به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از رسالت، مسئله وحدت میان حوزه و دانشگاه مفهوم دقیقی است که اگر تبین دقیقی از آن صورت نگیرد شاید بتواند موجب گمراهی و سوء برداشت نیز شود. به راستی چرا و به کدامین دلیل حوزه و دانشگاه باید با هم وحدت داشته باشند و این وحدت اساسا از چه وحدتی است؟! آگر قرار است حوزه ودانشگاه وحدت داشته باشند پس چرا این دو نهاد تبدیل به یک نهاد نمی شوند؟!
در پاسخ به این سئوالات باید تاکید کنیم که منظور از وحدت میان حوزه و دانشگاه ها یکی کردن این دو نهاد علمی نیست. امروز بسیاری از نیازهای علمی و فنی ما در دانشگاه ها پاسخ داده می شود و از دیگر سو نیز حوزه ها به مسائل فلسفی و کلامی و... می پردازند و هدف نیز یکی کردن این نهاد نیست بلکه هدف آن است که حوزه و دانشگاه دو بعد فکری و علمی اسلامی را در پیش بگیرند و به جلو حرکت کنند.
منظور از وحدت حوزه و دانشگاه آن است که این دونهاد در یک جبهه و در یک سنگر در مقابل دشمنان بجنگند. و تفرق میان حوزه و دانشگاه نیزی این معنا را دارد که این دو نهاد بر خلاف هم حرکت کرده و اقدامات یکدیگر را خنثی نمایند.
بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که در وضعیت فعلی ما نیازمند تدوین و توسعه عقلانیت دینی هستیم و برای بسط تئوریک عقلانیت دینی وحدت و همکاری حوزه و دانشگاه ضروری است . امروز آنچه که در دانشگاه ها تدریس می شود غالبا علوم پوزیتیویستی است . در واقع علوم آکادمیک در پی نگاه ابزاری به دانش است و این دانش ها به سمت دستیابی به رفاه هر چه بیشتر سوق دارند . در حالی که در علوم اسلامی که در حوزه تدریس می شود اصل بر حقیقت شناسی ، پیگیری و تدوین رابطه انسان با خدا و محیط و سایر علومی است که به کنه زندگی بشر می پردازد . اما برای رسیدن به عقلانیت دینی ما نیازمند وحدت این دو بنیاد علمی در کشور هستیم .
عقلانیت دینی خود متشکل است از دو اصل عقلانیت و دین . البته پرواضح است که عقلانیت دینی ماورای عقل و دین است و ترکیب این دو ماهیتی متفاوت از عقل و دین منفک از هم است . به عبارت بهتر برای نیل به عقلانیت دینی ما نیازمند عقل ابزاری هستیم که در خدمت مبانی اصیل دینی در آمده است. امروز در غرب نیز پیشرفت های تکنولوژیک گسترده ای در حال وقوع است اما دیده می شود که این پیشرفت ها در صدد نفسانیت محوری انسان ها مصروف می گردد. از این روست که ضروری می نماید تا " عقل مدرن " در راستای انسان شناسی متکی به وحی به کار گرفته شود که این مهم جز با وحدت آرمانی حوزه و دانشگاه پدید نخواهد آمد.
به عبارت سلیس تر وحدت میان حوزه و دانشگاه باید وحدت آرمانی ـ اخلاقی، سیاسی ـ اجتماعی باشد. پرواضح است که این وحدت به معنای تداخل و یا تصادم حوزه و دانشگاه نیست بلکه هدف اصلی یگانگی روح حاکم بر این دوبنیاد دانش محور است. اگر روحیه ای واحد و یکسان بر این دو مرکز حاکم باشد ثمره کار چیزی جز تفکیک و عقل و وحی نیست که در نهایت به بسط عقلانیت دینی نیز منجر خواهد شد.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب: وقتی ما «وحدت حوزه و دانشگاه» را عنوان میکنیم، بدیهی است مقصود این نیست که این دو را در عالم واقعیّت به یک چیز تبدیل کنیم. زیرا اگرچه در گذشته، در حوزههای علمیه، همان دروسی خوانده میشد که امروز در دانشگاهها خوانده میشود، اما اگر فرض کنیم آن دروس حوزههای علمیه، همان پیشرفتی را که تا امروز کرده است، میکرد، باز امروز باید به مقتضای تخصّص و تشعُّب، هر گروه کار و درس خودش را دنبال کند. پس، مقصود این نیست. مبادا بعضی همین موضوعِ به این روشنی و وضوح را ندیده بگیرند و درباره غلط بودن شعار وحدت حوزه و دانشگاه قلمفرسایی کنند.این را همه میفهمند: نه امام و نه دیگر بزرگواران نخواستند بگویند که دانشگاهها جمع شوند و قم بروند، یا شعبهای از حوزه قم شوند. یا اینکه حوزه قم جمع شود و بیاید در دانشگاهها حل گردد، یا شعبهای از آنها شود. هیچکس این را نخواست و مطرح نکرد. مسئله این است که ما دو نهادِ اصیلِ دانشجویی داریم./971/پ203/ج