سرمقاله؛
منشور دشمنشناسی
برجام و مسائل مرتبط با آن، منشور بزرگ آمریکاشناسی و دشمن شناسی برای نسلهای بعدی انقلاب اسلامی است.
به گزارش خبرگزاری رسا، عصر روز گذشته، رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان، در پاسخ به سؤال یکی از ناطقان در مورد انتساب تصویب برجام به رهبری فرمودند: «شما چشم و گوش دارید و همهچیز را میبینید. نامهای که درباره برجام نوشته شد و شرایطی که ذکر شده که در این صورت تصویب میشود را ببینید. منتها اگر این شرایط اجرا نشده، وظیفه رهبری این نیست که وارد بشود. نظر ما این است که رهبری وارد کار اجرایی نشود، مگر جایی که به حرکت کل انقلاب ضربه میزند. اما آنطور که برجام عمل شد، من خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به رئیسجمهور و وزیر خارجه گفتیم و تذکر دادیم.».
اما اشاره مقام معظم رهبری به کدام نامه است؟ در فاصله آغاز مذاکرات ایران و ۶ کشور تا رسیدن برجام به فازهای پایانی، یعنی از سال ۹۲ تا ۹۴، رئیس جمهور محترم چندین نامه خطاب به مقام معظم رهبری نوشته اند که در رسانهها هم انعکاس یافته است. شاید مهمترین و جامعترین نوشته حسن روحانی در تشریح برجام، نامهای باشد که دی ماه ۹۴ و پس از اجرای رسمی برجام خطاب به مقام معظم رهبری در ۱۱ بند نگاشته است. «تداوم غنی سازی در مسیری تکامل یافته، تبدیل رآکتور اراک به یک رآکتور تحقیقاتی مدرن و پیشرفته، افزایش ذخایر راهبردی اورانیوم، فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین تولیدی و تبدیل شدن به یکی از صادرکنندگان این حوزه و گشوده شدن باب همکاریهای هسته ای» از موارد ذکر شده در بندهای ۲ تا ۶ نامه ذکر شده است.
حال وضعیت امروز چیست؟ قلب رآکتور اراک با بتن پر شده و از باب همکاریهای هستهای خبری نیست. غیر از آن، متن نامه رسمی حسن روحانی، در مقایسه با شرایط امروز به هیچ وجه صادقانه به نظر نمیرسد. در بند پنجم، با افتخار از قرار گرفتن نام ایران در زمره معدود صادرکنندگان اورانیوم غنی شده و آب سنگین سخن رفته، حال آن که امروز معلوم شده این صادرات نه تنها دستاورد نبوده، بلکه از سر اجبار و برای پایین نگه داشتن سقف موجودی اورانیوم غنی شده و آب سنگین در داخل کشور بوده است، چنان که در اقدام ماه گذشته دولت و در پاسخ به خروج آمریکا از برجام و تعلل اروپا در راه اندازی ساز و کار مالی جایگزین، شورای عالی امنیت ملی اعلام کرده دیگر اورانیوم غنی شده و آب سنگین را صادر نخواهد کرد.
جالب است! هم وقتی که، چون در برجام به آن تن داده بودیم و صادر میکردیم، دولت با افتخار از آن یاد میکرد و هم حالا که دیگر از ما نمیخرند یا نمیخواهیم آب سنگین و اورانیوم غنی شده را از ایران خارج کنیم، دولت محترم این کار را نشان اقتدار خود میداند.
اما عجیبتر از همه، بند نهم نامه حسن روحانیست: «تحریمهای اقتصادی و مالی مربوط به هستهای شورای امنیت، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا در حوزههای گوناگون همچون نقلوانتقالات مالی، فعالیتهای بانکی، سوئیفت، سرمایهگذاری، خدمات بیمه، اعتبارات صادراتی، نفت، گاز، پتروشیمی، حملونقل، کشتیرانی، بنادر، تجارت طلا و سایر فلزات، خودرو و هواپیما برداشته شد و به این ترتیب زمینه لازم برای حضور توانمند ایران در اقتصاد جهانی، استفاده از فرصتهای بازار صادراتی و دسترسی به بازار سرمایه بینالمللی فراهم گردید.»
در شرایط فعلی، حتی خوش بینترینها به برجام و غرب زدهترین افراد هم با بازخوانی نامه روحانی، دچار تردید میشوند که آیا این نوشته، اساسا در ارتباط با برجام نوشته شده است. مقام معظم رهبری از همان ابتدا هم مرتبا تاکید میکردند که به دولت بدعهد آمریکا و مذاکره با او خوش بین نیستند.
اما هدف از این بازخوانی چیست؟ امروز اگر کسی باور کند برجام و مذاکره با آمریکا گرهای از مشکلات اقتصادی کشور گشوده، قطعا جاهل است، اگر کسی بگوید برجام و مذاکره با آمریکا سایه جنگ را از سر کشور دور کرده، احتمالا خائن است. اما این دو به این معنی نیست که برجام هیچ دستاوردی نداشته است.
برجام و مسائل مرتبط با آن، منشور بزرگ آمریکاشناسی و دشمن شناسی برای نسلهای بعدی انقلاب اسلامی است، آنها که دوران حمله طبس و کودتای نوژه و جنگ تحمیلی را درک نکرده اند و از ناو وینسنس، تنها خاطرهای دردناک خوانده اند، آنان که سرگذشت نقش همیشگی آمریکا در فشار به مردم ایران را نمیدانند و به یاد ندارند که روزی رئیس جمهور اهل مذاکره آمریکا یعنی اوباما، با صراحت گفت «ممکن است به ایران حمله اتمی کنیم».
نسلهای بعدی ممکن است از یاد ببرند که روزی مقام آمریکایی میگفت «دروغ و نیرنگ بخشی از DNA ایرانیان است»، اما مسلما از یاد نخواهند برد که پنج سال مذاکره با امریکا در قالب برجام، تنش زدایی، دیپلماسی لبخند، قدم زدن وزیر خارجه ما با وزیر خارجه آمریکا و تماس تلفنی روحانی و اوباما، جز خسارت، چیز دیگری نداشت.
ممکن است بعدها کسی در ایران یادش نیاید که ترامپ، از پایان رسمی ایران سخن میگفت یا وزیر دفاع آمریکا میگفت میخواهد ایران را از ریشه بکند، اما مطمئنا کسی از یاد نخواهد برد که ما تا جایی در مذاکرات، مواضع طرف مقابل را پذیرفتیم و فعالیت هایمان را تعلیق کردیم که حتی برخی از دانشمندان و فعالان حوزه هستهای ما در معرض بیکاری قرار گرفتند و طرف خارجی به طعنه گفت حاضر است برای افراد بیکار شده هستهای ایران شغل فراهم کند، اما با وجود این همه کوتاه آمدن، باز هم هیچ نتیجهای نگرفتیم. آری، دفتر برجام مشحون از عبرت هاست و باید برای نسلهای بعد، به شیوههای گوناگون روایت شود. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: رسالت
ارسال نظرات