انتشار سی و هفتمین فصلنامه روانشناسي و دين + چکیده
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مؤسسه امام خمینی(ره)، فصلنامه علمي ـ پژوهشي سی و هفتمین فصلنامه روانشناسي و دين را منتشر کرد.
در این شماره از دوفصلنامه این مقالات پیش روی ما قرار گرفته است:
اثربخشي فراشناخت درمانگري با رويكرد اسلامي در درمان افراد مبتلا به اختلال تنيدگي پس از ضربه
تفاوتهاي تبيين رفتار انسان در قلمرو پارادايم اسلامي در مقايسه با ساير رويكردهاي روان شناختي
مقايسه عملكرد خانواده از ديدگاه قرآن (آيه 21 سوره روم) در ميان زنان متقاضي طلاق و زنان غيرمتقاضي
شخصيت ضد اجتماعي؛ نقش خلق و خو، سبك هاي فرزندپروري و طرح واره هاي ناسازگار اوليه
بررسي مدل پيشنهادي رابطه دلبستگي به خدا و رضايت زناشويي با ميانجي گري معنويت زناشويي و بهزيستي معنوي در كاركنان زن اداره هاي دولتي شهر اهواز
نقش جهت گيري مذهبي و صفات شخصيت در پيش بيني نشانه هاي اختلال شخصيت دسته «ب»
بررسي نقش تبيين كنندگي سبك هاي هويت و اعتقادات ديني در سازه خردورزي
اثربخشي فراشناخت درمانگري با رويكرد اسلامي در درمان افراد مبتلا به اختلال تنيدگي پس از ضربه
نصير عابديني
علي فتحي آشتياني
مسعود جان بزرگي
محمدرضا سالاريفر
چکيده: هدف اين پژوهش، مطالعه اثربخشي فراشناخت درمانگري با رويكرد اسلامي، در درمان افراد مبتلا به اختلال تنيدگي، پس از ضربه (ناشي از تصادف رانندگي) بود. بدين منظور از طرح تجربي تك موردي از نوع خط پايه چندگانه با دوره پيگيري استفاده شد.
براي انجام اين پژوهش، سه نفر به شيوه نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند. براي هر يك از شركت كنندگان به صورت تصادفي، بين 3 تا 5 هفته مرحله خط پايه در نظر گرفته شد. ارزيابي ها با استفاده از مقياس تجديدنظر شده تاثير رويداد (IES-R)، پرسش نامه افسردگي (BDI-II) و پرسش نامه اضطراب (BAI)، در مرحله خط پايه، جلسات درمان و دو ماه پس از پايان درمان (پيگيري) انجام گرفت. يافته ها نشان داد كه هر سه مراجع، در پايان درمان كاهش معناداري را در طراز نمرات علائم تنيدگي پس از ضربه، افسردگي، اضطراب نشان دادند. بر اين اساس، به نظر مي رسد فراشناخت درمانگري با رويكرد اسلامي يك درمان كوتاه مدت موثر براي كاهش علائم و نشانه هاي اختلال تنيدگي پس از ضربه است.
تفاوتهاي تبيين رفتار انسان در قلمرو پارادايم اسلامي در مقايسه با ساير رويكردهاي روان شناختي
محمدرضا احمدي
چکيده: اين پژوهش، با هدف بيان تفاوت هاي تبيين رفتار انسان در پاراديم اسلامي، در مقايسه با ساير رويكردهاي روان شناختي انجام شده است. يافته هاي اوليه، با مراجعه به آيات و روايات و منابع روان شناختي، نشان داد كه روان شناسان به دنبال كشف قواعد حاكم بر سازمان رواني انسان بوده اند؛ ولي هر يك با پيش فرضهاي هستي شناختي، انسان شناختي، ارزش شناختي، شناخت شناسي و روش شناختي خود، به بررسي رفتار انسان پرداختهاند.
به همين دليل، پيروان پارادايم هاي مختلف حتي افراد درون يك پارادايم، نقطه نظرات متفاوت و گاهي متعارض نسبت به يك موضوع ارائه كرده اند. اين واقعيت نشان مي دهد راه يابي روان شناس، به گزاره هاي علمي درباره رفتار، كاملاً رنگ پارادايمي دارد. ميزان مطابقت گزاره علمي يا يافته روان شناس درباره موضوع بررسي، به ميزان مطابقت مولفه هاي پارادايمي او با واقع بستگي دارد. به همين دليل، تبيين رفتار انسان در چارچوب پارادايم اسلامي مي تواند: 1. با يافته هاي روان شناختي متفاوت باشد؛ 2. يافته هاي روان شناختي در چارچوب پارادايم اسلامي، از صحت بيشتري برخوردار باشد؛ زيرا اين پارادايم مبتني بر منابع وحياني مي باشد.
واكاوي هويت معنوي ادراك شده دانشجويان مسلمان ايراني
الهه حجازی
نرجس لاری
چکيده: هدف اين پژوهش، شناسايي وضعيت هويت معنوي ادراك شده، در اوايل بزرگسالي ميان دانشجويان مسلمان ايراني است. بدين منظور، از طريق روش نمونه گيري نظري، 20 دانشجوي 18 تا 29 سال از دانشگاه تهران انتخاب، و به صورت انفرادي، مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزيه و تحليل داده ها، به وسيله مصاحبه عميق و مبتني بر طرح كيفي نظريه زمينه اي انجام شده است.
نتايج نشان داد كه مي توان وضعيت هويت معنوي، در اوايل بزرگسالي را به پنج مقوله انتخابي تقسيم كرد: هسته هاي شناختي معنويت (اعتقاد به قدرت متعالي، هدفمندي هستي، جبران اعمال، فطرت، دين)؛ رابطه متعالي با عناصر (تعالي رابطه اي با خدا، ائمه، ديگران، خود، طبيعت)؛ رفتار اخلاقي- ارزشي؛ محاسبه و رسالت؛ سنن ديني. با توجه به داده ها، مي توان گفت: هويت معنوي نوعي برقراري ارتباط آگاهانه يا ناآگاهانه با جهان هستي، مبتني بر هسته هاي شناختي متعالي شكل گرفته در ذهن است كه منجر به انتخاب پويا و عامل رفتار اخلاقي ارزشمند، هدفمندي حيات و تعهد به سنن ديني مي شود.
مقايسه عملكرد خانواده از ديدگاه قرآن (آيه 21 سوره روم) در ميان زنان متقاضي طلاق و زنان غيرمتقاضي شهر اراك
الهه سليمي
محمد كلانتركوشه
محمود گلزاري
چکيده: هدف اين پژوهش، شناسايي وضعيت هويت معنوي ادراك شده، در اوايل بزرگسالي ميان دانشجويان مسلمان ايراني است. بدين منظور، از طريق روش نمونه گيري نظري، 20 دانشجوي 18 تا 29 سال از دانشگاه تهران انتخاب، و به صورت انفرادي، مورد مصاحبه قرار گرفتند.
تجزيه و تحليل داده ها، به وسيله مصاحبه عميق و مبتني بر طرح كيفي نظريه زمينه اي انجام شده است. نتايج نشان داد كه مي توان وضعيت هويت معنوي، در اوايل بزرگسالي را به پنج مقوله انتخابي تقسيم كرد: هستههاي شناختي معنويت (اعتقاد به قدرت متعالي، هدفمندي هستي، جبران اعمال، فطرت، دين)؛ رابطه متعالي با عناصر (تعالي رابطه اي با خدا، ائمه، ديگران، خود، طبيعت)؛ رفتار اخلاقي- ارزشي؛ محاسبه و رسالت؛ سنن ديني. با توجه به دادهها، ميتوان گفت: هويت معنوي نوعي برقراري ارتباط آگاهانه يا ناآگاهانه با جهان هستي، مبتني بر هستههاي شناختي متعالي شكل گرفته در ذهن است كه منجر به انتخاب پويا و عامل رفتار اخلاقي ارزشمند، هدفمندي حيات و تعهد به سنن ديني مي شود.
شخصيت ضد اجتماعي؛ نقش خلق و خو، سبك هاي فرزندپروري و طرح واره هاي ناسازگار اوليه
علي عسگري
نادر منيرپور
حميدرضا حسن آبادی
چکيده: هدف اصلي اين پژوهش، بررسي برازش مدل تبيين اختلال شخصيت ضداجتماعي بر اساس طرح واره ناسازگار اوليه، سبك هاي فرزندپروري و خلق و خو بود. در اين پژوهش، 412 دانشجو (244 پسر و 168 دختر) از دانشگاه هاي شهر قم به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. پرسش نامه هاي چند محوري ميلون3 (MCMI_III)، طرح واره ناسازگاراوليه يانگ (YSQ-SF)، فرزند پروري يانگ (YPI) و خلق و خوي كلونينجر (TCI) را تكميل كردند.
دادهها با روش تحليل عامل اكتشافي، تاييدي و معادلات ساختاري بررسي شد. اعتبار و روايي ابزارها، تأييد و مدل ساختاري، از شاخص هاي برازندگي مطلوب و رضايت بخشي در نمونه پژوهش برخوردار بود. نتايج نشان داد كه ضرايب مسير مستقيم سبك هاي فرزندپروري و خلق وخو، به اختلال شخصيت ضداجتماعي معنا دارند.
اما ضرايب مسير معرف نقش واسطه اي طرحوارههاي ناسازگاراوليه معنادار نبودند. علي رغم توان بالاي سبك هاي فرزندپروري و ابعاد خلق وخو در تبيين شخصيت ضداجتماعي، نقش واسطه اي طرح واره هاي ناسازگار اوليه بين سبك هاي فرزندپروري و خلق و خو، با شخصيت ضداجتماعي معنادار نبودند. معنادار نبودن نقش واسطه اي طرح واره ها، احتمالاً ناشي از متناظر بودن سبك هاي فرزندپروري و طر ح واره ها و همبستگي بالاي آنهاست.
بررسي مدل پيشنهادي رابطه دلبستگي به خدا و رضايت زناشويي با ميانجي گري معنويت زناشويي و بهزيستي معنوي در كاركنان زن اداره هاي دولتي شهر اهواز
عباس امان الهي
مريم حيدريان
يوسفعلي عطاري
چکيده: هدف اين پژوهش، بررسي مدل پيشنهادي رابطه بين دلبستگي به خدا و رضايت زناشويي، با ميانجي گري معنويت زناشويي و بهزيستي معنوي در ميان زنان متاهل شاغل در اداره هاي دولتي شهرستان اهواز بود. اعتباريابي ابزار پژوهش، بر روي نمونه 103 نفري انجام شد. نمونه اصلي شامل 193 نفر بود كه به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه دلبستگي به خدا پرسش نامه رضايت زناشويي، پرسش نامه معنويت زناشويي پرسش نامه بهزيستي معنوي بود. ارزيابي مدل فرضي با استفاده از روش تحليل مسير انجام گرفت.
آزمون مدل در نمونه، برازندگي مناسبي داشت. نتايج نشان داد كه بين متغيرهاي دلبستگي به خدا و معنويت زناشويي، دلبستگي به خدا و بهزيستي معنوي، معنويت زناشويي و رضايت زناشويي و بهزيستي معنوي و رضايت زناشويي، رابطه مستقيم مثبت معنادار وجود دارد. همچنين متغير دلبستگي به خدا از طريق معنويت زناشويي و بهزيستي معنوي با رضايت زناشويي رابطه دارد.
نقش جهتگيرب مذهبي و صفات شخصيت در پيش بيني نشانه هاي اختلال شخصيت دسته «ب»
حسين نقدي
حسن يعقوبي
رحيم يوسفي
چکيده: هدف پژوهش حاضر بررسي نقش جهت گيري مذهبي و صفات شخصيت در پيش بيني نشانه هاي اختلال شخصيت دسته «ب» بود. براي اين منظور، تعداد 290 نفر از دانشجويان دانشگاه شهيد مدني آذربايجان با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب و به وسيله پرسش نامه «ميلون-3»، پرسش نامه كوتاه «شخصيت نئو»، و «مقياس جهت گيري مذهبي» ارزيابي شدند. داده ها با استفاده از روش «تحليل رگرسيون چندگانه» تحليل شد.
نتايج نشان داد عامل روي آوري به مذهب با اختلالات شخصيت به صورت مثبت همبسته است و توانست نشانه هاي اختلال شخصيت نمايشي، ضداجتماعي و مرزي را پيش بيني كند. همچنين صفات شخصيت تجربه پذيري، توافق جويي، برون گرايي و روان نژندي با اختلالات شخصيت به صورت متفاوت همبسته بود و توانست نشانه هاي آنها را پيش بيني كند. جهت گيري مذهبي و صفات شخصيت با اختلالات شخصيت مرتبط است و مي تواند نشانه هاي اختلال شخصيت را پيش بيني نمايد.
بررسي نقش تبيين كنندگي سبك هاي هويت و اعتقادات ديني در سازه خردورزي
رسول كردنقابی
صفدر نبي زاده
فاطمه حدادی
چکيده: هدف پژوهش، بررسي نقش تبيين كنندگي سبك هاي هويتي و اعتقادات ديني در سازه خردورزي است. روش پژوهش «توصيفي»از نوع «همبستگي» است. جامعه آماري، 200 نفر افراد شاغل بخش خصوصي و دولتي همدان با ميانگين سني 37 سال مي باشد. ابزار پژوهش، مقياس «سنجش اعتقادات ديني»، آزمون «سبك هاي هويتي» و «مقياس سه بعدي خردورزي» ميباشند. يافته ها نشان ميدهد سبكهاي هويت 8 درصد واريانس خردورزي را تبيين ميكنند.
از ابعاد خرد، بعد شناختي با سبك اطلاعات جمعي، و بعد تاملي با سبك هاي هويتي هنجاري و اطلاعات جمعي و بعد مشاركت ديني داراي ارتباطي معنادار است. بعد عاطفي با سبك هويتي اطلاعات جمعي و با هر سه مولفه اعتقادات ديني، يعني مشاركت ديني، پايبندي، و مسائل شرعي ارتباط معناداري دارد. در مجموع، از بين سبك هاي هويتي، افراد داراي سبك هويت اطلاعات جمعي كه اطلاعات را فعالانه و منتقدانه بررسي مي كنند و بيشتر در جستجوي درك معناي واقعي زندگي هستند، با سازه خردورزي داراي ارتباطي معناداري هستند. ابعاد اعتقادات ديني با بعد عاطفي خرد، نظير درك احساسات، همدلي و كمك به ديگران ، رابطه مثبت نشان داد.
مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، شانزدهمین شماره سی و هفتمین فصلنامه روان شناسي و دين را در 175 صفحه و به قیمت ۳۵۰۰ تومان منتشر کرده است و علاقهمندان می توانند برای دسترسی به متن کامل مقالات اینجا را کلیک کنید./۹۹۸/ن ۶۰۴/ش