ادبیات پزشکی؛ ژانری که هنوز در ایران توسعه نیافته است
نخستین مجموعه داستانهای پزشکی نوشته محمدرضا توکلصابری با عنوان «چنین گویند طبیبان»به همت نشر معین، روانه بازار کتاب شد.
وی با اشاره به محور و ژانر اصلی داستانهایش گفت: اين داستانهاى كوتاه طنز و تراژدى را باهم دارند. هدف از نوشتن اين داستانها ايجاد اديبات پزشكى بوده است. درباره کتاب «چنین گویند طبیبان» باید اذعان کنم، این اثر خاطرات شخصى نيست، بلكه داستانهايى است كه در طى آن خواننده با مسائل و شكستها و موفقيتهاى پزشكى آشنا مىشود.
این نویسنده با اشاره به شخصیتپردازیها در داستانهایش گفت: شخصيتهاى اين داستانها متفاوت و شامل بيماران گوناگون و گروههاى مختلف درمانى هستند. برخى از داستانهاى اين مجموعه در مجلات ادبى و پزشكى ايران و خارج از ايران منتشر شده است. در واقع «طبيبانه» مجموعه داستانهايى است درباره حوادث روزمره زندگى، موضوعات پزشكى، مرگ، زندگى و روابط انسانها با هم.
وی افزود همانگونه که پیشتر هم اشاره شد، اين داستانها طنز و تراژدى را با هم دارند و ممكن است اتفاقات ذکر شده براى هر فردی افتاده باشد.
گفتنی است شخصيتها متفاوت هستند. از دخترى كه قربانى اسيد پاشى شده است تا كودكى كه با يک بستنى از مرگ حتمى نجات مىيابد. از مجروحى كه در زير عمل جراحى زنده نمىماند اما با پيوند اندامهايش سه نفر ديگر زنده مىمانند تا مردى كه براى كشتن مرد ديگرى تلاش مىكند. از نوزاد در حال مرگى كه با شنيدن ضربان قلب مادرش زندگى دوباره به دست مىآورد تا مردى كه در جشن پنجاهمين سالگرد فارغالتحصيلىاش و ديدن همه دوستان مىميرد. از فرمانده مجروحى كه هم رزم زخمیاش را بر خود مقدم مىدارد و او را به بيمارستان مىبرد و در آنجا بر زمين مىافتد اما هم رزمش نجات مىيابد تا دكتر علفى كه براى مردم تجويزهاى سنتى مىكند، اما خود براى درمان به خارج مىرود.
به گفته این نویسنده؛ همه اينها داستانها رونوشتى از زندگى انسانها هستند.
وی در پاسخ به این پرسش که مفهوم ادبیات پزشکی کدام جنبه از زبان را دربرمیگیرد گفت: من بسيارى از مسايل و مشكلات پزشكى را در اين داستانها مطرح كردم و سعى كردم راه حل را نشان دهم. مباحث مختلفى مانند شيادى در پزشكى (كه در اين دوران كرونايى خيلى خوب خودش را نشان داد) مسايل مربوط به فقر، ستم بر زنان، بى سوادى، خشونت، فداكارى پزشكان يا رزمندگان پزشكى در جنگ ايران و عراق، مسايل اخلاق پزشكى، اعتياد، تقلب در پزشكى وغيره آنها.
وی ادامه داد: در غرب مجموعه داستانها و رمانها در همه زمينهها هست. برای مثال داستانها و رمانهاى عشقى، پليسى و جنايى، دينى، به همين ترتيب داستانها و رمانهاى پزشكى هم هست كه مسائل و شخصيتها حول مسائل پزشكى مىگردد. در ايران ما نويسندگان پزشک داشتيم مانند دكتر ساعدى، بهرام صادقى و يا ديگران. ولى اينها هيچ گونه داستان و يا رمان پزشكى ننوشتهاند. من در طى سى سال گذشته تلاش کردهام داستاننويسى در زمينه پزشكى را در آثار خود نمایان کنم.
توکلصابری گفت: در كتابفروشىهاى آمريكا معمولا چند قفسه هست كه در آن پزشكان، روانپزشكان، پرستاران، امدادگران پزشكى، داروسازان، جراحان و ديگر متخصصان پزشكى داستان و رمان نوشتهاند. البته برخی از این آثار هم سرگذشت خودشان و يا ديگران است. اما بيشتر آنها داستان و يا رمان واقعى است. نکته جالب توجه اینجاست که در ايران من نديدهام كه كسى داستاننويسى پزشكى كند. البته بعضى از پزشكان شرح خاطرات خود را نوشتهاند، اما نمیتوان نام آن را داستاننویسی گذاشت. داستانها در این دو مجموعه بر اساس تجربه، تخيل و مطالعات من شكل گرفته است. برای مثال خبرى را در مورد اسيد پاشى یا برخی اعمال عرفی درباره دختران خواندهام و تلاش كردهام آن را برحسب تجربياتم به شكل داستان در بياورم.
وی افزود: يا اگر فردی درباره یک حادثه پزشكى واقعى كه براي خودش یا یکی از دوستانش اتفاق افتاده و برای من هم تعریف کرده باشد، من آن را که با مطالب ديگرى يادداشت كرده بودم و يا در ذهنم بوده است، تركيب كرده و با استفاده از تخيل به شكل يک داستان در آوردهام. در کل در تمام اين شخصيتها كادر درمانى و يا بيماران هستند و البته بعضى از داستانها به كلى تخيلى است و حاوى پيامى مربوط به پزشكى است. /998/
ارسال نظرات