوپای عراق و مقابله با نزاع داخلی
در یک دهه اخیر نیز مشاهده میشود که مرجعیت به مقابله با جریانهایی پرداخت که مخالف دولت نوپا و درصدد ایجاد جنگ داخلی بودند. انفجار در حرم ائمه اطهار (ع) در سامرا در واقع اقدامی در همین راستا بود که با عکس العمل هوشیارانه مرجعیت مواجه شد. مرجعیت نجف با موضع گیری تاریخی خود در آن برهه توانست دسیسه تکفیری ها را خنثی کند.
در منظومه فکری آیت الله سیستانی دولت مدنی از جایگاه بسیار ویژه ای برخوردار است و جریانهایی که میخواستند دولت را نامشروع جلوه دهند با مقاومت آیت الله سیستانی مواجه میشدند. ایشان با توجه به ساختار حوزه نجف اشرف به دنبال این بود که نهاد مرجعیت حتی الامکان به عنوان یک نهاد مشورتی عمل کند و تنها در شرایط بحرانی به میدان سیاست ورود پیدا کند که همین مساله را در ماجرای فتوای جهاد کفایی مشاهده کردیم. البته پر واضح است که در این میان تفاوت هایی بین نگاه حوزه نجف با حوزه قم در مورد حدود و ثغور ورود مرجع به سیاست وجود دارد اما در نتیجه هر دو جریان تاثیرگذار در جهان تشیع معتقدند مرجعیت باید در بحرانها در صحنه حضور داشته باشد.
اشکال دومی که درباره فتوای آیت الله سیستانی از سوی برخی مطرح میشود تفاوت جهاد دفاعی با جهاد ابتدایی است. برخی معتقدند برخلاف جهاد ابتدایی که به اذن پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) نیاز دارد، جهاد دفاعی نیازی به صدور فتوا ندارد. آنها بر این باورند که این داعش بود که به خاک عراق حمله و مناطقی را اشغال کرد لذا نیازی به صدور فتوا نیست چرا که همه ادیان و مذاهب دفاع از خود در چنین شرایطی را جایز و حتی واجب اعلام کرده اند.
در مواجهه با این اشکال باید توجه داشت که مرجع در مقابله با هر پدیده ای به متغیّرات و ویژگیهای خاص آن پدیده توجه میکند. به ویژه در صورتی که دفاع بُعدی سیاسی به خود بگیرد و دارای ابهامات فراوانی شود. همانگونه که پیش از این و در پاسخ به اشکال اول عرض شد ملت عراق توجه خاصی به مرجعیت دینی نجف دارد. از سوی دیگر نیز اگرچه داعش و جبهه النصره چندین سال در سوریه حضور داشتند اما انتقال آنها به عراق و اشغال بیش از چهل درصد از خاک این کشور موجی منفی میان مردم ایجاد و سبب تضعیف روحیه آنها شد. همچنین شایعه نزدیکی اشغال بغداد نیز مزید بر علت شد تا مردم نسبت به آینده خود بسیار نگران شوند. در این لحظه تاریخی بود که آیت الله سیستانی ـ که جایگاه ویژه ای میان ملت عراق دارد و از مقبولیت بین المللی بهره مند است ـ توانست با صدور فتوای جهاد کفایی روند بحران در عراق را به کل تغییر دهد.
سرنگونی موصل ضربه ای شدید بر پیکر زخمی عراق وارد کرده بود. عراق در آن شرایط سخت بیش از هر زمانی به رهبری نیاز داشت که آنها را از لبه پرتگاه دور کند و با رهنمودهای او از شرایط بغرنج خارج شوند. مرجعیت در آن دوره تروریسم تکفیری را فراتر از تهدیدی صرف برای یک طایفه یا مذهب ارزیابی کردند. حضرت آیت الله سیستانی در بیانیه ها و اظهارات مختلف تاکید داشت که داعش همه عراق را هدف گرفته است و لذا با روحیه بخشیدن به مردم این کشور در آن شرایط ناگوار در یک نقطه عطف تاریخی توانست مردم عراق را برای جنگ با داعش بسیج کند.
کارکردهای فتوای جهاد کفایی در فضای سیاسی ـ امنیتی عراق
در عرصه عمل صدور این فتوا تاثیر شگرفی بر روند سیاسی و امنیتی عراق گذاشت، به نحوی که اسناد کشف شده از رهبران داعش نشان میدهد این فتوا کاملا آنها را غافلگیر کرده و جان تازه ای به دولت مرکزی عراق و نهادهای نظامی این کشور بخشیده است.
در این رابطه میتوان چندین کارکرد را برای فتوای آیت الله سیستانی برشمرد که از مهمترین آنها به این موارد میتوان اشاره کرد:
1ـ این فتوا به گردانهای مقاومت اسلامی عراق مشروعیت بخشید.
2ـ تعداد زیادی داوطلب از میان مردم برای مشارکت در نبرد با تکفیریها به واسطه این فتوا بسیج شدند.
3ـ صدور این فتوا علاوه بر برهم زدن محاسبات دولت های بین المللی و منطقه ای جایگاه مرجعیت دینی در عراق را برای همگان روشن کرد.
4ـ فتوای جهاد کفایی علاوه بر پایان دادن به تاثیرات منفی از سرنگونی موصل، روحیه تازه ای را به نیروهای نظامی عراق داد.
5ـ این فتوا در مرحله ای که رسانه ها تلاش داشتند دولت مرکزی عراق را نامشروع جلوه دهند، مشروعیتی مضاعف به این دولت بخشید.
این فتوا در نهایت به تشکیل بسیج مردمی عراق (الشحد الشعبی) منجر شد. نهادی که در ادامه زیر مجموعه نیروهای امنیتی ـ نظامی عراق قرار گرفت اما در ادامه از سوی برخی رسانه ها به عنوان «میلیشیا» تعبیر شد. آنها تلاش داشتند از اعتبار و مشروعیت بسیج مردمی عراق بکاهند اما در عرصه واقع تا زمانی که این نیروها زیرمجموعه نیروهای نظامی عراق عمل کنند از مشروعیت برخوردار هستند. از سوی دیگر اغلب گردانهای بسیج مردمی عراق زیرنظر شخصیتهای شناخته شده سیاسی هستند که بارها تاکید کردند این گردان ها برای مقابله با داعش شکل گرفته و علیه این گروه تروریستی سلاح حمل میکنند.
در این راستا به هیچ وجه نباید فراموش کرد که تشکیل نشدن «الحشد الشعبی» میتوانست به بروز یک فاجعه بزرگ در عراق منتهی شود. شکل گیری الحشد الشعبی مانع از سرنگونی بغداد شد، بغدادی که اگر به دست داعش میافتاد میتوانست به کشتار بی سابقه ای در تاریخ منجر شود و کشورهای همسایه عراق را به صورت جدی تهدید کند.
مرجعیت نجف و نجات عراق از لبه پرتگاه
در پایان میتوان ویژگیهای دیگری را برای فتوای آیت الله سیستانی برشمرد که نشانگر میزان اهمیت صدور این فتوا برای عراق به صورت خاص و منطقه به صورت عام است؛ مرجعیت دینی به واسطه این فتوا اولا نشان داد که حامی تنها یک طایفه خاص نیست و لذا از همه طوایف برای مشارکت در جنگ با داعش دعوت کرد و ثانیا پروژه داعش را فراتر از اشغال چند منطقه در عراق ترسیم کرد. به این معنا که داعش میخواهد همه عراق را با همه طوایف و مذاهب تهدید کند.
از سوی دیگر رویکرد و جهت گیری مرجعیت دینی در سالهای گذشته به گونه ای بود که همگان باور داشتند این نهاد دینی فارغ از منفعت طلبی و مصالح طایفه ای به دنبال آرامش و امنیت عراق است. همچنین مرجعیت، مؤسساتی بودن بسیج مردمی عراق و به رسمیت شناختن آن را در اولویت قرار داد.
آیت الله سیستانی تلاش کرد مردم را از ماهیت تهدیدی که با آن مواجه هستند مطلع کرده و برای آنها ترسیم کند که جایگزین دولت کنونی با همه ضعف ها و کم کاری ها بسیار وحشتناک و خطرناک است. نظر به همین ارشادات هم الحشد الشعبی توانست موجی مثبت میان ملت عراق ایجاد کند. موجی که علاوه بر متوقف ساختن پیشروی داعش، توانست در مدت زمان کوتاهی به دستاوردهای شایان اهمیتی دست پیدا کند.
به عنوان نکته پایانی باید تصریح کرد که استفاده از گفتمان دینی در این راستا توانست مردم را به حضور در صحنه متقاعد کند. شاید اگر مبارزه با داعش از سوی جریانهای سیاسی مدیریت میشد ما هرگز شاهد چنین موجی میان مردم نبودیم. نهاد مرجعیت با دست گذاشتن بر روی کلیدواژههای دینی و با تببین خطر پیش رو برای دین و مذهب و کشور عراق توانست شور و شوقی بی نظیر را به رگ های این کشور تزریق کند. همبستگی ملت عراق با مرجعیت دینی امروز خیرات و برکات زیادی را برای عراق به بار آورده است. به ویژه اینکه امروز در سومین سالگرد صدور این فتوا عراق در آستانه آزادسازی کامل موصل قرار گرفته است و میتواند به زودی آزادسازی کامل سرزمینهای خود را جشن بگیرد. این خود نشانگر تاثیر این اقدام مرجعیت نجف است که با حمایتهای جمهوری اسلامی ایران و حضور ملت عراق در صحنه توانست به تهدیدی که موجودیت عراق و منطقه را با خطر مواجه میکرد پایان دهد.
/983/ب950/ک
منابع:
السیستانی اشکالیه الفتوی و میکانیزم الحشد / د. محمد هاشم البطاط
مرجعیة الإمام السیستانی و صیرورة الدولة العراقیة المعاصرة / د. انور سعید الحیدری