۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۸
کد خبر: ۴۴۳۷۶۰
الزامات فرهنگی پیشرفت(29)

استقلال فرهنگی و اقتصادی رمز عزت و سربلندی

حکومت جمهوری اسلامی، استقلال کامل ملت تحت تابعیت خود را تضمین و تأمین می‏کند. این استقلال کامل، شامل استقلال سیاسی و اقتصادی و بالاتر از همه، استقلال فرهنگی است.
آیت الله خامنه ای

اشاره: رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیرشان معیشت مردم را یکی از دغدغه های بزرگ خود و تنها راه حل بهبود آن را توجه عملی به اقتصاد مقاومتی دانسته اند. اتکاء به توان داخلی بسیاری از کشورهای دنیا از جمله هند را به کشور توسعه یافته تبدیل کرده است. حال با کمی تأمل و داشتن تجربه شکست خورده برجام زمینه های خوبی برای به کارگیری تمام ابزارها جهت اجرای عملی اقتصاد مقاومتی فراهم گردیده که با همت مضاعف، هم زبانی، همدلی و روحیه انقلابی میسر خواهد شد.

در تبیین این موارد، خبرنگار خبرگزاری رسا بخشی از کتاب«الزامات فرهنگی پیشرفت» با عنوان شناخت اهداف نظام اقتصادی اسلامی(بخش دوم) را در ذیل آورده است که به خوانندگان رسا تقدیم می شود.

استقلال اقتصادی

ما آنچه‏ را که فهمیده ‏ایم، آنچه را که تکلیفمان است، آنچه را که می‏دانیم خدای متعال آن رامی‏خواهد؛ آن‏رامی‏گوییم، آن را انتخاب می‏کنیم و آن راه ‏را می‏رویم. کسی نمی‏تواند روی ملت و دولت و نظام جمهوری اسلامی‏ ایران وخدمتگزاران شما مردم، تأثیری بگذارد. این، استقلال سیاسی است و ما، این را به ‏دست آورده‏ ایم.

از این مشکلتر، «استقلال اقتصادی» است. استقلال اقتصادی، یعنی ملت و کشور، در تلاش اقتصادی خود روی پای خود بایستد و به کسی احتیاج نداشته باشد. معنایش این نیست که ملتی که استقلال اقتصادی دارد، با هیچ‏کس در دنیا داد و ستد نمی‏کند؛ نه. داد و ستد، دلیل ضعف نیست. چیزی را خریدن، چیزی رافروختن، معامله کردن، گفتگوی تجاری کردن، اینها دلیل ضعف نیست. اما باید طوری باشد که یک ملت، اوّلاً نیازهای اصلی خودش را بتواند خودش فراهم کند. ثانیاً، در معادلات اقتصادی دنیا و مبادلات جهانی، وزنه‌‏ای باشد. نتوانند او را به آسانی کنار بگذارند؛ نتوانند او را به آسانی محاصره کنند؛ نتوانند او را به آسانی فرو دهند و هر چه می‏خواهند به او املا کنند.

عزت و استقلال مادی بزرگترین نعمتی است که باید شکرگذار آن باشیم

به نظر من اولین نعمتی که باید امروز ما خدا را به خاطر آن شکر کنیم، عزت و استقلال ملی است. حفظ استقلال سیاسی خیلی مهم است؛ این، جزو مبانی اصولی نظام است. این استقلال، استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ماست. ما باید این بند های اختاپوس فرهنگی تحمیل شده به وسیله غرب ا از دست و پای خودمان باز کنیم؛ این هم یکی از اصول ماست. آن حرکتی، آن جریانی، آن شعاری و آن برنامه ریزی ای که در آن استقلال کشور و ملت دیده نشود، اصولگرایانه نیست.

همان طوری که در طول این سی سال گذشته، ملت ما بر توطئه‌ی محاصره‌ی اقتصادی فائق آمد و گامهای بلندی را در راه پیشرفت کشور از همه جهت برداشت، امروز هم علی‌رغم بددلی و سوء نیت سیاستمداران استکبار جهانی، ملت ما در مقابل هر توطئه‌ای - و بخصوص این توطئه - خواهد ایستاد.

راهِ کار هم این است که ملت ما دست به دست هم بدهند و کشور را از وابستگی اقتصادی نجات بدهند. انقلاب، ما را از وابستگی سیاسی نجات داد. در راه استقلال اقتصادی هم کارهای زیادی شده است؛ اما همت همه‌ی ملت ایران از قشرهای مختلف را میطلبد تا کشور بتواند از لحاظ اقتصادی کاری بکند که دیگر تهدید به تحریم و محاصره‌ی اقتصادی معنا پیدا نکند. این خطاب به همه‌ی ملت است.

حکومت جمهوری اسلامی، استقلال کامل ملت تحت تابعیت خود را تضمین و تأمین می‏کند

حکومت جمهوری اسلامی، استقلال کامل ملت تحت تابعیت خود را تضمین و تأمین می‏کند. این استقلال کامل، شامل استقلال سیاسی و اقتصادی و بالاتر از همه، استقلال فرهنگی است. یعنی جمهوری اسلامی، به این اکتفا نکرد که حکومتی را مستقل از قدرتها به وجود بیاورد؛ این قدم اول است. کشورهایی که به استقلال می‏رسند، قدم اول استقلال آن‏ها همین است که نظام سیاسی خودشان را مستقل کنند؛ یعنی حکومتی مستقل از نفوذ قدرتهای بیگانه به وجود آورند. به این هم اکتفا نکرد که در جهت استقلال اقتصادی حرکت بکند. استقلال اقتصادی، از استقلال سیاسی مشکل‏تر و دیریاب‏تر است. می‏بینید که به آسانی نمی‏شود رشته‏های نفوذ و سلطه‏ی اقتصادی قدرتها و دولتهای بیگانه را قطع کرد. اگر کشوری بخواهد به سمت استقلال اقتصادی برود، احتیاج به نیروی انسانی کارآمد، منابع درآمدزا، امکانات فراوان، دانش، تخصص، همکاری‏های علمی و فنی بین‏المللی و بسیاری از چیزهای دیگر دارد. کشورهای انقلابی و کشورهایی که تازه به استقلال می‏رسند، برای به دست آوردن همه‏ی این مقدمات و ابزار استقلال اقتصادی، دچار زحمت و دردسرند.

کشور ما از ساعت اول، در جهت استقلال اقتصادی حرکت کرد. درست است که قبل از انقلاب، تسلط حکومتهای وابسته، یک اقتصاد کاملًا وابسته‏‌ی به غرب و بخصوص امریکا را در این کشور رشد داده بود و بریدن این رشته‏‌ها کار بسیار دشواری بود؛ اما این رشته‏‌ها بریده شد و ما توانستیم در جهت استقلال اقتصادی حرکت کنیم.
البته تا رسیدن به یک استقلال اقتصادی کامل، هنوز فاصله داریم و مردم باید کار کنند، جوانان باید درس بخوانند، متخصصان باید تلاش نمایند و کسانی که می‏توانند در این مقصود مهم ملی کمک کنند هرگونه کمکی آن را باید انجام دهند. برای یک کشور، استقلال اقتصادی یک ضرورت حیاتی است. وقتی رشته‏‌های اقتصاد یک کشور به بیگانگان وصل باشد، معنایش این است که رگ حیات و تغذیه‏‌ی این پیکر به جایی دیگر وصل است؛ پس اختیار در دست دیگری خواهد بود.

بیشتر کشورهای انقلابی در قرن معاصر، متمایل به شرق بودند. این‏ها از دولتها و قدرتهای شرقی استفاده می‏کردند. مثلًا وقتی‏ که چین انقلاب کرد، تا 10 سال بلکه بیشتر، کشور شوروی که برادر بزرگ او محسوب می‏شد و در انقلاب سوسیالیستی پیش‏گام بود به چین کمک اقتصادی و فنی می‏کرد و متخصص و کارشناس به آن کشور می‏فرستاد. سایر کشورهای کمونیستی هم همین‏گونه بودند. اما جمهوری اسلامی، برای بریدن رشته‌‏های پیوند و وابستگی اقتصادی خود، فقط به اراده‌‏ی نیرومند ملت خویش و استعداد درخشان ایرانیان متکی بود و هست. پس، در راه استقلال اقتصادی، ملت ما پیش رفت و بازهم پیش می‏رود و بحمد اللّه برنامه‌ریزیها در همین جهت حرکت می‏کند و باید هم بکند./874/ت303/ی

خبرنگار: محمدصالح غلامعلی نژاد

ارسال نظرات