نقد رمان "ستارهها هم میمیرند"
روز 25 آبان 98 جلسهی نقد و رونمایی از رمان ستارهها هم میمیرند نوشتهی خانم نرگس فرجاد امین در محل فرهنگسرای امام علی هشتگرد برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری رسا، جلسهی نقد رمان ستارهها هم میمیرند برگزار شد.
روز ۲۵ آبان ۹۸ جلسهی نقد و رونمایی از رمان ستارهها هم میمیرند نوشتهی خانم نرگس فرجاد امین در محل فرهنگسرای امام علی هشتگرد برگزار شد. در این جلسه که به همت کانون آفرینشهای ادبی شهرستان ساوجبلاغ و انجمن ادبی عصر جدید داستان هشتگرد برگزار میشد، خانم ژاله معینی، مسئول کانونهای ادبی شهرستان ساوجبلاغ، در جایگاه منتقد حضور داشت.
خلاصهی نکاتی که دربارهی این رمان مطرح شد:
ایدهی رمان ستارهها هم میمیرند (مرگ، عشق، باورهای شخصیتها) جدید و بکر نیست و در داستانهای بسیاری به این مقولات پرداخته شده، اما شیوهی نگارش نویسنده است که داستان را جذاب و دوستداشتنی کرده است.
میتوان گفت انتخاب زاویهی دید اول شخص باعث جذابیت این داستان شده؛ نویسنده با به کار بردن این زاویهی دید به خوبی توانسته حالات و عواطف شخصیتها را از دریچهی ذهن آنها به خواننده بنمایاند. در این رمان دو راوی اول شخص حضور دارند که فصلها یکی در میان به آنها اختصاص پیدا میکند، البته تعویض راوی در نگارش رمان شیوهای متعارف و پذیرفتهشده است.
استفاده از عناصر طبیعی در داستان (ستارهها، آسمان، صور فلکی)، و تئوریهای علمی نظیر آغاز زندگی ستارهها (که تداعیکنندهی تولد عشق یحیی در آسمان دل صحراست) باعث موفقیت نام اثر شده است.
در همان اولین پارگراف، توصیف شب کویر و رصد آسمان و مسألهی مرگ یحیی باعث جذب مخاطب و پیشبرد داستان میشود.
اطلاعاتی که نویسنده از احساسات مادرانه (ویار، قرار گرفتن جنین زیر قلب مادر، اندازه سایز جنین در هفتههای پایین بارداری، اثر انگشت و هویت جنین در ماههای بالاتر، تشکیل حس شنوایی در جنین و...) در داستان گنجانده، همه تخصصی و حساب شده است.
زبان و نثر این رمان ساده و بدون تکلف است. البته استفاده از کلمات تخصصی مرتبط با حیطهی کاری شخصیتها (صحرا فیزیکدان است و یحیی عکاس) به جای کلمات دم دستی از زیباییهای این نثر است.
داستان با مقدمهی خوبی آغاز میشود، کنش و واکنشها برای مخفی کردن راز بارداری صحرا و فوبیایی که او از قرار گرفتن در مکانهای بسته دارد، و از آن طرف ماجرا پنهان کردن راز مرگ از جانب یحیی، بحران شخصیتها را آغاز میکند، و این تمهید به خوبی باعث گسترش و بسط داستان شده است.
داستان با میانهای خوب و موخرهای بسته، کاملاً حساب شده و منطقی به پایان میرسد. حتی انتخاب نام شخصیتها با پیرنگ داستان کاملاً جفت وجور بود.
دیالوگها کوتاهاند و همگی در خدمت داستان و انتقال اطلاعات به مخاطب.
دو چیز قوت این داستان را زیر سؤال میبرد: یکی تعدد شخصیتها و دیگری باورپذیری برفا. اینکه در این روزگار انسانهایی وجود داشته باشند که دم مسیحایی و چشم برزخی داشته باشند، یا اینکه قدرت دیدن فرشتگان را داشته باشند جای شک و تردید است. البته شخصیتهای اصلی و فرعی و هماورد (صحرا، یحیی، آسدخلیل، آرمن) همگی به خوبی پردازش شدهاند.
فضاسازیهای این داستان به خوبی پرداخته شدهاند: فضای غذاخوری مصباح، خانهی آسد خلیل، بازار، خیابان تجریش و صد البته قبرستان در شب. در این موارد حتی به کوچکترین جزییات توجه شده است؛ مثلاً صدای زنگ آویختهشده بالای در ورودی مصباح.
در پایان این جلسه پس از رونمایی از کتاب، از سه نفر از شرکتکنندگان در جلسه که بر این رمان نقد مکتوب نوشته بودند، تقدیر شد. /د ۱۰۱/ش
روز ۲۵ آبان ۹۸ جلسهی نقد و رونمایی از رمان ستارهها هم میمیرند نوشتهی خانم نرگس فرجاد امین در محل فرهنگسرای امام علی هشتگرد برگزار شد. در این جلسه که به همت کانون آفرینشهای ادبی شهرستان ساوجبلاغ و انجمن ادبی عصر جدید داستان هشتگرد برگزار میشد، خانم ژاله معینی، مسئول کانونهای ادبی شهرستان ساوجبلاغ، در جایگاه منتقد حضور داشت.
خلاصهی نکاتی که دربارهی این رمان مطرح شد:
ایدهی رمان ستارهها هم میمیرند (مرگ، عشق، باورهای شخصیتها) جدید و بکر نیست و در داستانهای بسیاری به این مقولات پرداخته شده، اما شیوهی نگارش نویسنده است که داستان را جذاب و دوستداشتنی کرده است.
میتوان گفت انتخاب زاویهی دید اول شخص باعث جذابیت این داستان شده؛ نویسنده با به کار بردن این زاویهی دید به خوبی توانسته حالات و عواطف شخصیتها را از دریچهی ذهن آنها به خواننده بنمایاند. در این رمان دو راوی اول شخص حضور دارند که فصلها یکی در میان به آنها اختصاص پیدا میکند، البته تعویض راوی در نگارش رمان شیوهای متعارف و پذیرفتهشده است.
استفاده از عناصر طبیعی در داستان (ستارهها، آسمان، صور فلکی)، و تئوریهای علمی نظیر آغاز زندگی ستارهها (که تداعیکنندهی تولد عشق یحیی در آسمان دل صحراست) باعث موفقیت نام اثر شده است.
در همان اولین پارگراف، توصیف شب کویر و رصد آسمان و مسألهی مرگ یحیی باعث جذب مخاطب و پیشبرد داستان میشود.
اطلاعاتی که نویسنده از احساسات مادرانه (ویار، قرار گرفتن جنین زیر قلب مادر، اندازه سایز جنین در هفتههای پایین بارداری، اثر انگشت و هویت جنین در ماههای بالاتر، تشکیل حس شنوایی در جنین و...) در داستان گنجانده، همه تخصصی و حساب شده است.
زبان و نثر این رمان ساده و بدون تکلف است. البته استفاده از کلمات تخصصی مرتبط با حیطهی کاری شخصیتها (صحرا فیزیکدان است و یحیی عکاس) به جای کلمات دم دستی از زیباییهای این نثر است.
داستان با مقدمهی خوبی آغاز میشود، کنش و واکنشها برای مخفی کردن راز بارداری صحرا و فوبیایی که او از قرار گرفتن در مکانهای بسته دارد، و از آن طرف ماجرا پنهان کردن راز مرگ از جانب یحیی، بحران شخصیتها را آغاز میکند، و این تمهید به خوبی باعث گسترش و بسط داستان شده است.
داستان با میانهای خوب و موخرهای بسته، کاملاً حساب شده و منطقی به پایان میرسد. حتی انتخاب نام شخصیتها با پیرنگ داستان کاملاً جفت وجور بود.
دیالوگها کوتاهاند و همگی در خدمت داستان و انتقال اطلاعات به مخاطب.
دو چیز قوت این داستان را زیر سؤال میبرد: یکی تعدد شخصیتها و دیگری باورپذیری برفا. اینکه در این روزگار انسانهایی وجود داشته باشند که دم مسیحایی و چشم برزخی داشته باشند، یا اینکه قدرت دیدن فرشتگان را داشته باشند جای شک و تردید است. البته شخصیتهای اصلی و فرعی و هماورد (صحرا، یحیی، آسدخلیل، آرمن) همگی به خوبی پردازش شدهاند.
فضاسازیهای این داستان به خوبی پرداخته شدهاند: فضای غذاخوری مصباح، خانهی آسد خلیل، بازار، خیابان تجریش و صد البته قبرستان در شب. در این موارد حتی به کوچکترین جزییات توجه شده است؛ مثلاً صدای زنگ آویختهشده بالای در ورودی مصباح.
در پایان این جلسه پس از رونمایی از کتاب، از سه نفر از شرکتکنندگان در جلسه که بر این رمان نقد مکتوب نوشته بودند، تقدیر شد. /د ۱۰۱/ش
ارسال نظرات