نقشه راه تحول توانمندساز بسيج
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، رهبر معظم انقلاب اسلامي در هفته بسيج در ديدار بسيجيان به بيان محورهايي در جهت نقشآفريني و توانمندسازي هرچه بيشتر اين نهاد مردمي پرداختند. مروري گذرا بر اين محورها نشان ميدهد، ميتوان نقشه راه تحول بسيج با سمتوسوي توانمندي را از آن استخراج كرد. ازاينرو نگاهي گذرا بر اين محورها خواهيم داشت:
1ـ تأكيد بر محوريت جوانان در اين حركت انقلابي اولين نكته مورد تأكيد معظمله بود. اساساً اين نهاد مردمي از ابتدا با محوريت جوانان شكل گرفت و اكنون نيز عمده بدنه اين تشكيلات عظيم را نسل سوميها تشكيل ميدهند. همانگونه كه جوانان در اين مجموعه بزرگ، عامل «محدثه» بودند، در ادامه كار نيز عامل «مبقيه» هستند. ازاينرو ميتوان گفت راز تداوم و بقاي اين حركت نيز اتكاي آن به عنصر جواني است. جوانان در اين حركت فراگير، نقش پيشبرنده و پيشرونده را ايفا ميكنند و در واقع طلايهدار اين جهاد گسترده هستند. اكنون بهنظر ميرسد ضروري است همين اعتماد و تكيه به نيروي عظيم جواني در همه لايههاي بسيج گسترش و تسري يابد و ضمن احترام به تجارب ارزشمند پيشكسوتان، چهره مديريتي و كلان بسيج در رأس نيز رنگ و بوي جواني پذيرد.
2ـ محور ديگر اين تحول «تقواي فردي و جمعي» است. اساس بسيج مستضعفين بر ايمان الهي بناشده و بنابراين بسيج يك نمونه موفق از جامعه ايماني است. اما اين بدان معنا نيست كه در مسير ايمان و تقوا به قله نهايي رسيده و ديگر نياز به تلاش بيشتري نيست. ذات تقوا و ايمان، مرزناپذير است و هرچه انسان و جامعه تلاش كنند، باز ميدان جهاد بيشتر هست. نتيجه اين مراقبه فردي و جمعي آن است كه انسان به مرتبهاي از يقين ميرسد كه قدرتهاي فاسد در مقابل ديدگانش پوشالي ميشوند و محاسبات خود را بر اساس سنن الهي و اعتماد به قدرت ذات باريتعالي بنا مينهد. در چنين وضعيتي هرچه دشمنان دسيسه ورزند و از ابزارهاي گوناگون تهديد و تطميع خرج كنند، در استقامت مؤمنان هيچ خللي وارد نميشود. چنين نيروي متكي به قدرت الهي، شكستناپذير است.
3ـ حركت بسيجي، تلفيق توأمان شور و شعور است. بناي اين حركت علاوه بر عواطف پاك و شور انقلابي، بر فهم، دانش، خردورزي، عقلانيت و منطق است. تجربه چهار دهه انقلاب اسلامي، نشان داد كه اگر اين دو عنصر مهم در كنار يكديگر حاضر نباشند، احساساتي سطحي و ناپايدار حاكم ميگردد كه نتيجه آن را در انقلابيون پشيمان و از نفس افتادگان امروز ميتوان ديد. كساني كه در روزهاي نخست انقلاب، برجستهترين مواضع انقلابي را اتخاذ ميكردند و اكنون پهلو به ليبراليسم ميزنند يا صراحتاً ابراز ندامت و تجديدنظرطلبي ميكنند. ازاينرو لازم است در نهاد انقلابي بسيج تكيهبر معرفت عميق و بصيرت نافذ بيشازپيش موردتوجه قرار گيرد.
4ـ «انقلابي بودن» و «عليه ضدانقلاب» بودن مختصات مرزبندي بسيج را مشخص ميكند. بسيج در چارچوب متعارف رقابتهاي جناحهاي سياسي كشور نميگنجد، بلكه آنگاهكه منازعه به انقلابي و ضدانقلابي ميرسد، بسيج معنا و مفهوم خود را مييابد. اينجا بسيج نيست كه دنبالهرو احزاب و جناحهاي سياسي باشد، بلكه همه جريانهاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي كه خود را در قاموس انقلاب تعريف ميكنند، بايد با شاخص بسيج خود را تنظيم كنند. اينجاست كه ميتوان گفت «خود بسيج يك جريان است، يك شطّ عظيم جاري است به سمت اهداف انقلاب.»
5ـ بسيج نماد و تبلور اقدام جمعي مردمي است. اقدامي فراگير و متشكل از اقشار و لايههاي مختلف جامعه. اينجاست كه حضور تخصصها و توانمنديهاي مختلف ضروري ميگردد. اكنون در اين سازمان گسترده، «بسيج اقشار مختلف» شكلگرفته، اما آنچه جاي خالي آن احساس ميگردد، ارتباط افقي ميان اين اقشار براي رقم خوردن جبههاي از فعاليتهاي همافزا است. اين نيروي توانمند، اگر مجهز به همافزايي افقي گردد، به نمادي از نقشآفريني عمومي و جمعي مردم در جامعه تبديل ميگردد. بهاينترتيب مفهوم مردمسالاري ديني علاوه بر لايه سياسي، در حوزههاي مختلف اقتصاد و فرهنگ نيز عينيت مييابد.
6ـ نقشآفريني هر چه كارآمدتر بسيج نيازمند تقويت «مغزافزار» آن است و اكنون خلأ انديشكدهها و كانونهاي تفكر بسيج بيشازپيش احساس ميگردد. مفهوم «هيئتهاي انديشهورز» كه مورد تصريح رهبر معظم انقلاب قرارگرفته، اشاره به همين «مغزافزار سامانهاي» اين جبهه عظيم است. طبعاً اين مغزافزار نقطهاي نبوده و در سطوح گوناگون اين منظومه بايستي شكل گيرد. از سطوح راهبردي و كلان گرفته تا سطوح خرد و تاكتيكي، بايد اين كانونهاي انديشهورزي ايجاد گردند. همچنين اساس تحول توانمندساز بسيج نياز به انديشكدههايي در سطوح راهبردي را دارد تا به راهبردنگاري و برنامهريزي كلان در اين سطح بپردازند. يكي ديگر از اجزاي اين مغزافزار، «مجموعههاي رصد و پايشگري» است كه بر ميزان پيشرفت عمومي حركت، انطباق آن با اهداف ازپيشتعيينشده و حل چالشهاي پيش رو نظارت نمايد. روشن است كه آنچه بهاختصار در اين نوشتار بدان پرداخته شد، تبييني اجمالي از اهم محورهاي مورد توصيه امام خامنهاي در ديدار با بسيجيان بود و همانگونه كه معظمله نيز تأكيد نمودند، طرح همه محورها و تبيين تفصيلي آن به مجالي فراختر محتاج است. اما ميتوان گفت اگر نگاه تحول مبتنيبر توانمندسازي در بسيج بيشازپيش موردتوجه قرار گيرد، به بيان رهبر انقلاب «بسيج اين توانايي را خواهد داشت كه در اصليترين عرصههاي جامعه بهصورت پرقدرت ظاهر بشود و اثر بگذارد؛ هم در عرصه علم، هم در عرصه فرهنگ، هم در عرصه اقتصاد، هم در عرصه خدمترساني؛ در همه اين عرصهها بسيج ميتواند بهعنوان يك نيروي پرقدرت و اثرگذار ظاهر شود.»/836/د102/ل