تاریخچه روابط رژیم صهیونیستی و کردستان عراق
به گزارش خبرگزاری رسا، در سرزمین های اشغالی بیش از 150 هزار کُرد زندگی میکنند. سابقه روابط کُردها با یهودیان به بیش از دو هزار سال برمیگردد، یهودیان، کُردها را بعنوان یک همپیمان استراتژیک و قابل اعتماد در منطقه عنوان کردهاند.
در سال 1948 میلادی با شکلگیری کشور جعلی اسرائیل فعالیتهای آژانس یهود با کُردها به خصوص کُردهای عراق شروع شد. روابط جدی کُردها با رژیم صهیونیستی از آنجایی آغاز شد که در آگوست سال 1931 «رئون شیلوه» از طرف «دیوید بن گورین» نفر دوم گروه صهیونیستهای دنیا مأمور شد تا با جمعآوری اطلاعاتی در ارتباط با بافت جمعیتی و سیاسی خاورمیانه برای دولت یهود به عراق رود. رئون شیلوه در طی سه سال ماموریتش در عراق، برای برقراری ارتباط و شناسایی مناطق کردنشین به عنوان یک اقلیت غیره عرب و تحت لوای یک کشور عرب زندگی میکردند، از کُردها به عنوان یک متحد مناسب برای دولت یهود نام برد.
یهودیان با کمک به کُردها در اداره مناطق خود و تضعیف اعراب بخصوص در عراق و سوریه، حساب ویژهای در برقراری ارتباط با کُردها باز کرده و توانستهاند آنها را به موفقعیتهای ارزشمندی برسانند.
روزنامه هاآرتص مقالهای را در خصوص رابطه ژنتیکی یهودیان و کردها منتشر و اظهار کرد: پژوهشهایی که در دانشگاه عبری اورشلیم صورتگرفته نشان میدهد که کردها و یهودیها از نظر ژنتیک بیشترین شباهت را به هم دارند و اجداد یکسان آنها در جنوب شرقی ترکیه و شمال عراق زندگی میکردهاند.
در بحران عراق و حمله داعش به این کشور در سال 2014، مقامات صهیونیست خصوصاً بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم رسماً از استقلال کُردها و تشکیل کشور کُردستان حمایت کرد. گفته میشود اقلیم کردستان در سال 2014 به رژیم صهیونیستی نفت فروخته است.
مقامهای اقلیم کردستان نیز در این رابطه گفتهاند که فروش نفت به رژیم صهیونیستی مشکلی ندارد چرا که به تثبت استقلال اقلیم کردستان و درآمدزایی آنها کمک میکند.
در این نوشتار تلاش شده تا به این سؤالاتی در خصوص اینکه رژیم صهیونیستی چه اهدافی را در حمایت از برگزاری همه پرسی استقلال کردستان عراق دنبال میکند و اینکه در صورت رأی مثبت به استقلال کردستان عراق در همه پرسی مذکور، چه منافعی عاید صهیونیست ها می شود، پاسخ داده شود.
منافع رژیم صهیونیستی از همه پرسی استقلال کردستان عراق
در میانه های خرداد ماه سال جاری، رسانهها اعلام کردند که «مسعود بارزانی» رییس منطقه کردستان عراق پس از پایان نشستی با گروههای سیاسی کُرد در اربیل گفته که در تاریخ 25 سپتامبر 2017 (برابر با سوم مهر 1396) همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق برگزار خواهد شد.
انتشار این خبر، با موجی از مخالفتهای بینالمللی همراه و همه واکنشها نسبت به این تصمیم منفی بود که از جمله این مخالفتها از سوی دولت مرکزی عراق، جمهوری اسلامی ایران و ترکیه (به همراه سوریه که علاوه بر همسایگی با اقلیم کردستان عراق، بخش قابل توجهی از جمعیتشان کُرد است) و همچنین قدرتهای فرا منطقهای نظیر آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و حتی نهادهای بین المللی نظیر اتحادیه عرب بود.
روز 25 خرداد نیز، دفتر سازمان ملل در عراق در بیانیهای اعلام کرد که این سازمان هیچ نقشی در روند همهپرسی جدایی اقلیم کردستان از دولت مرکزی عراق ایفاء نخواهد کرد و بدین ترتیب تلویحاً مشروعیت این رفراندوم را زیر سؤال برد.
هرچند ابعاد و جنس مخالفتهای کشورهای مختلف، متفاوت و نیازمند ارزیابی مستقل است، اما در میان تمام مخالفتهای رسمی داخلی و بین المللی، مقامات رژیم صهیونیستی با قوّت هر چه تمامتر از استقلال کردستان اعلام حمایت کردهاند؛ بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم در 13 آگوست، هنگام استقبال از هیأتی از کنگره آمریکا اظهار داشت که آنها از استقلال منطقه کردستان عراق حمایت میکنند؛ نتانیاهو به این هیأت آمریکایی گفت: کردها از لحاظ فرهنگی و اصولی به ما نزدیک هستند.
نتانیاهو در سال 2014 هم از خواستههای کُردها برای رسیدن به استقلال اعلام حمایت کرده بود. «گیدئون ساعار»، وزیر پیشین امور داخلی رژیم صهیونیستی و یکی از رقبای نتانیاهو برای احراز پست نخستوزیری در حزب حاکم «لیکود» نیز با حمایت از این همهپرسی، آن را یک لحظه مهم تاریخی خواند. پیشتر، نظیر این اظهارات را سایر مقامات ارشد رژیم صهیونیستی همچون شیمون پرز و آویگدور لیبرمن رییس جمهور و وزیر خارجه سابق این رژیم و سایران داشته اند.
رژیم صهیونستی در جهت حفظ حیات خود، به دنبال دردسرسازی و یافتن راهکاری مناسب در جهت اختلال در غرب آسیا و اوضاع داخلی این کشورهاست و کردستان عراق و طرح استقلال این منطقه، یکی از مهم ترین برنامههای ایجاد ناآرامی و آشوب در منطقه است.
بسیاری از کارشناسان هدف اصلی فعالیتهای رژیم صهیونستی در شمال عراق را، ایجاد یک جبهه جدید در مقابل ایران، سوریه وعراق میدانند. جمهوری اسلامی ایران در این زمینه معتقد است که پشت پرده موضوع همهپرسی استقلال کردستان، صهیونیستها ایستادهاند و رژیم صهیونستی مایل است کردستان عراق را به یک بارانداز علیه کشورهای مختلف از جمله ایران تبدیل کند.
از طرفی به اعتقاد مقامات سیاسی و امنیتی اقلیم، برقراری ارتباط با رژیم صهیونستی میتواند اهداف و منافع این منطقه را در سطح راهبردی تأمین کند. آنان منافع ذیل را برای خود قائل هستند:
*جلب حمایت سیاسی آمریکا؛ یکی از دلایل مهم نزدیکی کردها به رژیم صهیونستی، استفاده از لابی یهودی (آیپک) برای جلب نظر آمریکا در حمایت قطعی از استقلال طلبی آنهاست. آمریکایی ها در کوتاه مدت با توجه به منافع خودشان با همه پرسی و استقلال این متطقه مخالفاند به طوری که وزیر دفاع این کشور در دیدار با نخست وزیر عراق تأکید کرد، واشنگتن مخالف هرگونه اقدام برای تجزیه عراق میباشد.
*مقابله با سوریه، ایران، عراق و ترکیه؛ کردها معتقدند که همگرایی میان کردستان عراق و رژیم صهیونستی باعث خواهد شد تا بتوانند در مقابل کشورهای مخالف استقلال و همهپرسی بایستند و اقدامات این کشورها را در جهت جلوگیری از جدایی کردستان خنثی کنند.
*افزایش قدرت اقتصادی و فنی؛ کردها به خوبی میدانند بدون داشتن اقتصاد قوی و متحد تشکیل یک دولت مستقل کردی در شمال عراق امکانپذیر نخواهد بود. به همین دلیل از مدتها قبل در صدد ایجاد ارتباط اقتصادی با رژیم صهیونستی بودهاند به گونهای که کردستان عراق برای اولین بار به صورت مستقل نفت خود را به این رژیم صادر کرد.
دکترین پیرامونی «بن گوریون» و تشکیل «کردستان بزرگ»
رژیم صهیونیستی از دهه 1950 در راستای دکترین پیرامونی «دیوید بن گوریون» یا «استراتژی پیرامونی» که مبتنی بر اتحاد اقلیتهای قومی و مذهبی غیرمسلمان و کشورهای غیر عرب منطقه غرب آسیا مانند «مارونیها» در لبنان و «کردها» در کردستان است، فعالیت میکند. بر همین اساس، امروز ایده تشکیل «کردستان بزرگ» به شکل بسیار آشکاری جزو اولویتهای رژیم صهیونیستی است؛ صهیونیستها این اولویت را در مراجع رسمی، کتابهایشان و دکترین هایی که سال 2000 منتشر کردند، بازگو کردهاند.
«جاناتان کوک» در سال 2008 در کتاب خود تحت عنوان اصلی «اسرائیل و برخورد تمدنها» و عنوان فرعی «ایران، عراق و طرح بازسازی خاورمیانه» سیاستهای منطقهای رژیم صهیونیستی را از بدو تأسیس تا زمان دولت بوش بررسی کرده است. وی در این کتاب تأکید میکند که «تجزیه کشورهای منطقه» عمده این سیاست بوده است. بر اساس اسناد معتبر در خصوص حمله 1982 رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و جنگ 2006 نیز، این واقعیت کاملاً تأیید شده است. هر دو جنگ بر اساس طرح تجزیه کشورهای منطقه به کشورهای کوچکتر انجام شدند.
مهم ترین دلایل حمایت رژیم صهیونیستی از برگزاری همهپرسی استقلال در کردستان عراق
دلایل ایدئولوژیک
* صهیونیستها مدعی هستند که شمال عراق کانون جغرافیایی بازگشت یهودیان است؛ با شروع جنگ آمریکا علیه عراق، صهیونیستها مدعی شدند که میتوانند برخی حقوق از دست رفته خود که در طول تاریخ، در بسیاری از کانونهای جغرافیایی ناپدید شده را پیدا کنند. یکی از این کانونها شمال عراق است. آنان معتقدند در دولت یهودیان باستان که برخی از سرزمینهای بابل را شامل میشود، مناطقی بوده که در آنجا یهودیان زندگی میکردند؛ اکنون صهیونیستها برای بازگشت یهودیان به سرزمین اجدادی خود (بابل واقع در نزدیکی بغداد) در عراق تلاش میکنند. ضمن آنکه از گذشتههای دور برخی مناطق یهودینشین در شمال عراق وجود داشته است. به همین دلیل صهیونیستها برای شمال عراق برنامه مشابه بابل دارند.
* رژیم صهیونیستی باشعار تجاوزگرانه «نیل تا فرات» یا «نهر تا بحر» تولد یافته است. نهضت صهیونیسم شعار نیل تا فرات را به عهد عتیق، کتاب پیدایش، عهد خدا با ابرام، آیات هجده تا بیستم مستند میکند. این آیات میگویند: در آن روز، خداوند با ابرام عهد بست و گفت: این زمین را از نهر مصر تا به نهر عظیم، یعنی نهر فرات، به نسل تو بخشیدهام.
مجله «کرد اسرائیل» که در شمال عراق منتشر میشود خبر از تعهد مسعود بارزانی به رژیم صهیونیستی در قبال بازگشت 200 هزار یهودی کردتبار ساکن در سرزمین های اشغالی داده است. در جریان اشغال عراق از سوی آمریکا نیز خبری مبنی بر انتقال کردهای یهودی از فلسطین اشغالی به شهر موصل و استان نینوا در شمال عراق تحت پوشش سفرهای زیارتی برای بازدید از مزارهای قدیمی متعلق به یهودیان در رسانههای آمریکایی منتشر شده بود. این اتفاق گام بلند صهیونیستها در تحقق از نهر تا بحر خواهد بود.
دلایل سیاسی
* ایجاد کشور تازه تأسیس شده می تواند محملی باشد برای انتقال افکار عمومی جهان از مسأله فلسطین به دولت کردستان جدید؛ صهیونیستها میتوانند با ایجاد بحرانهای جدید قسمتی از افکار عمومی مردم جهان را از موضوع فلسطین منحرف سازند.
* یکی از مشکلات بزرگ رژیم صهیونیستی بحران هویت است؛ رژیم صهیونیستی با گفتن این سخن که در مکانهای دیگر نیز یهودیانی وجود داشتهاند، تلاش دارد هویت آنها را بازسازی کند، مثلاً در شمال عراق به دنبال یافتن رگههایی از حضور یهودیانی که 50 یا 100 سال گذشته ساکن بودهاند، هستند و برای خانهها، باغات و املاک آنان سندسازی کنند.
* روابط رژیم صهیونیستی با کردها بر اساس «دشمن دشمن من دوست من است» شکل گرفته؛ صهیونیستها حتی بر این باورند که تشکیل کشور مستقل کردی به مثابه «ذخیرهای استراتژیک و طراز اول» برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود.
«عوفرا بنجیو» رسسس مطالعات کُردی دانشگاه تل آویو در این زمینه می گوید: شکلگیری کشور مستقل کردستان باعث تضعیف کشورهای متعددی از جمله عراق، سوریه و ایران که با رژیم صهیونیستی دشمنی تاریخی دارند، می شود؛ به اعتقاد آنها کردستانی که در دل کشورهای مقاومت تشکیل شود میتواند همانند خنجری در قلب ملتهای منطقه حامی محورمقاومت باشد.
* رژیم صهیونیستی با حمایت صریح از تشکیل کردستان بزرگ در عراق و سوریه قصد دارد به بی ثباتی، تجزیه طلبی و اختلافات قومی در منطقه دامن بزند و موجب نارضایتی در کشورهای منطقه از جمله ایران، سوریه، عراق و ترکیه شود.
با سناریوی تشکیل کردستان بزرگ، غرب و متحدان مزدور منطقه ای آن، ضمن پذیرش ناتوانی نیروهای شورشی در براندازی دولتهای سوریه و عراق، می خواهند با تجزیه این دو کشور دست کم به تضعیف نقش منطقهای این کشورها و محور مقاومت در منطقه مبادرت ورزند.
* آمریکا و رژیم صهیونیستی از طریق کنترل دولت کردی در شمال عراق، برای اعمال فشار بر ایران، ترکیه و سوریه و بالا بردن قدرت چانهزنی خود بهره خواهند گرفت؛ چراکه خواهند توانست مسأله جدایی خواهی قومی را تبدیل به یکی از اصلی ترین نگرانیهای امنیتی این سه کشور نمایند.
* هدف رژیم صهیونیستی از این طرح، ایجاد تنش و جبههبندی در میان گروههای اسلامی با محوریت گروههای میانه رو و بنیادگرا است تا بدین وسیله تفکرات و جریانهای جهان اسلام را از سمتگیریهای ضد صهیونیستی به منازعات و درگیریهای درونی در جهان اسلام هدایت نماید.
دلایل اقتصادی
* کردستان عراق توانایی تحت تأثیر قرار دادن منافع سیاسی و اقتصادی بسیاری از کشورها را دارد، چراکه در نقطهای واقع شده که با منافع سیاسی و اقتصادی بسیاری از کشورها مرتبط است. خط لوله نفت، ترانزیت کالاهای منطقه، کشاورزی و داد و ستدهای اقتصادی که از شرق به غرب یا از شمال به جنوب انجام میشود، از کردستان عراق عبور میکند.
* عامل نفت هدف راهبردی دیگری برای رژیم صهیونیستی است. از آنجا که بخش عمدهای از ذخایر نفتی عراق در مناطق شمالی آن، به ویژه در شهرهای کردنشین کرکوک و سلیمانیه واقع شده است، با ارتباط و حضور در اقلیم خودمختار کردستان عراق، نفت مورد نیاز این رژیم تأمین خواهد شد. روزنامه فایننشال تایمز چاپ انگلیس در اوت 2015 فاش کرد که 75 درصد از واردات نفتی رژیم صهیونیستی از کردستان عراق وارد میشود.
* علاوه بر نفت و گاز، بزرگ ترین ذخایر گوگرد جهان در جنوب غرب اربیل در کردستان عراق قرار دارد. در سال 1988 میلادی، میزان ذخایر آن 515 میلیون تن برآورد شده بود. گوگرد یک فرآورده فرعی پالایش و تصفیه نفت خام و گاز طبیعی به شمار میآید که در تولید کودهای شیمیایی و آفت کشهای کشاورزی کاربرد دارد و همچنین، عنصر اصلی تشکیل دهنده باروت و برخی گازهای سمی است.
دلایل امنیتی
* موقعیت استراتژیک اقلیم کردستان به دلیل همسایگی با ایران، سوریه و ترکیه این امکان را در اختیار موساد قرار داده تا با حضور و ایجاد پایگاههای اطلاعاتی و امنیتی در شمال عراق، بر فعالیتهای این کشورها کنترل و نظارت اطلاعاتی داشته باشد.
* ناامن کردن کشورهای مخالف رژیم صهیونیستی نخستین هدف راهبردی رژیم صهیونیستی در حمایت از استقلال کردها است. رژیم صهیونیستی به منظور حفظ امنیت خود و تضعیف قدرتهای منطقهای، ایجاد واگرایی سیاسی و امنیتی در منطقه را در رأس برنامههای راهبردی خود قرار داده است. ایجاد اختلافات فرقهای و قومی ضمن آنکه باعث افزایش قدرت چانهزنی رژیم صهیونیستی در منطقه میشود، می تواند اهرم فشاری علیه کشورهای دشمن این رژیم محسوب میشوند.
خودمختاری و استقلال کردها در شمال عراق می تواند ترکیه، ایران و سوریه را با بحران جدی مواجه سازد و تمامیت ارضی این کشورها را مورد تهدید قرار دهد.
* طبق برخی اطلاعات امنیتی، حکومت منطقه کردستان عراق علاوه بر اعزام عناصر پیشمرگه کردستان به سرزمینهای اشغالی به منظور آموزشهای ویژه، قراردادهایی با شرکتهای رژیم صهیونیستی که در کشورهای اروپایی از جمله سوئیس به نامهای دیگر ثبت شدهاند، عقد کرده است. این درحالی است که رهبران کردستان هر روز قراردادهای جدیدی را در حوزههای تخصصی و کارشناسی امنیتی و تکنولوژیکی به ویژه در حوزه مبارزه با تروریسم با شرکتهای صهیونیستی منعقد میکنند.
ظاهراً سطح همکاریهای اقتصادی میان رژیم صهیونیستی و کردستان عراق بسیار گستردهتر میباشد. به گزارش این روزنامه انگلیسی، حوزه انرژی، ارتباطات و مشورت امنیتی از جمله مهمترین حوزههای همکاری میان رژیم صهیونیستی و منطقه کردستان عراق است که از سوی ژنرال های صهیونیست اداره میشوند.
بر اساس این اطلاعات میتوان گفت که ارتش نظامی کردستان بر پایه دیدگاههای استراتژیک دستگاه صهیونیستی موساد و به عنوان یکی از شاخههای خارجی این دستگاه در منطقه کردستان با هماهنگی با سازمان سیا آمریکا و دستگاه اطلاعات انگلیس موسوم به MI6 شکل گرفته و فعالیت میکند. به این ترتیب میتوان گفت که رژیم صهیونیستی در پی تبدیل منطقه کردستان به منطقهای حفاظت شده برای خود میباشد.
پیش از این کردها تجربه مشابهی را در ژانویه 2005 از طریق برگزاری همه پرسی غیر رسمی تجربه کرده بودند، در آن زمان آنها قصد داشتند تا از نظر اکثریت کردها در خصوص استقلال و یا ماندن به عنوان جزئی از عراق آگاه شوند. همه پرسی صرفا در میان گروههای سیاسی کرد انجام شد و تلاش شد تا مانور رسانهای روی آن انجام نشود. نتایج این رایگیری بیانگر جدایی کردها از عراق نبود.
همهپرسی سال 2005 این قدرت را به کردها داد تا بتوانند از این همهپرسی به عنوان برگه قدرتمندی برای تحقق حقوق و صلاحیتهای خود بهره ببرند و اراده خود را در نوشتن قانون اساسی جدید عراق تحمیل کنند، پس از آن کردها توانستند بسیاری از خواستههای خود را در قانون اساسی عراق بگنجانند.
همچنین در سال 2005 اقلیم کردستان به عنوان منطقهای اتحادی جزء عراق اعلام و زبان کردی نیز به عنوان زبان رسمی در کنار زبان عربی به رسمیت شناخته شد. اینها امتیازات بزرگی بود که کردها توانستند به دست آورند. با وجود این که دولت عراق پذیرفت که این امتیازهای مهم را به کردها بدهد اما این بدان معنا نبود که آنها از عراق اعلام جدایی کنند و به استقلال تمام و کمال آرمانی خود برسند.
از طرفی بارزانی مجددا و بتازگی اعلام کرد که با آگاهی از تمامی شرایط همهپرسی برگزار خواهد شد اما واقعیت این است که کردها به خوبی میدانند که وضعیت خودشان و منطقه در این مرحله اجازه ظهور کشور جدیدی را نمیدهد. اما از این نکته هم به خوبی آگاه هستند که وضعیت فعلی که با توجه به درگیریهای داخلی دولت مرکزی عراق و سوریه با داعش و گروههای تروریستی دیگر به وجود آمده است، برای آنها فرصتی را به وجود آورده تا از اهداف و دستاوردهای بزرگ تر از آن بهره برداری کنند و استفاده از این فرصت ممکن است دیگر تکرار نشود.
کردها میدانند که آرزوی کشور کردی همچنان در حد یک آرزو باقی خواهد ماند و بعید است به این زودیها تحقق یابد، اگر چه وضعیت فعلی اقلیم برای کردها بهتر است چرا که در سایه دولت مستقل ضعیف، از اختیاراتی شبه مستقل برخوردارند.
کردها تجربه سودان جنوبی را که در چند سال پیش از سودان جدا شد پیشروی خود می بینند و شاهدند که این منطقه پس از جدایی از سودان با چه مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی روبه رو شده است. اکنون زمینههای بروز جنگ داخلی در سودان جنوبی فراهم است و هر روز خبرهایی را درباره کشته و زخمیهای ناشی از درگیریهای داخلی در این کشور میشنویم.
بسیاری معتقدند که نگرانی از همه پرسی استقلال کردستان فقط شامل ایران و ترکیه نمیشود بلکه کشورهای عربی نیز باید اساسا خطرات تجزیه عراق را درک کنند. باید مواضع کشورهای عربی بیش از آن که در راستای دشمنی با ایران یا مخالفت با مواضع سلبی ترکیه باشد در پافشاری بر حفظ تمامیت ارضی عراق باشد. اگر عراق تجزیه شود این نسخه میتواند به سرعت برای کشورهای دیگر منطقه به خصوص عربی که مشکل اقلیتهای قومی را دارند، تجویز شود و این موضوع می تواند خطری بالقوه برای آنها باشد./۸۴۷/ب۱۰۱/ف
وحید زارع