خرد جمعي و احساس تكليف
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه رسالت، برخي نظرسنجيها حكايت از آن دارد كه پايگاه اجتماعي دكتر روحاني كاهش يافته است، به طوري كه آراي وي از راي دور دوم همه روساي جمهور قبلي كمتر خواهد بود. مشكلات معيشتي مردم و عدم اجراي تعهدات و وعدههاي ايام انتخابات و سرخوردگي از بهشت برجام!، حقوقهاي نجومي، ركود اقتصادي، جريحهدار شدن غرور ملي مردم در ماجراي هستهاي و فهرستي از ديگر مطالبات جامعه، حتي موجب نگراني اصلاحطلبان نيز شده است، چندان كه به عنوان نامزد دوم خود در انتخابات رياستجمهوري نيز به توافق رسيدهاند. همين نظرسنجيها نشان ميدهد كه اگر اصولگرايان بر نامزد واحدي توافق كنند، احتمال پيروزي آنان در انتخابات آينده رياست جمهوري زياد است، اما مسئله اينجاست كه آيا امكان چنين توافقي در شرايط كنوني وجود دارد يا تجربه تلخ سال 92 تكرار خواهد شد؟!
تجربه فردگرايي و تكروي و عدم پايبندي به كار تشكيلاتي در انتخابات گذشته رياست جمهوري باعث شد كه اصولگرايان نتيجه را به رقيب واگذار كنند كه البته در انتخابات مجلس شوراي اسلامي تا حدودي از اين شكست درس گرفتند و براي وحدت، حركت تحسينآميزي به خرج دادند و واقعيت آن است كه نقش بدنه اصولگرايان در پيدايش اين وحدت، بيش از رجال و سردمداران احزاب و تشكلها بود و شايد بتوان گفت شخصيتها، سران احزاب و تشكلها غالبا تحت فشار بدنه مجبور به پذيرش وحدت شدند، حال آنكه انتظار ميرفت و ميرود اصولگرايان در ضرورت دستيابي به وحدت، بصيرت بيشتري از خود نشان بدهند، چه از نظر تجربيات گذشته و تحليل واقعبينانهاي كه از صحنه رقابتهاي سياسي دارند و چه از نظر ايثار و ازخودگذشتگي كه شاخصه ضروري رجال اصولگراست و خصوصا از مدعيان نامزدي رياست جمهوري انتظار ميرود بيش از ديگران پايبند به اين فضيلت و برخورداري از آن بصيرت باشند.
اما اخباري كه اين روزها از تحركات سياسي اصولگرايان به گوش ميرسد، نشاندهنده آن است كه بار ديگر تلاشهاي پراكندهاي در اطراف نامزدهاي متعدد در حال شكلگيري است و هر يك با انگيزهاي مقدس و «احساس تكليف» شرعي، اندك اندك خود را براي ورود به مسابقه انتخابات آماده ميكنند و صدالبته هدف تمامي اين شخصيتها، كنار گذاشتن حريف اصلاحطلب ميباشد. حال آنكه برآيند فعاليتهاي پراكندهشان تقويت حريف و واگذاري ميدان به اصلاحطلبان خواهد بود، مگر آنكه به اجماع دست پيدا كنند.
به نظر ميرسد مقوله «احساس تكليف» به عنوان يك مسئله فقهي بايد توسط علما و بزرگان دين، بيشتر شرح و بسط داده شود و ارتباط آن با عقلانيت و مرزبندي آن با هواي نفس مشخص گردد و همچنين مقدمات و ضرورياتي كه منجر به وجوب «احساس تكليف» ميشود، آن هم در مهمترين مسئله جامعه، يعني زمامداري امور مسلمين، توضيح داده شود و اينكه آيا هر كسي حق دارد صرفا بر اساس تشخيص خود در اين گونه مسائل سرنوشتساز عمل كند يا موظف است همراه با جامعه حركت نمايد و از اجماع مومنين تبعيت نمايد و اگر براساس تصميم فردي خود عمل كرد و در جامعه اسلامي شكاف پديد آورد و موجب پيروزي رقيب شد، مسئوليتهاي شرعي ناشي از خروج از عقلانيت جمعي مومنين را بپذيرد.
متاسفانه به دليل غيبت اسلام در عرصه حكومت طي قرون گذشته، رسالههاي عمليه ما اين گونه مسائل اجتماعي و مقدمات و ضروريات آن و گناهان مترتب بر تخطي از آن را كمتر مورد توجه قرار دادهاند، ازجمله اينكه مبناي حجيت «احساس تكليف» شرعي و ورود به امور مربوط به زمامداري مسلمين چيست؟ در بسياري موارد اين گونه استنباط ميشود كه شخصيتها تحت فشار اطرافيان پايينتر از رده خود، حجت را بر خويش تمامشده ميانگارند و خداي ناكرده نسبت به توصيههاي موكد و خيرانديشانه شخصيتهاي معنوي و اجتماعي و سياسي والاتر از خود بياعتنايي ميكنند چنانكه درانتخابات دوره قبل رياست جمهوري، اگر به رهنمودهاي دلسوزانه و حكيمانه مرحوم آيت الله مهدوي كني عمل ميشد، موفقيت اصولگرايان قطعي بود. با درس گرفتن از اين سرمايه ارزشمند ميتوان در رقابتهاي انتخاباتي آينده انتظار موفقيت داشت.
البته تجربه ثابت كرده است كه اصلاحطلبان نيز همواره از تخصص خويش در زمينه جنگ رواني و تفرقهافكني در داخل كشور بهره گرفتهاند و حتي با چند واسطه، شخصيتهايي از اصولگرايان را براي نامزدي انتخابات تحريك كردهاند تا روياروي همسنگران خود قرار گيرند.
روشن است كه اين بيم دادن عقلاني و اخروي از پيامدهاي فردي و تك روي در عرصه فعاليتهاي سياسي كاربرد و محدوديتهاي خاص خود را دارد و بالاخره سادهانديشيها، القائات رقباي اصلاحطلب، فشار تعدادي از طرفداران بعضا ذي نفع و هواي نفس، هر يك به سهم خود فرد را به سوي تك روي سوق ميدهند، لذا تدبيري عملي بايد انديشيد و كليد اين تدبير عملي در دست خواص اصولگرايان و مشاوران و دلسوزاني است كه بر پايه حكمت ديني و شعور سياسي، ضرورت وحدت را با تمام وجود درك كردهاند. از اينان انتظار ميرود هرچه سريعتر برگزاري نشستهاي هماهنگي اصولگرايان را منعكس نمايند و بدنه اصولگرايان را كه خسته از تك رويها و مشتاق همدلي است، به اكسير وحدت جاني تازه ببخشند و از هر گونه حركت فردي برحذر دارند.
فردا روز عيد سعيد غدير است. روز اكمال دين و اتمام نعمت، روز تحكيم برادري و اخوت است. اصولگرايان با تأسي به پيامبر اكرم (ص) و مولا امير مومنان (ع) بايد به رقابت در اضلاع خود پايان دهند و راه همگرايي و وحدت را براي ورود به انتخابات آينده هموار نمايند. گفتگو براي كشف وظيفه الهي و پايان دادن به بيمهريها در ميان اضلاع اصولگرايي براي رسيدن به عقل و خرد جمعي يك ضرورت است.
غدير، روز طلوع طلعت ولايت علوي و روز جلوس وصي نبي اعظم بر مسند ولايت و امامت بر همگان مبارك باد./836/د102/ل