۲۸ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۰
کد خبر: ۵۴۴۱۴۵
یادداشت؛

شکست داعش و تنها کلید حل مشکلات کشور

بیش از ۸۰ کشور اعم از تمام قدرت‌ها و کشورهای مهم غربی (آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان و ...) و منطقه‌ای (رژیم صهیونیستی، ترکیه، عربستان سعودی، قطر، امارات و ...) حامی معارضین سوری و در مقابل دولت قانونی بشار اسد بودند.
اگر مدافعان حرم نبودند باید در خیابانهای خودمان میجنگیدیم

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از جام جم، «مهدی فضائلی» کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی، در یادداشتی که برای این روزنامه ارسال داشت نوشت:

در اواخر سال 89 بود که به دنبال شبه انقلاب‌ها در کشورهای شمال آفریقا و آنچه بیداری اسلامی و به تعبیر سکولارها بهار عربی خوانده شد، کشور سوریه نیز جولانگاه گروه‌های تروریستی قرار گرفت.

اگر چه دولت بشار اسد در آغاز، خطاهای بزرگی در مواجهه با اعتراضات در سوریه داشت اما از همان ابتدا معلوم بود جنس تحولات سوریه با جنس بیداری اسلامی کاملا" متفاوت است.

خشونت به کار گرفته شده و استفاده از سلاح گرم علیه نیروهای امنیتی از سوی معترضین و حمایت آشکار کشورهای منطقه و فرامنطقه‌ای از این اعتراضات از جمله تفاوت‌های آشکار بین تحولات سوریه با تحولات تونس و مصر و لیبی بود.

برنامه‌ریزی و اقدام در سوریه با هدف سرنگونی بشار اسد آغاز شد اما هدف نهایی از تحولات سوریه، حمله به جمهوری اسلامی ایران طی دو یا سه مرحله بود!

مرحله اول سرنگونی دولت قانونی بشار اسد و استقرار دولتی متشکل از گروه‌‌های تروریستی، مرحله دوم محاصره حزب‌الله و شکست آن و آسوده‌کردن خیال رژیم صهیونیستی و گام سوم، حمله به ایران!

رهبر حکیم و شجاع جمهوری اسلامی ایران خیلی زود اهداف پشت پرده این تحولات را متوجه شدند و در مقطعی که همه چیز به سرعت به نفع تروریست‌ها و حامیانشان سپری می‌شد و هیچکس، بله هیچکس امیدی به شکست طرح آمریکایی-صهیونیستی در سوریه نداشت، تصمیم به یک حضور راهبردی در سوریه گرفتند.

این تصمیم هر‌چند هزینه‌هایی اعم از انسانی و مادی در پی داشت اما کوچکترین تعللی در آن می‌توانست یک فاجعه بزرگ را نه فقط برای جمهوری اسلامی ایران بلکه برای کل منطقه و جبهه مقاومت رقم بزند.

آشکار شدن علائم عدم تحقق اهداف معارضین و حامیانشان در سوریه از سویی و تکمیل فشار‌ها به جبهه مقاومت، موجب شد حملات سنگین، برق‌آسا و غافلگیرکننده داعش به سوریه و عراق در سال 2013 و 2014 آغاز شود و بیش از نیمی از خاک سوریه و حدود 140 هزار کیلومتر مربع از سرزمین عراق را به تصرف خود درآورد و خلافت عراق و شام شکل بگیرد.

وحشت همه جا را فراگرفته بود و هر روز اخبار تازه‌ای از پیشروی و جنایات داعش شنیده و یا در تصاویری که خود داعش تولید و منتشر می‌کرد دیده می‌شد. جنایت‌هایی که یادآوری آنها هم ملال‌آور است و موجب آزار روح و روان.

امروز کمر خلافت داعش شکسته شده و صدایش در گوش عالم پیچیده است اما هنوز آنگونه که شایسته است اهمیت و قدر این فتح بزرگ دانسته نشده؛ شاید تصور دو حالت دیگر که به نظر نویسنده گزینه سومی برای آن متصور نیست بتواند در درک عظمت این پیروزی موثر باشد.

گزینه اول: عدم حمایت ایران از جریان مقاومت در سوریه

گزینه دوم: حضور ایران در سوریه و حمایت از جبهه مقاومت و شکست این جبهه و پیروزی داعش

نتیجه گزینه اول، چیزی جز شکست و سرنگونی دولت بشار نبود و نتیجه این شکست هم جز برداشتن گام های بعدی و تکمیل طرح مورد اشاره با انگیزه بیشتر نمی‌توانست باشد.

در این صورت امروز ما درگیر جنگی به مراتب سنگین‌تر از جنگ تحمیلی و شاهد خسارات مادی و انسانی به مراتب بیشتر از آنچه در این چند سال در سوریه و عراق هزینه کردیم بودیم!

فراموش نکنیم بیش از هشتاد کشور اعم از تمام قدرت‌ها و کشورهای مهم غربی (آمریکا- انگلستان- فرانسه- آلمان ...) و منطقه‌ای ( رژیم صهیونیستی- ترکیه- عربستان سعودی- قطر-امارات و...) حامی معارضین سوری و در مقابل دولت قانونی بشار بودند و از هیچ حمایتی دریغ نکردند.

و فراموش نکنیم که برخی از همین قدرت‌ها تاریخ زود هنگامی را برای اقامه‌نماز جمعه در مسجد اموی دمشق تعیین کرده بودند!

و اگر گزینه دوم اتفاق افتاده بود، یعنی شکست مقاومت و پیروزی داعش، نه تنها تمام سوریه و عراق جولانگاه این تروریست‌ها می‌شد بلکه ایران عزیز ما، هدف خشم و کینه آنها قرار می‌گرفت و باز در این حالت هم،انگاه باید در داخل مرزها و با هزینه های گزاف مادی و انسانی با آنها می‌جنگیدیم.

البته در حالت دوم علاوه بر تبعات سنگین نظامی و امنیتی، باید متحمل هجمه بسیار سنگین روحی-روانی از داخل و خارج هم می‌شدیم و نیش زبان‌ها و طعنه‌های آزاردهنده‌ای را پذیرا می‌گشتیم.

بنابراین سرانجام هر دو حالت، یعنی چه ورود به صحنه حمایت از جبهه مقاومت و شکست خوردن و چه عدم ورود به این میدان، گریزی از جنگ با داعش داخل مرزها نبود و تنها یک گزینه می‌توانست به سرافرازی ایران اسلامی و دفع تهدید منجر شود و آن حضور مقتدرانه و ایستادگی تا پیروزی در حمایت از جبهه مقاومت بود. راهی که با شجاعت و هوشمندی رهبر حکیم انقلاب اسلامی انتخاب و راهبری شد و با ایثار و فداکاری رزمندگان مدافع حرم و البته بیش و پیش از همه با عنایات مستمر خدای متعال به نتیجه رسید.

در واقع مدافعان حرم در سوریه و عراق نه فقط از حرم ائمه اطهار و زینب کبری و دختر سه ساله حسین بن علی صلوات‌الله علیهم اجمعین که از حرم و کیان اسلام و شیعه و ایران دفاع کردند و درود خدا بر همه آنها.

لذا باید قدر این دستاورد بزرگ که نشان کارآمدی تفکر انقلابی و نیروهای مومن و متعهد و مدیریت جهادی است را دانست و بدانیم این تفکر با چنین نیروها و چنین مدیریتی تنها کلید حلّآل مشکلات بزرگ کشور در زمان‌های سخت است./۹۶۹//۱۰۲/خ

ارسال نظرات