۲۱ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۳
کد خبر: ۶۴۳۲۷۶

انتشار خاطرات مدافعان حرم لبنانی در نبرد با تروریست‌های تکفیری

انتشار خاطرات مدافعان حرم لبنانی در نبرد با تروریست‌های تکفیری
کتاب «ابق معی» (بامن بمان) شامل مجموعه خاطرات امدادگران مجاهدین و مدافعین حرم لبنانی در نبرد با تروریست‌های تکفیری منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب «ابق معی» (با من بمان) شامل مجموعه خاطرات امدادگران مجاهدین و مدافعین حرم لبنانی در نبرد با تروریست‌های تکفیری، به زبان عربی منتشر شد.

بر اساس این گزارش، کتاب «ابق معی» (بامن بمان)  در ۱۱۰ صفحه توسط جمعیة إحیاء التراث المقاوم لبنان به چاپ رسیده است. این کتاب چهارمین کتاب از مجموعه «سلسلة الأوفیاء» است که توسط این جمعیت منتشر شده است.

پیش از این سه کتاب «جواد موجٌ لا شاطئ له» (جواد موجی بدون ساحل)، «أنا أخترتک» ( و من تو را انتخاب کردم) و «منتصر» (این اثر درباره شهید محمدحسین جونی است که ترجمه کتاب به زبان فارسی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است).
 

مجموعه سلسلة الأوفیاء شامل خاطرات شهدا و رزمندگان مدافع حرم لبنانی در نبرد با تروریست‌های تکفیری است.

بخشی از کتاب را در ادامه می‌خوانید:

أنّاته المتأوهة کادت تخنقنی، حاولتُ جهدی التخفیف عنه، علّ بعض کلماتی تسعف ما تبقى من نبض!
"أنا المسعف آدم یا حاج.. ما تعتل هم إنت منیح.. أهم شی حاول تضلّک واعی وعالسمع معی، هلّق شوی ورایحین عالمستشفى.. رفیقک شوی ومنسعفو وحالتو منیحة ما تخاف علیه اطمن.."
أکملتُ عملی وأنا أتحدّث مع زین العابدین، وکأنّ الأمور على ما یرام.. ضمّدت له جراحاته المتبقیة.
تفحصت صدره، وقدمه الثانیة، وکذلک ظهره ورأسه. نقبت کلّ أجزائه بعنایة.
فی المقلب الآخر، کانت أصوات الأحبة من کل حدبٍ وصوبٍ تتساقط علیّ، "عجّل یلّا شو صار معک!".
*مقتطف من قصة "العشق الوسیم" من کتاب "ابق معی" إصدار #أحیاء.

ناله او مرا متاثر کرد، برای کم کردن دردش تلاش کردم. با او صحبت می‌کردم تا نبضش باقی بماند
"حاجی! من امدادگرم. دارم تلاش می‌کنم تا حالت خوب شه. نگران نباش، من کنارتم. سریع به بیمارستان منتقل می‌شی، نگران نباش.

کارم را تمام کردم و با حضرت زین‌العابدین نجوا کردم، و کار همان‌طور که می‌خواستم انجام شد. جراحات باقی‌مانده‌اش را پانسمان کردم.

دست بر روی سینه‌اش گذاشتم، همچنین بر روی کمر و سرش، گویی بانظر حضرت بهبود یافته بود.

«گزیده‌ای از داستان «عشق زیبا» از «با من بمان»»./998/

میثم صدیقیان
ارسال نظرات