۲۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۶:۱۰
کد خبر: ۴۴۳۴۲۱
الزامات فرهنگی پیشرفت(28)

همه بدبختی‌‌های جوامع ناشی از ظلم و بی‌‌عدالتی است

رهبر معظم انقلاب با بیان اینکه زندگی انسان بدون عدالت، همان چیزی است که شما در زشت ترین چهره های تاریخ بشر مشاهده می کنید، گفت: همه بدبختی هایی که شما در جوامع مختلف می بینید، ناشی از ظلم و بی عدالتی است.
آیت الله خامنه ای

اشاره: رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیرشان معیشت مردم را یکی از دغدغه های بزرگ خود و تنها راه حل بهبود آن را توجه عملی به اقتصاد مقاومتی دانسته اند. اتکاء به توان داخلی بسیاری از کشورهای دنیا از جمله هند را به کشور توسعه یافته تبدیل کرده است. حال با کمی تأمل و داشتن تجربه شکست خورده برجام زمینه های خوبی برای به کارگیری تمام ابزارها جهت اجرای عملی اقتصاد مقاومتی فراهم گردیده که با همت مضاعف، هم زبانی، همدلی و روحیه انقلابی میسر خواهد شد.

در تبیین این موارد، خبرنگار خبرگزاری رسا بخشی از کتاب«الزامات فرهنگی پیشرفت» با عنوان شناخت اهداف نظام اقتصادی اسلامی(بخش اول) را در ذیل آورده است که به خوانندگان رسا تقدیم می شود.

تأمین عدالت و قسط و ایجاد محیط سالم معیشت

زندگی انسان بدون عدالت، همان چیزی است که شما در زشت‌ترین چهره های تاریخ بشر مشاهده می‌کنید. امروز هم در گوشه و کنار دنیا مشاهده می‌شود. همه‌ی بدبختیهایی که شما در جوامع مختلف می‌بینید، ناشی از ظلم و بی‌عدالتی است. ممکن است ظاهر امور، این را نشان ندهد؛ اما باطن قضیه، این است. اگر شما می‌بینید در گوشه‌ای از عالم، کودکان از بی‌غذایی جان خود را از دست می‌دهند، ظاهر قضیه این است که به دلیل نیامدن باران، خشکسالی شده است؛ اما باطن قضیه، چیز دیگری است. باطن قضیه، بی‌عدالتی است. اگر عدالت از نسلهای گذشته بر آن جامعه حکمفرما بود و چنانچه عدالت بر محیط زندگی بشر حکمفرما بود، انسان می‌توانست در سایه‌ی استقرار عدالت، محیط زندگی خود را طوری بسازد که برای او قابل زیست باشد و فرزند او به آن فلاکت نیفتد و زندگی، این قدر زشت و دردآور نشود. در اثر بی‌عدالتی، انسانیت دچار این بیماریها و دردهاست.

اولین هدف همه‌ی انبیا، در کنار آن ذکر، تأمین عدالت است. این دو هدف اصلی است. البته یکی اصلی‌تر است و آن، همان موضوع تذکر است. آن، ریشه‌ای و اساس قضیه است. اگر غفلت بیاید، چیزی عاید نخواهد شد و عدالت هم به‌وجود نمی‌آید. لذا، شما دیدید آن نظامها و کسانی که مدعی عدالت اجتماعی بودند، نتوانستند چیزی از نوع عدالت، به مردم جوامع خودشان هدیه کنند. چرا؛ چیزهای دیگر دادند! فضانوردی به آنها دادند، موشکهای قاره‌پیما برایشان ساختند؛ اما عدالت اجتماعی را نتوانستند مستقر کنند! عدالت اجتماعی، در سایه‌ی اصلاح انسان، نفوس و بواطن و در سایه‌ی توجه به خدا و ذکر، حاصل خواهد شد. این دو، هدف پیغمبر است و توانست آنها را محقق کند؛ ولو در دایره‌ای محدود.

او جامعه‌ای به وجود آورد متذکر، آگاه و برخوردار از حد اعلای عدالت اجتماعی. ممکن بود در گوشه‌ای از آن جامعه، کسی به کسی ظلم بکند؛ اما این، ملاک فقدان عدالت اجتماعی نیست. ملاک وجود و عدم عدالت اجتماعی، استقرار حاکمانه‌ی عدالت اجتماعی است. در جامعه‌ای که قانون و حکمروایی عادلانه است، حکمران عادل است و نیت، نیت عدالت است، حرکت عمومی به سمت عدالت اجتماعی است. ممکن است دیر یا زود این راه طی شود و مدتی طول بکشد؛ اما بالاخره به عدالت اجتماعی خواهد رسید. چنین وضعیتی را پیغمبر اکرم به وجود آورد. کمترین بی‌عدالتی را، آن بزرگوار برنتافت و نپذیرفت. الگو نشان داد، که البته ما پس از حیات مبارک نبی اکرم، آثار آن تربیت را تا مدتها در جوامع اسلامی دیدیم و باز در دوران امیرالمؤمنین علیه‌الصلاةوالسلام، همان عدالت مطلق را در شخص حاکم مطهر و بزرگوار دنیای اسلام در آن زمان، مشاهده کردیم.

حذف و ریشه کنی فقر عمومی

ما وقتی می‏گوییم منتظر امام زمان هستیم، بیشترین خصوصیتی که برای امام زمان ذکر می‏کنیم، این است که «یملأ الله به الارض قسطاً و عدلًا»؛ نمی‏گوییم: «یملأ الله دیناً و صلاة و صوماً». بااینکه آن هم هست و قسط و عدل در چارچوب دین، بهترین و بیشترین تحقّق را پیدا می‏کند، لیکن معلوم می‏شود که این عدل، یک مصرعِ بلند درخواستهای انسان است و اگر این روشی که الآن بعضیها غافلانه دنبال می‏کنند و آن، الگو گرفتن از زندگی غربی است، رواج پیدا کند، روز به روز این حالت بدتر خواهد شد. علاج این است که ما خودمان را از دنباله ‏رویِ فرهنگ غربی در زمینه‏‌ی مسائل اقتصاد کاملًا خلاص کنیم و نجات ببخشیم. این‏طور نیست که اگر کشوری درآمد سرانه‏‌اش رقم بالایی است، معنایش این است که این درآمد سرانه به همه می‏رسد. شما الآن ببینید در آمارهایی که داده می‏شود، فرضاً می‏گویند در فلان کشور پیشرفته‌‏ی دنیا مثلًا امریکا یا کانادا درجه‌‏ی حرارت به چهل و دو درجه رسید و فلان قدر آدم کشته شدند. آیا در تهران اتّفاق می‏افتد که در چهل و دو درجه حرارت کسی کشته شود؟ یا مثلًا گفته می‏شود در فلان کشور سرما به پنج درجه، ده درجه زیر صفر رسید و فلان تعداد انسان یخ زدند. این‏ها چه کسانی هستند که از حرارت زیاد کشته می‏شوند و یا در زمستان یخ می‏زنند؟ آن‏هایی که در ساختمانهایی نشسته‌‏اند که با سرما و گرمای آن‏چنانی اداره می‏شود، یخ نمی‏زنند؛ آن‏ها که سرپناه دارند که یخ نمی‏زنند و یا از گرما نمی‏میرند. این معنایش آن است که طبقاتی در آنجا وجود دارند که زندگی بر آن‏ها سخت است. برزیل امروز هفتمین یا هشتمین قدرت اقتصادی دنیاست؛ اما در آنجا چند میلیون کودک وجود دارد که این‏ها نه پدر و مادر دارند، نه سرپناه دارند، نه مسکن دارند؛ شبها درکوچه‌‏ها می‏خوابند، در کوچه‌‏ها هم پرورش پیدا می‏کنند، در همان کوچه‌‏ها هم یا کشته می‏شوند و یا می‏میرند! ما نباید دنبال این زندگی برویم. ما نباید دنبال این اقتصاد برویم. شکوفایی اقتصاد معنایش این نیست. شکوفایی اقتصاد این است که به دولت امکان بدهد تا فقر را از میان جامعه بردارد؛ این اقتصاد خوب است. ما بایستی نه فقر یک گروه خاصی را، بلکه فقر عمومی را از بین ببریم. اقتصاد، اقتصاد اسلامی است و همین بایستی تحقّق پیدا کند./874/ت303/ی

خبرنگار: محمدصالح غلامعلی نژاد

ارسال نظرات