۱۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۲
کد خبر: ۵۱۶۴۴۱

«شب‌های بمباران» خواندنی شد

کتاب شامل ۲۵۰ خاطرۀ کودکان و نوجوانان ایرانی از تجاوز حمله‌های هوایی عراق به آسمان شهرهای ایران و موشک باران و بمباران‌های ارتش متجاوز صدام است.
بمب

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مجمع ناشران انقلاب اسلامی، «شب‌های بمباران» عنوان اثری است، بازنوشتۀ داوود غفارزادگان و محمدرضا بایرامی که جلد اول و دوم آن برای گروه سنی کودکان و نوجوانان روانۀ بازار کتاب شد.

دو نویسندۀ شناخته‌شده برای گردآوری خاطرات و اتفاقات روزهای دفاع می‌خواهند آنچه بچه‌ها دیده و شنیده‌اند روایت کنند. کتاب شامل ۲۵۰ خاطرۀ کودکان و نوجوانان ایرانی از تجاوز حمله‌های هوایی عراق به آسمان شهرهای ایران و موشک باران و بمباران‌های ارتش متجاوز صدام است.

در مقدمه آمده است: وقتی تجاوز دشمنان به آسمان شهرهای ما کشیده شد و موشک‌ها و بمب‌ها سقف امن خانه‌ها را تهدید کرد، خیلی از چشم‌ها و قلب‌های کوچک، مناظر و صحنه‌هایی را دیدند که امروز با دستان کوچک خود آن را برای ما نوشته‌اند. ما از همۀ بچه‌های خوب ایران دعوت کرده بودیم آنچه را با چشم‌ها و قلب‌های کوچک خود دیده‌اند برای ما بنویسند؛ تا وقتی بزرگ شدند، قصۀ روزها و شب‌های مقاومت خود و خانواده‌شان را برای کوچکترها تعریف کنند و بگویند که چگونه ملت ایران توانست هشت سال تمام در برابر تجاوز بعثی‌های عراق، که با همدستی امریکا و شوروی و تعدادی از کشورهای عربی و اروپایی شکل گرفته بود، مقاومت کنند و مردانه از مرزهای جغرافیایی و آرمانی خود دفاع کنند.

یکی از این خاطرات کتاب: راستش را بخواهید من در شب‌های بمباران، فقط به فکر عروسکم بودم. تا برق‌ها می‌رفت، اول عروسکم را که کنارم بود، بغل می‌کردم و بعد، با خانواده‌ام می‌رفتیم به زیرزمین کوچکمان. من و مادرم خیلی می‌ترسیدیم. مادرم همه‌اش دعا می‌خواند. من هم، طوری که هیچ‌کس نفهمد، سورۀ «حمد» را که به‌تازگی یاد گرفته بودم می‌خواندم. دلم می‌خواست هر چه زودتر آژیر «سفید» بکشند. آن شب‌ها، به من و عروسکم خیلی سخت می‌گذشت./925/ د 102/ ش

ارسال نظرات