مبارزه با تفکر اساطیری بزرگترین ارمغان انبیا است/ اهمیت شناخت انسان از فلسفه وجودی خود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، مهدی امام جمعه، صبح امروز در نشست علمی، مؤسسه علمی پژوهشی مطالعات تمدن اسلامی با موضوع مکاتب فلسفی جهان اسلام، با بیان اینکه برای شناخت مکاتب فلسفی جهان اسلام باید تاریخ این مکاتب را بدانیم، گفت: منظور از رویکرد تاریخی چیزی نیست که امروزه مرسوم شده است، در حقیقت روش موسوم بیشتر از تاریخ فلسفه تاریخ فلاسفه است و به بیان احوالات فلاسفه میپردازد.
نسبت فلسفه با فرهنگ، مدنیت و تمدن سازی باید مشخص شود
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: اینکه چه نسبتی بین تفکر فلسفی و فرهنگ وجود دارد، نسبت تفکر فلسفی و مدنیت، نسبت بین وجوه مختلف تفکر فلسفی و تمدنی، مباحثی است که در تاریخ فلسفه باید در آن ورود پیدا کرد که متأسفانه مطالعات تاریخ فلسفه به این صورت مرسوم نیست، چرا که معنای تاریخ به درستی جا نیافتاده است، باید نسبت مکاتب با یکدیگر و زمانهای آنها به خوبی مشخص شود و به آنها پرداخته شود.
امام جمعه با بیان اینکه فرض کنیم اگر فلاسفه نبودند چه میشد، تصریح کرد: 3 پاسخ برای این سؤال وجود دارد، برخی معتقد هستند اگر این فلاسفه نبودند اتفاقی رخ نمیداد و اصلا حضور فلاسفه مهم نبود، بعضی معتقد هستند اگر فلاسفه نبودند ما تاریخ بهتری داشتیم و برخی مشکلات هرگز به وجود نمیآمدند، این تفکر فلاسفه را سد راه پیشرفت معرفی میکند، اما پاسخ سوم این است که اگر فلاسفه نبودند ما تاریخ بدتری از آنچه امروزه هست داشتیم.
وی با اشاره به اعتقاد برخی از متفکران حوزوی و دانشگاهی بر عدم پیوند میان فلسفه اسلامی و زندگی اجتماعی مردم، اظهار کرد: این موضوعی است که لازم است مورد توجه و بررسی قرار بگیرد، اما پیش از هرچیز باید فلسفه را بشناسیم و ببینیم به چه دلیل انسان رو آورده است به چنین مطالعاتی و به چه صورت فلسفه شکل گرفته است.
هر حوزه معرفتی به علت نیازهایی که به آن بوده شکل گرفته است
استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: فلسفه سلسله مطالعاتی است که موضوع خود را کل هستی عنوان میکند برخلاف سایر علوم که به بخشی از جهان هستی میپردازند، باید دید چرا اندیشمندان به فلسفه پرداختند و آیا این موضوع ریشه در تفنن و سرگرمی دارد یا برحسب نیاز بوده است، هرحوزه معرفتی که شکل گرفته است در حقیقت از سر نیازهایی است که وجود داشته است، انسانها زمانی که با مشکلات روبرو میشدند و نیازهای داشتهاند برمبنای دغدغهای که داشتند به دنبال رسیدن به نتیجه مطلوب بودند که حاصل این تلاش شکل گیری مباحث معرفتی است.
امام جمعه با بیان اینکه نیازهای انسان به دو دسته وجودی و غیر وجودی تقسیم بندی میشود، تصریح کرد: دانشهایی نظیر فیزیک و شیمی به علت نیازهای غیروجودی است اما نیازهای وجودی اساسیترین نیازهای انسانها است و به همین دلیل حدود به زمان و مکان خاص نیست، پی بردن انسان به کیستی و چیستی خود یکی از اساسیترین نیازهای وجودی انسان است، انسان موجودی است مرگ آگاه که مطمئن است روزی مرگ به سراغ او خواهد آمد، از این رو پی بردن به حقیقت مرگ برای انسان بسیار مهم است چرا که برملا شدن راز زندگی متوقف است بر برملا شدن راز مرگ و تا زمانی که به حقیقت مرگ پی نبریم حقیقت زندگی را نخواهیم فهمید.
اهداف انسان از تصور انسان نسبت به ماهیت خود شکل میگیرد
وی ادامه داد: بر اساس تصویر انسانها از کیستی و چیستی آنها است که اهداف، آرمانها و آرزوهای آنان شکل میگیرد، انسانی که وجود خود را محدود در ماده نداد امتداد وجودیاش محدود به زمان نخواهد شد، علمی که به مسائل غیر وجودی میپردازد نمیتواند مشخص کند که هستی شناسی انسان و وجود شناسی انسان به چه صورت است.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به تقسیم بندی حوزههای معرفتی بر مبنای نیازهای انسانی، اظهار کرد: زمانی که نیازها را به دو دسته وجودی و غیر وجودی تقسیم بندی کنیم در زمینه نیازهای غیر وجودی با انواع و اقسام علوم تجربی و ریاضی و علوم انسانی مواجه هستیم، اما در زمینه نیازهای وجودی با 3 حوزه معرفتی فلسفه، عرفان و دینی روبرو هستیم، به همین علت است که در این 3 حوزه معرفتی هستی شناسی مطرح است البته هرکدام رویکرد خود را دارند، فلسفی مواجهه عقلی با هستی دارد، عرفان مواجهه شهودی با هستی را به عنوان رویکرد خود دارد و دین مواجهه وحیانی با مسائل هستی دارد.
امام جمعه با بیان اینکه انبیا در راستای گشایش دریچه قلب و عقل به سوی کل هستی گام برداشتهاند، عنوان کرد: در عبادتی که دین به ارمغان آورده است قرار است مواجهه شهودی با کل هستی صورت بگیرد و تفکر و تعقلی که انبیاء همواره بشر را به آن فراخواندهاند و دنبال بودهاند که این تعقل رخ دهد، ارتباط انسان با قران فقط برمبنای سمع و بصر نیست بلکه باید در زمینه معارف عقلی هم باشد و این رویکردی است که دین دارد، در حقیقت دین دنبال این است که دریچه عقل و شهود را به روی انسان باز کند، اساسا مخاطب قرآن عقل انسان است.
زندگی انسان بدون معنا غیر ممکن است
وی در ادامه خاطر نشان کرد: زندگی انسان دارای دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری است، یعنی انسان هم به معنا نیاز دارد و هم به امکانات نیازمند است، این معنا هم میتواند مبتذل باشد هم اینکه در اوج تعالی باشد، این معنا است که به زندگی انسان حرکت میدهد، زندگی بدون امکانات مشکل است اما اگر معنا در زندگی انسان نباشد زندگی دیگر ممکن نیست، اگر تمام امکانات عالم در اختیار کسی باشد بدون معنا انگیزهای برای استفاده از امکانات نخواهد داشت، اگر قرار باشد معنای زندگی انسان تعالی داشته باشد باید به سراغ نیازهای وجودی برود و در زمینه امکانات باید به سراغ نیازهای غیر وجودی رفت.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به خطر رشد تکنولوژی بدون برخورداری انسان از بعد معرفتی، ابراز کرد: اگر علومی که نیازهای غیر وجودی را دنبال میکنند اما علومی که نیازهای وجودی را تأمین میکنند عقب مانده و ضعیف باشد انسان دچار مشکلات متعددی خواهد بودف وقتی این دو اتفاق به موازات هم رخ دهد بشر با بحرانهای متعددی روبرو خواهد بود.
امام جمعه وجه اشتراک اساسی همه علوم را انکار نسبت به تفکرات اسطورهای عنوان کرد و گفت: تفکرات اسطورهای تفکراتی هستند که پشت کثرت باز هم کثرتی قرار میدهند، اصلا نقطه شروع انسانها برای ورود به عرصه دین، فلسفه، عرفان و علم این است که در کثرت یک وحدتی ببینند، اگر تفکرات اسطورهای را بررسی کنیم شاهد انواع و اقسام پدیدهها هستیم که هرکدام الههای برای خود دارد، انگار این عالم در تفکر اسطورهای فاقد نظام است و پیوندی میان پدیدهها نیست، این نوع تفکر مانع شکل گیری علم و فلسفه و عرفان و دین است.
انبیا نخستین کسانی بودند که شروع به مبارزه با تفکر اساطیری کردند
وی با اشاره به فاصله گرفتن انسان از تفکرات اسطورهای در میان سالهای 800 پیش از میلاد تا 200 میلادی، اظهار کرد: انبیاء بنی اسرائیل نظیر اشعیاء، ارمیاء و یوشع نبی در مناطق میانی جهان از مبارزان با تفکر اسطورهای هستند، اگر به سراغ قرآن کریم برویم شاهد هستیم بحث بسیار عمیقتر مطرح شده است، واقعا نخستین کسانی که شروع به مبارزه با تفکرات اسطورهای کردند انبیاء بودهاند، ایشان اولین کسانی بودند که انسان را به سمتی بردند که انسان بداند یک مسیر واحد و هدف واحد دارند و این بزرگترین ارمغان ابنیاء برای بشریت بوده است.
امام جمعه ادامه داد: انسان در ابتدا طبیعت پرست بود و با اختراع ابزار بت پرست شد و در ادامه به اسطورهها روی آوردند، اگر انبیا که از ابتدا با همه اینها مخالف بودند حضور نداشتند انسان با علم رابطه برقرار نمیکرد، اهمیت این مسأله در نقش تمدنی انبیاء به خوبی مشخص میشود، با نگاه به قرآن شاهد هستیم انبیا یک مبارزه جدی با پرستش سنتهای آباء و اجدادی است، در واقع انبیا نقش اساسی داشتند در بستر سازی برای ظهور تمدن و مدنیت و در واقع ایشان را میتوان از این نظر بستر ساز تفکر فلسفی هم دانست چرا که نخستین کسانی بودند که کثرت را معطوف به یک وحدت کردند./201/1304/ب1