روایت داستانی از اتفاقات آبان ۹۸ در «مثل بیروت بود»
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، رمان «مثل بیروت بود» توسط انتشارات کتابستان منتشر شد.
نوشتن رمان برپایه اتفاقات واقعی کار راحتی نیست. چرا که هم باید از جنبه هنری و داستانی عناصر جذاب را داشته باشد و هم واقعبین ماند و واقعیت را به نفع تخیلات مصادره نکرد. نوشتن چنین اثری، راه رفتن بر لبه تیغ است.
زهرا اسعد بلنددوست همانند اولین رمان خود، تصمیم گرفته است بر لبه تیغ راه برود. هم به تخیلاتش تا آنجا که توان داد مجال پرواز بدهد و هم از واقعیت بگوید بیآنکه آن را بخواهد به نفع خود مصادره کند.
راوی ماجرا، زهرا، دوست جدید سارا است. دوستی که مجال زیادی بر رشد پیدا میکند. سارا که همسر یکی از شهدای مدافع حرم است مغموم از غربت و تنهایی و درک نشدن توسط دیگران، زیر فشار کمر خم کرده است و سرانجام دربرابر آن تاب نمیآورد و به همسر شهیدش میپیوندد.
اما این تمام ماجرا نیست. دانیال، برادر سارا که حالا به سبزپوشان سپاه پاسداران پیوسته است ناگهان مفقود میشود. خبر قتل او توسط اعضای سپاه پاسداران در فضای رسانهای میپیچد و فضایی مهآلود را شکل میدهد. در این میان، زهرا که او نیز پدر و برادری سپاهی دارد، با فردی ناشناس آشنا میشود که او را درگیر ماجراهای پیچیدهتری میکند.
نویسنده تلاش کرده است تا با نگاهی منتقدانه، بیآنکه طرفداری از گروه و مسلک خاصی بکند، روایتی داستانی از اتفاقات آبان ۹۸ پیش چشم مخاطب بگذارد. روایتی که سرشار از نثری دلنشین و احساسی است. نثری که نویسنده آن را جلا داده است و متناسب با فضای فکری و روحی راوی داستان است.
شخصیتهای کتاب نیز جاندار و زنده هستند. زنده بودنشان تنها به نفس کشیدن و توصیفات ظاهر و اخلاقشان نیست. در تصمیمهایشان است. آنجا که در دوراهیهای سخت قرار میگیرند. در واقع از جذابیتهای رمان «مثل بیروت بود» همین دوراهیهای سخت بین انتخاب بد و بدتر است. انتخابهایی که لحظهبهلحظه بر هیجان داستان میافزاید و پرده دیگری را از چشمان مخاطب کنار میزند.
کتابستان معرفت، رمان «مثل بیروت بود» را در ۳۵۴ صفحه و به قیمت ۵۴۰۰۰ هزارتومان روی پیشخوان کتابفروشیها آورده است./826/