شهیدی که با دست و پای زنجیر بسته دفن شد
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از دفاع پرس، شهید «غلامحسین خزاعی» در اردیبهشتماه سال 1345 در شهرستان راور متولد شد. حسین همراه باخانوادهاش مقیم کرمان شد، مهرماه سال 1351 تحصیلات ابتدایی را در دبستان سعید کرمان آغاز کرد. سالهای تحصیل راهنمایی حسین با آغاز مبارزات مردم کرمان علیه رژیم پهلوی مقارن شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تابستان 1360 برای نخستین بار عازم جبهههای حق علیه باطل شد.
غلامحسین بهمنماه سال 1362 تحصیلات متوسطه را رها کرد و برای همیشه به جبهه رفت. شاید در سنگرهای دفاع مقدس به آرامش برسد. نهایتاً این آرامش را در عملیات والفجر 8 به دست آورد و برای همیشه ساکن بهشت الهی شد.
مـدتی گـذشت. غلامحسین شهید شد. یک روز مجید به خانه ما آمد و گفت من قول دادهام یک ماه برای غلامحسین روزه بگیرم. گفتم چون از وصیت ایشان مطلع بودیم از یک نفر خواستهایم که یک ماه برایش روزه بگیرد مجید نپذیرفت و با اصرار ما را راضی کرد تا برایش روزه بگیرد.
یک ماه گذشت. شبی حسین به خواب یکی از دوستانش آمد و گفت بود به مادرم بگویید سجاده مرا به شخصی که یک ماه برایش روزه گرفته است، بدهد.
همان روز مجیدکه یک ماه روزه گرفته بود، به خانه ما آمد و مادرم سجادهای را که از مکه برای حسین آورده بود به او داد. مجید احمدی بعداً شهید و مفقودالجسد شد.
مادر و پدرم، کوه باشید و چون کوه استقامت کنید، لحظهای از نام و یاد خدا غافل نباشید.
و تو ای خواهرم، زینبوار با ناملایمات دست و پنجه نرم کنید. وسایلی که دارم در هر راهی که خود بهتر دانستید خرج کنید. برایم یک ماه روزه بگیرید، نمیدانم نمازهایم مورد قبول پروردگار واقع شدهاند یا خیر، برایم تا میتوانید نماز بخوانید. دیگر صحبتی ندارم به امید روزی که نامه عملمان را به دست راستمان بدهند.
در ضمن وصیت میکنم که زنجیرهایی را که خریدهام به دست و پایم ببندید و در قبر قرار دهید./۱۳۲۵//۱۰۲/خ