۱۱ تير ۱۳۹۶ - ۰۴:۲۰
کد خبر: ۵۰۸۴۶۸
عاشورائیان زمان؛

حضور در سنگر فرهنگ ظهور را نزدیک می کند

همسر شهید مدافع حرم قربانی گفت: امروز فقط مبارزه نظامی نیاز کشور نیست بلکه جنگ فرهنگی نیز ضرورت دارد و زنان می توانند پا به پای همسران خود برای این جنگ تلاش کنند و اگر به اندازه سهم خود قدم برداریم، مطمئنا به ظهور نزدیک خواهیم شد.
شهید

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، شهید روح الله قربانی در اولین روز خرداد ماه 1368 در خانواده ای مومن و مجاهد به دنیا آمد. پدرش از  سرداران سپاه و از مجاهدان 8 سال دفاع مقدس است. مادر او زنی پارسا بود که سالها پیش روح الله از مهر و محبت او محروم شده بود. مادر روح الله آرزو داشت که پسرش طلبه یا شهید شود و روح الله با نشان شجاعت مدافع حرم در 13 آبان 94 در دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) آرزوی مادرش را محقق کرد.

شهدا و رزمندگان مدافع حرم سربازان تازه نفس انقلاب اسلامی و سربازان آخرالزمانی امام زمان(عج) هستند که در میانشان نسل سومی های انقلاب همچون شهید قربانی کم نیستند، لذا برای آشنایی با سبک زندگی و مولفه های خاص تربیتی این شهید جوان مدافع حرم، گفت وگویی با خانم فروتن، همسر این شهید بزرگوار که خود دانشجوی کارشناسی ارشد زیست شناسی است، داشته ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

در ابتدا مختصری این شهید بزرگوار را برای ما تعریف کنید؟

شهید روح الله قربانی متولد 1/3/1368 بود و در یک خانواده مذهبی و سپاهی به دنیا آمده بود، پدرش از سرداران سپاه و مادرش نیز معلم بود، فضای خانواده آنها، مذهبی و سپاهی بود و در مدرسه موتلفه درس خوانده و جزء شاگرد اول های این مدرسه بود، در سن 15 سالگی مادر خود را از دست داد و اگرچه خلاء وجود مادر وی را اذیت می کرد، اما بسیار محکم و مصمم ایستاد و تحصیل را ادامه داد. این شهید از شاگردان و پامنبری های همیشگی درس اخلاق حاج آقا مجتبی تهرانی بود و بعد از اتمام پیش دانشگاهی به دلیل تبحر در خوشنویسی، کنکور هنر داد و وارد دانشگاه هنر شد اما به دلیل آنکه جو این دانشگاه با روحیه شهید سازگاری نداشت، برای تغییر این جو و شرایط با توجه به ویژگی های اخلاقی خودش تلاش کرد اما متاسفانه چون محقق نشد و با توجه به پیش زمینه فعالیت در سپاه پاسداران انقلاب و نیز علاقه شخصی، از دانشگاه هنر انصراف داد و وارد دانشگاه افسری امام حسین(ع) و رسما وارد سپاه شد.

چه سالی ازدواج کردید؟

شهید در سال 91 به خاستگاری بنده آمد و در همان سال عقد کردیم و در سال 92 نیز ازدواج کردیم.

شهید قربانی دارای چه ویژگی و شاخصه اخلاقی بارزی بود؟

همانطور که در وصیت نامه اش اشاره کرده بود، به تقوا بسیار معتقد بود و نوشته بود که «شهادت خوب است اما تقوا بسیار بهتر است، تقوایی که در قلب باشد و در رفتار آدمی تجلی داشته باشد» و واقعا این مهم را در زندگی مشترک با وی مشاهده کردم، یک بار از شهید خواستم، تقوا را برای من تعریف کند و گفت؛ یعنی اینکه هر لحظه خدا را ناظر زندگی خود بدانیم و حواسمان به رفتار و عملکردمان در زندگی باشد و هر قدمی که بر می داریم و یا حرفی که به زبان می آوریم، توجه کنیم که خدا می بیند.

وی بسیار اهل برنامه ریزی و اهل تلاش بود و همواره دفتر کوچکی داشت که برنامه ها و کارهای روزانه خود را در آن ثبت می کرد و با انجام هر یک، علامتی کنار آن می زد و این برنامه ریزی ها به صورت هفتگی، ماهانه، سالیانه و ... بود و برنامه هایی برای 5 یا 6 سال بعد زندگی فردی و خانوادگی خود ترسیم کرده بود و زمانی که علت را جویا می شدم، می گفت اینگونه با هدف و برنامه جلو می روم و حس می کنم انسان مفیدی هستم و می توانم ارزیابی کنم در یک روز چه میزان کار انجام داده ام و چه میزان به هدف نزدیک شده ام. این را واقعا مشاهده می کردم که برای به دست آوردن آن اهدافی که دوست دارد، تلاش می کند، فرضا اگر قرار بود تحقیق یا پرس و جویی انجام دهد، هیچگاه خسته و ناامید نمی شد.

علاقه بسیاری به علم و درس داشت، شهید زبان عربی و انگلیسی را بسیار مسلط صحبت می کرد، بدون اینکه کلاس آموزشی رفته باشد و حتی اندکی به زبان آلمانی و فرانسه نیز مسلط بود.

تاریخ اعزام شهید به سوریه چه زمانی بود؟

شهید اولین بار 27 شهریور 93 یعنی در اولین سالگرد ازدواجمان، عازم سوریه شد و 59 روز ماموریت بود و اعزام دوم هم 19 شهریور 94 بود که تا روز شهادتش، 54 روز طول کشید.

شهید قربانی چگونه به شهادت رسید؟

شهید 13/8/94 همراه شهید سرلک در حومه حلب بودند که ماموریت آنها تمام می شود، شهید سرلک بنا داشت که به عقب برگردد و مقداری وسایل بردارد که شهید قربانی نیز همراه وی می شود و طبق تعریف دوستان، این دو شهید، وارد یکی از اتاق های آنجا می شوند و حدود نیم ساعتی صحبت می کنند و بعد سوار ماشین می شوند و کارها را انجام می دهند و بر می گردند و زمانی که شهید قربانی درب ماشین را باز می کند، گویی آنها را زیر نظر داشته اند، با «قبضه آمریکایی کرنت» مورد اصابت قرار می دهند و به دلیل اینکه فردی در آن نزدیکی نبوده است و مواد انفجاری نیز در ماشین وجود داشته است، ماشین 20 دقیقه ای در آتش می سوزد و چیزی از پیکر شهید باقی نمی ماند.

شهید قربانی با چه هدفی عازم سوریه شد؟

شهید گفته بود که می رود برای دفاع از مظلوم و دفاع از حرم حضرت زینب(س) و وی عشق به شهادت داشت اما گفت می روم و براساس مسئولیت ها و تلاش هایی که داشته ام، تکلیف خود را ادا می کنم و اگر لایق شهادت بودم، خداوند به من عطا می کند وگرنه باز خواهم گشت و بنا داشت باری از دوش مظلومین بردارد.

شهدای مدافع حرم سربازان تازه نفس انقلاب اسلامی و یاران آخرالزمانی امام زمان(عج) هستند، تربیت خانوادگی و سبک زندگی چه تاثیری در رشد و تعالی شخصیت آنها داشته است؟

پدر شهید قربانی خود از سرداران جنگ بود و شهید از همان ابتدا با فرهنگ مبارزه و جنگ آشنا شده بود و مادرش هم نیز در اردوهای جهادسازندگی شرکت می کرد و از بچگی با این روحیه عجین شده بود و دو سالی نیز به دلیل ماموریت پدر و جنگ فرهنگی در بوسنی زندگی کرده بودند و شهید در خانواده ای اینچنینی رشد کرده بود و مادرش هم به شهید گفته بود، دوست دارم یا طلبه  و یا شهید شوید و تا زمانی هم که در قید حیات بود، به شهید را سمت طلبه شدن سوق می داد و شهید تحصیلات حوزوی نیز داشت.

فرهنگ جهاد و روحیه خودسازی و خودباوری در شهید مشهود بود و مادرش بسیار روی این قضیه کار کرده بود، همچنین اعتمادبنفس بالایی داشت و بسیار شجاع بود.

برای اینکه یک سرباز امام زمان(عج) با خیال راحت برای یاری حضرت(ع) روانه میدان شود، باید همسری همراه داشته باشد، به عنوان یک همسر شهید مدافع حرم، این آسودگی خیال را چطور به همسرتان هدیه دادید؟

همواره باید زندگی امام زمانی تشکیل دهیم یعنی ازدواج کنیم برای امام زمان(عج) و اگر اینگونه زندگی کنیم، همواره ایشان کمک رسان ما خواهند بود. یک زن باید در تمام زمینه ها و مراحل، پا به پای همسر خود قدم بردارد و دید خود را از تعلقات و تجملات دنیایی بالا ببرد و آماده ظهور باشد.

شهید همواره می گفت، باید به گونه ای زندگی کنیم که اگر این هفته امام زمان(عج) ظهور کردند، چیزی برای ارائه به ایشان داشته باشیم و یا حضرت(عج) کاری به ما سپردند، بلد باشیم انجام دهیم و همواره مطالبه می کردند که باید اینگونه زندگی کنیم.

ما باید نگاهمان را به دنیا تغییر دهیم و زنانی که مدعی هستند، ایمان قوی تری دارند باید بدانند اگر قرار باشد آنها جلوی همسران خود را بگیرند و نتوانند پشت سر همسران خود بایستند، قطعا اسلام در همین جایگاه خود باقی خواهد ماند و درجا خواهد زد. قافله امام حسین(ع)  در حرکت است و اگر فردی بنا دارد که به آن برسد، باید بدود و با ایستادن و تعلل کردن، بازخواهد ماند، مانند آنچه در شب عاشورا رخ داد، زمانی که امام حسین(ع) فرمودند، ما فردا به شهادت خواهیم رسید، چه افرادی می مانند، عده ای بهانه آوردند، گفتند پدر یا همسرمان منتظر اند و رفتند و کسانی ماندند که شجاع بودند و اعتقاد راسخ داشتند و هم اکنون نیز گذشته در حال تکرار است و اگر بخواهیم خود را به خواب بزنیم، در همان گذشته خواهیم ماند و جا می مانیم.

امروز جنگ نظامی تنها نیاز کشور نیست بلکه جنگ فرهنگی نیز مورد نیاز است و زنان می توانند پا به پای همسران خود برای جنگ فرهنگی تلاش کنند و اگر همگی قدم کوچکی، به اندازه سهم خود در این عرصه برداریم، مطمئنا به ظهور نزدیک خواهیم شد.

زنان هم در زمره یاران امام زمان(عج) دارای جایگاهی هستند، زنان امروز جامعه ما برای رسیدن به این مسیر باید چه گام هایی را بردارند؟

زنان جامعه ما باید حضرت زهرا(س) را الگوی خود قرار دهند و در تمام لحظه ها و زمینه ها از سبک زندگی ایشان الگو بگیرند. زنان ما باید امروز باید راه و رسم همسرداری و تربیت فرزند را بدانند ند بپردازند به این معنا که فرزندانی را تحویل جامعه دهند که باری از دوش اسلام و مسلمین بردارند.

جامعه آینده ما به مردان قوی و شجاع نیاز دارد و این ها از دامان مادرانی بلند می شوند که وظیفه تربیت آنها را برعهده دارند اگر مادری بتواند روحیه جهاد، شهادت و ایثار را از همان ابتدای تولد به فرزندان خود منتقل کنند، مطمئنا برای آینده و ان شاء الله زمان ظهور امام زمان(عج) سربازان خوبی برای نبردهای نظامی و فرهنگی خواهیم داشت./۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات