۰۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۸
کد خبر: ۷۴۴۵۹۴
یادداشت؛

فلسطین؛ عامل اتحاد جامعه ایرانی

فلسطین؛ عامل اتحاد جامعه ایرانی
طوفان‌ الاقصی یک بار دیگر موج ظلم‌ستیزی را در مردم ایران زنده کرد و یک ویژگی خاص دیگر هم داشت و آن اینکه اولویت‌های روزمره ‌مردم ایران را عوض کرد.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، طوفان ‌الاقصی تنها اسم رمز یک عملیات نیست؛ حقیقتی است که همچون طوفانی برق‌آسا هیمنه پوشالی سکولاریسم و مدرنیسم را در هم شکسته است و انسان را با چهره واقعی خودش در مجاز این دنیا مواجه کرده است. این طوفان ابر آرزوهای امپریالیسم در آسمان غزه را از هم گسسته و‌ رئیس‌جمهور ایالات متحده را مجبور کرده تا خود را به‌سرعت بر بالین رژیم محتضر صهیونیستی برساند. این طوفان سهمگین ضربات گرانباری بر پیکره رژیم اشغالگری قدس وارد کرده است که درباره آنها سخن بسیار گفته شده و قطعا در آینده بیش تر از این هم گفته خواهد شد، البته مهم‌ترین آن، شکست هیمنه این رژیم غاصب است؛ اما آنچه در نگاه تحلیلگران داخلی و خارجی کمتر به آن پرداخته شده و تا حد زیادی از نظرها دور مانده است، ‌آثار فرهنگی این طوفان در ساحت‌های مختلف است که به‌طور موجز به برخی از آنها اشاره می‌شود:

1: در عرصه بین‌المللی، اولین برون‌داد فرهنگی طوفان‌ الاقصی، کنار زدن نقاب از چهره بزک‌کرده سکولاریسم غربی بود. اینان که تا چندی ‌پیش با الفاظ پرطمطراق «حقوق بشری» سعی در کوچک‌انگاری سایر رقبای فکری به‌ویژه مسلمانان داشتند، با جرم‌انگاری حمایت از فلسطین و اخراج خبرنگاران به دلیل لایک اخبار مربوط به فلسطین، نشان دادند که رژیم اسرائیل باتلاقی است که برای آنها راهی برای برون‌رفت و نجات از آن وجود ندارد. افول رژیم اسرائیل و به‌تبع آن حمایتگران غربی‌اش، پس از فاجعه بیمارستان المعمدانی و حمله به کلیسای ارتدوکس در غزه سرعت بیش تری گرفته است و این به آن دلیل است که دنیا و بشریت فهمیده‌اند که اینان برای شرافت و انسانیت انسان هیچ ارزشی قائل نیستند. رژیم اسرائیل سایر انسان‌ها و ادیان را همچون حیواناتی تصور می‌کند که می‌تواند برای از میان برداشتن آنان به هر نحو ممکن، هر غلطی را مرتکب شود. خیزش‌های جدید و تجمعات غیرقابل باور در غرب، همچون تجمع کنگره آمریکا، نشان می‌دهد با تمام هیمنه و امپراطوری رسانه‌ای غرب، هنوز می‌توان با تکیه بر وجدان‌های بیدار و آگاه، به جنگ و تقابل با امپریالیسم رفت و آخرین ضربات را بر پیکره آن فرود آورد. این نقطه ضعف را باید جدی گرفت و برای تقویت آن برنامه‌ریزی کرد و موشک‌هایی از جنس ایمان و عقیده در آن نقطه فرود آورد،‌ آن‌گاه شاهد آن خواهیم بود که وجدان‌های آگاه و بیدار، هلاکت نظام سلطه را رقم خواهند زد و انسانیت را در پهنه گیتی حاکم خواهند کرد. حمایت از سرود «سلام یا مهدی» به‌عنوان نماینده آثار فاخر فرهنگی در پیام‌رسان تیک‌تاک نشان داد که این مسیر درستی است که باید آن را به‌طور جد برای ارتباط با دنیا فعال کرد. این سرود که نسخه عربی - لبنانی سرود «سلام فرمانده» ایرانی است، به حلقه وصلی میان افرادی تبدیل شد که به هیچ‌وجه همدیگر را نمی‌شناسند و تنها بر اساس حس انسانیت و ظلم‌ستیزی به‌ دنبال ملجأ و پناهی در این دنیا می‌گردند تا آنها را از اسارت فتنه‌ها و کدورت ظلمت‌ها رهایی بخشد. اگر در اثر تعاملات خوب فرهنگی، نسخه ایرانی این سرود در دنیا دیده می‌شد، می‌توانست به نقطه عطف بیش تری برای تحولات فرهنگی ما بدل شود. در همین مدت کوتاه از شروع جنایت رژیم اسرائیل علیه مردم غزه، آثار فاخری در حوزه‌های گوناگون اعم از شعر، نقاشی، سرود و... به ‌وجود آمد که اگر حداقل بخشی از آنها با نگاه به عرصه بین‌الملل تولید شود، می‌تواند اثرات بلندمدت و عمیق فرهنگی بر جا بگذارد.

2: برکات طوفان ‌الاقصی اما در عرصه ‌داخلی کشور عزیزمان نیز قابل‌مشاهده است. افراد، احزاب و تفکرات ازهم‌گسسته داخلی، پس از یک‌ سال کشمکش در ماجرای «زن، زندگی، آزادی» یک بار دیگر در نقطه‌ای مشترک با هم تلاقی پیدا کردند و نشان دادند فلسطین جبهه مشترک تمام سیاستمداران، اندیشمندان و مردمان ایرانی است که به هویت ایرانی - اسلامی خود باور دارند. خطای راهبردی رژیم اسرائیل این است که صدای تعداد اندکی «هوچی‌گر» در مراسم تشییع مرحوم مهرجویی را صدای مردم ایران می‌پندارد و خیلی ناپخته و با عجله به آن واکنش نشان می‌دهد، غافل از اینکه صحبت‌های مرضیه برومند مبنی بر جمع‌شدن تمام ایرانیان، از کف اصولگرایان تا سقف اصلاح‌طلبان، بر سر آرمان فلسطین، حقیقتی است که به آن توجه نکردند. ایرانیان ممکن است بر سر مسائل اجتماعی خود با یکدیگر اختلاف سلیقه داشته باشند یا اشتباه کنند؛ اما بر سر منافع خود در عرصه بین‌الملل اشتباه نمی‌کنند، دشمن مشترک خود را به‌خوبی تشخیص می‌دهند و راه مبارزه با آن را پیش می‌گیرند.

3: طوفان‌ الاقصی یک بار دیگر موج ظلم‌ستیزی را در مردم ایران زنده کرد و یک ویژگی خاص دیگر هم داشت و آن اینکه اولویت‌های روزمره ‌مردم ایران را عوض کرد. مردم نشان دادند در مواضع مشترک بین‌المللی در کنار هم می‌ایستند و بر اساس فرهنگ حریت، از انسانیت و شرافت تمام مستضعفین عالم دفاع می‌کنند. ایرانیان انسان‌هایی هستند که در جبهه مشترک بین‌المللی در کنار یکدیگر قد علم می‌کنند، با وجود اختلاف عقیده و سلیقه، تقابل با دشمن خارجی را بر سایر اولویت‌ها مقدم می‌دارند و این به‌عنوان یک اصل فرهنگی در وجود آنها نهادینه شده است.

4: زنده‌شدن آرمان فلسطین و هتک حیثیت رژیم اسرائیل و اتحاد مردمی ایجاد شده بر سر آن، نشان می‌دهد می‌توان با سیاست‌گذاری فرهنگی درست، مردم ایران را در یک نقطه کانونی جمع کرد، نقطه‌ای که می‌تواند به پاشنه آشیل نظام سلطه در تقابل با مردم ایران بدل شود. از آنجا که مردم ایران ذاتا ظلم‌ستیزند، اگر همین جریان ظلم‌ستیزی در داخل کشور تبیین شود، خواهیم دید که مردم چگونه حول نظام اسلامی‌شان به جنب‌و‌جوش درمی‌آیند.

منبع: صبح نو

میثم صدیقیان
ارسال نظرات