۰۳ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۸
کد خبر: ۶۴۴۸۷۸
یادداشت؛

ارکان قدرت نبوی

ارکان قدرت نبوی
با دقت در رکن رفتاری و عملی روشن می‏شود که حضرت ختمی مرتبت، علاوه بر جنبه اعتقادی و اخلاقی قدرت به جنبه‏ های دیگر آن هم توجه داشته است.

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

رسول اعظم صلوات الله علیه و آله، در حدیثی راهبردی می‏فرمایند علم دارای سه شاخه درهم تنیده است؛ آيه محكمه، يا فريضه عادله، يا سنّت قائمه؛ نشانه استوار يا واجب راست يا سنّت پابرجا(اصول كافى، شیخ کلینی، ج 1، ص 32).

بر همین مبنا قدرت پیامبر هم بر سه رکن کلان استوار است:

  1. رکن توحیدی و عقلانی
  2. رکن اخلاقی و عاطفی
  3. رکن رفتاری و عملی

در ادامه به اختصار راجع به این سه بعد سخن می‏گوییم.

1. رکن توحیدی و عقلانی

اگر بخواهیم از مهم‏ترین رویداد تاریخ جهان سخن بگوییم، قطعاً آن رویداد بعثت حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله است. در اولین آیه از آیات آغازینی که در این رویداد بر پیامبر نازل شد، از سه چیز سخن رفته است: علم، توحید و آفرینش؛ «إقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَق‏.»

«إقْرَأْ»: بخوان؛ بیان‏گر علم و دانش و تعلیم و تعلم است و اینکه انسان توانایی آگاه شدن را دارد. بدون علم هیچ تمدنی پا نمی‏گیرد و هیچ قدرتی وجود و دوام نمی‏‏یابد. علم است که به‏سان ستونی خیمه قدرت را سرپا نگه می‏دارد. علم است که چونان چراغ پیش پای قدرت را روشن می‏کند و به قدرت اجازه حرکت سریع را  می‏دهد.

«بِاسْمِ رَبِّكَ»: به نام پروردگارت؛ بلافاصله به علم جهت می‏دهد و بین علم و ایمان و خواندن و خدا ارتباط برقرار می‏کند. و گویی ورح به کالبد علم و بعد هم به قدرت می‏دمد. علم به انسان آسایش می‏دهد و ایمان آرامش. ایمان، انسان را بر خودش مسلط می‏کند و وحدت و انسجام را در درون جانش پدید می‏آورد و علم او را بر عالم آفرینش مسلط می‏کند و سبب می‏شود در بیرون همگرایی و هدلی ایجاد نماید. وقتی علم با توحید همراه شد، قدرت متعالی را رقم می‏زند و علم بدون توحید، قدرت متدانی را. اما این علم و این رب را باید از کلاس آموزگاری امین و عالمی ربوبی آموخت؛ از محمد!

شناخت عالمانه خداوند متعال و خلقت انسان و جهان سبب می‏شود که انسان موحد خود را کوچک و ضعیف و ناتوان ببیند. مغرور نشود. ظلم نکند. استکبار نورزد و فریاد ربوبیت و برتری سر ندهد. از هر که و هرچه غیر از خدا حساب نبرد، نترسد، نگریزد و با کمال قدرت و صلابت با هر خطری سینه به سینه شود و در مقابل هیچ صاحب قدرتی احساس حقارت نکند و زانوان روحش خم نشود، گرچه جسمش تکه تکه شود.

به این ترتیب رسول اعظم، در اولین قدم، راجع به نسبت وثیق علم و ایمان؛ دین و دولت؛ سیاست و دیانت؛ تمدن و دین؛ اخلاق و قدرت، موضع جهانی خویش را اعلام می‏کند.

2. رکن اخلاقی و عاطفی

در کنار قدرتِ علم و ایمان، اخلاق و عاطفه هم لازم است. دین پشتوانه اخلاق است. رسول اعظم اقیانوس بی‏کران مهربانی و رحمت و جوانمردی و رأفت بود.

عده‏ای رعایت اخلاق و نگهداشتن حرمت عاطفه را ناشی از ضعف و عامل عجز می‏دانند. طبق منطق اینان، انسان مذهبی ساده و انسان اخلاقی احمق است، باید قوی مال ضعیف را بگیرد و جسم او را بدرد، در غیر این صورت اصل تنازع بقا را نقض کرده و تن به شکست داده است. در مقابل این تفکر، قرآن سبب اقتدار حضرت ختمی مرتبت را، رحمت و محبت الهی او می‏داند و می‏فرماید اگر سنگدل و خشن بودی کسی پیرامون تو گرد نمی‏آمد(آل عمران: 159)، همین رحمت و محبت به قلب اصحاب او هم راه یافت؛ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم‏(فتح: 29).

روح محمد چنان بزرگ بود که خداوند او را رحمت برای تمام موجودات جهان، از جماد و نبات و حیوان تا انسان و فرشته دانسته است(انبیاء: 107). از این منظر معمار قدرت، محبت است و اِعمال قدرت باید بر اساس رحمت و محبت باشد و نه کشورگشایی و غارت ثروت دیگر اشخاص و کشورها.

3. رکن رفتاری و عملی

با دقت در رکن رفتاری و عملی روشن می‏شود که حضرت ختمی مرتبت، علاوه بر جنبه اعتقادی و اخلاقی قدرت به جنبه‏ های دیگر آن هم توجه داشته است.

«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُم (انفال: 60)»؛ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد، تا با اين [تداركات‏]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان‏] ديگرى را جز ايشان -كه شما نمى‏شناسيدشان و خدا آنان را مى‏شناسد ـ بترسانيد.

اِعداد به معنای آماده کردن به اندازه‌ استطاعت و قانع نبودن به یک حدّ معین است. آنچه درباره‌ آن باید آمادگی ایجاد کند، دو چیز است: یکی «قُوَّة» یعنی قدرت، و دوم «رِباطِ الخَیل» یعنی ابزار.

به زبان ادبیّات سیاسی امروز این آیه از مسلمین می‏خواهد در تمامی ابعاد، «قدرت بازدارندگی» داشته باشند؛ در بعد نظامی، بهداشتی، اقتصادی، خانوادگی، رسانه‏ای، سیاسی، تعلیم و تربیت، فرهنگی و ... در ادامه به برخی از این ابعاد گذرا می‏پردازیم.

در بعد حفظ قدرت سلامت، حتی اگر عملی عبادی مثل روزه یا وضو برای سلامتی ضرر داشته باشد، حکمش تغییر می‏کند، تا به مرکب روح که همان بدن است آسیبی نرسد.

در بعد قدرت اقتصادی مسلمین باید مستقل، قوی و خودکفا باشند؛ مخصوصاً در عرصه کشاورزی و باغداری و دامداری. در روایتی از بردار حضرت ختمی مرتبت نقل شده است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند من وجد ماءً و تراباً ثم افتقر، فأبعده الله(وسائل‌الشيعه، شیخ حر عاملي، ج 17، ص40)؛ هركس آب و زمين داشته باشد؛ ولى تلاش نكند و فقير باشد، از رحمت الهى دور شده است.

در بعد قدرت علمی آموختن علوم تجربی و فنی و مهندسی را تشویق می‏کرد و می‏فرمود دانش تجربی اگر در چین هم بود، فرابگیرید. و آنگاه که خواستید چیزی تولید کنید، خوب و حساب شده بسازید که ان الله یحب من عمل عملاً فأتقنه.

در بعد خانوادگی، جامعه‏ ای که دارای خانواده‏های متلاشی شده باشد، فاقد استحکام و انسجام است، چونان بدنی که سلول‏هایش بیمار باشند. از این رو پیامبر خاتم صلوات الله علیه و آله می‏فرمود بهترین شما کسی است که برای خانواده‏اش بهتر باشد و در ادامه عبارتی قریب به این مضمون می‏افزود که: هر چه هم خوب باشید به من نمی‏رسید. و می‏فرمود وقتی پیوند عشقی مقدس به ضریب تیغ طلاق بریده شد، عرش خدا به لرزه درمی‏آید.

خاتمه

به نظر می‏رسد که رکن اول و دوم ثابت و رکن سوم بر اساس مقتضیات زمیان و مکان متغیر هستند. در این مجال به همین مقدار اندک اکتفا می‏کنیم و  با سخن روسو بحث را به پایان می‏بریم. روسو در قرار داد اجتماعی می‏نویسد: «وقتی می‏گویم جمهوری مسیحی، اشتباه می‏کنم. این دو کلمه ضد و نقیض است. دین مسیح فقط بندگی و اطاعت توصیه می‏کند. روحیه آن به قدری برای پذیرش بیدادگری مساعد است که بیدادگران همیشه از آن (سوء)استفاده می‏کند. عیسویان واقعی برای بندگی متولد شده‏اند، خودشان به این امر واقفند و چندان متأثر نمی‏گردند»(ص177). این در حالی بوده که برعکس؛ «حضرت محمد(ص)نظریات صحیح داشت و سازمان سیاسی خود را به خوبی تنظیم نمود. تا زمانی که شیوه حکومت او در میان خلفای وی باقی بود، حکومت دینی و دنیوی یعنی شرعی و عرفی یکی بود و مملکت هم به خوبی اداره می‏شد ولی همین‏که ... سست گردیدند، طوایف دیگر بر آنها چیره گشتند»(ص171).

رضا لک زایی

/924/ج

حسین عجمی
ارسال نظرات