۲۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۱
کد خبر: ۶۷۰۴۴۵

هشت خدمت بزرگ علامه امینی به جهان تشیع

هشت خدمت بزرگ علامه امینی به جهان تشیع
عبدالحسین طالعی به مناسبت پنجاه و دومین سالگرد رحلت مرحوم علامه امینی به معرفی خدمات علامه امینی به جهان تشیع در هشت محور پرداخت.

به گزارش خبرگزاری رسا‌،‌ عبدالحسین طالعی، سردبیر مجله کتاب‌شناسی شیعه، در گفت‌وگو با ایکنا از خوزستان، به مناسبت سالروز رحلت علامه امینی به تبیین خدمات این عالم بزرگ جهان تشیع پرداخت و گفت: ۲۸ ربیع‌الثانی مصادف با پنجاه و دومین سالگرد رحلت مرحوم علامه امینی رضوان‌الله تعالی علیه به تقویم قمری و پنجاهمین سال به تقویم خورشیدی است. مرحوم علامه امینی ۲۸ ربیع‌الثانی ۱۳۹۰ در ۷۰ سالگی درگذشت. از نظر تقویم خورشیدی سالروز رحلت ایشان ۱۴ تیر ۱۳۴۹ بود. لذا امسال به تقویم خورشیدی دقیقاً ۵۰ سال از فوت ایشان می‌گذرد.

محور اول: آغاز جوانی، عمیق و پخته درس خواندن

طالعی گفت: مرحله اول زندگی ایشان مربوط به تبریز است. ایشان متولد سال ۱۳۲۰ قمری و متوفای سال ۱۳۹۰ است. طول عمر ایشان ۷۰ سال بود، اما این زندگی چنان برکاتی داشت و در خلال این هفتاد سال زحماتی کشید که برای صدها سال حرف برای گفتن دارد. مرحله اول در عمر ایشان حدود سی یا سی و چند سال طول کشید و این مرحله مربوط به زمانی است که ایشان در تبریز که زادگاه او است درس می‌خواند. تبریز در آن زمان استادان قوی و مبرزی داشت. آن زمان معمول بود که افراد برای کسب بیشتر علم به نجف می‌رفتند و بعد از آن به شهر و دیار خود بر می‌گشتند و خدمت می‌کردند. آقای امینی حدود سال ۱۳۵۰ قمری برای درس خواندن به نجف اشرف می‌روند. قصدشان این بود که به شهر خود برگردند اما مسائلی پیش می‌آید که تصمیم می‌گیرند بعد از مدت کوتاهی که در تبریز بودند دوباره به نجف باز گردند. غیر از سفرهای پراکنده‌ای که به تهران، مشهد، تبریز یا اطراف آن داشت او بعد از این تا آخر عمر در نجف بود.

سردبیر مجله کتاب‌شناسی شیعه افزود: در تبریز که زمان آغاز درس و جوانی علامه امینی است، ایشان خوب درس می‌خواند و همین عمیق و پخته درس خواندن از آن گوهرهایی است که امروز با آمدن وسایل ارتباط جمعی و رسانه‌ها مقداری گم شده است. او مورد توجه استادانش قرار می‌گیرد و به او اجازات روایتی و اجتهاد می‌دهند. بعد از آن برای ادامه تحصیل به نجف می‌رود و این اولین مرحله زندگی اوست. اولین خدمت بزرگ او در این مرحله خوب درس خواندن بود و این خوب درس خواندن باعث می‌شود که بعدها به خوبی وارد مباحث علمی شود.

محور دوم: نسخه‌برداری از کتاب‌های حدیثی

وی تصریح کرد: خدمت دوم علامه امینی این است که ایشان تعدادی از کتاب‌های حدیثی را پیدا می‌کند که در آن زمان به دلیل محدود بودن امکانات چاپ، چاپ نشده بودند. نسخه‌برداری تعدادی از کتاب‌های حدیثی، خدمت بزرگ دیگر ایشان است که برخی را در تبریز و برخی دیگر را در نجف به انجام رسانید و فهرستی از این آثار موجود است یعنی علامه لابه‌لای آثار خود به وجود چنین کتاب‌هایی اشاره می‌کند. آن زمان‌ هنوز کتاب چاپ نمی‌شد و مشخص است که علامه از این کتاب‌ها نسخه‌برداری کرده است و نمونه‌هایی از این کتاب‌ها در کتابخانه ایشان در نجف اشرف وجود دارد.

طالعی بیان کرد: مرحوم امینی با کمک برخی از دوستان خود، که بین عموم مردم کمتر شناخته شده‌اند، اما اهل تحقیق به خوبی آنها را می‌شناسند، اقدامات مهمی برای چاپ کتاب‌های حدیثی و متون کهن با حداقل امکانات را پایه‌گذاری کردند. این افراد غیر از خود مرحوم علامه امینی، مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی، مرحوم سید محمد صادق بحرالعلوم، مرحوم میرزا محمدعلی اردوبادی، مرحوم شیخ محمد سماوی، مرحوم سید عبدالرزاق مقرم، مرحوم شیخ محمد حسین اورموی و تعداد دیگری بودند که با همکاری ناشری به نام مرحوم کتبی متون کهن را منتشر کردند. بعدها چاپ‌های بهتری از برخی از این کتاب‌ها منتشر شد، اما اگر آن خدمت نبود خیلی از این آثار از بین می‌رفتند.

محور سوم: نوشتن کتاب‌های تبیینی 

این استاد دانشگاه خدمت سوم علامه امینی را نوشتن کتب بسیار دیگری به غیر از کتاب «الغدیر» دانست و گفت: کتاب «الغدیر» کتابی دفاعی در امامت است که جنبه احتجاجی دارد. آثاری که علما می‌نویسند دو گونه است؛ یک‌گونه در پاسخ به مخالفان است که الغدیر از این دسته است و یک‌سری از آثار هم تبیینی است که درون جامعه شیعه نوشته شده است. در آثار تبیینی از جمله آثار ایشان کتاب «شهدا الفضیله» است که شرح حال علمای بزرگ شیعه از قرن چهارم تا چهاردهم است که شهید شده‌اند. این کتاب یک کار ابتکاری در نوع خود به شمار می‌رود.  یکی دیگر از آثار ایشان کتاب «المقاصد العلیه» است. این کتاب شامل تفسیر چهار آیه قرآن کریم است که یکی از این آیات، آیه مربوط به «عالم ذر» است. این تفسیر حدود ۲۰۰ صفحه حجم دارد و علامه در آن زمان با امکانات بسیار محدود آن دوره، حدود ۱۷۰ حدیث درباره «عالم ذر» را نقل و صحت و اعتبار آنها را اثبات می‌کند. علامه امینی با اشاره به ۲۰ آیه در رابطه با «عالم ذر»، سخنان بزرگانی از علما، فقها و حتی شعرای شیعه را نقل می‌کند و به کسانی که عالم ذر را انکار یا تأویل کردند پاسخ می‌دهد. این کتاب برای اولین بار سال ۹۲ در ۴۰۰ صفحه منتشر شد.

طالعی با اشاره به آثار احتجاجی علامه امینی،‌ توضیح داد: در زمره آثار احتجاجی علامه دو کتاب «سیرتنا و سنتنا» و «الغدیر» وجود دارد؛ مرحوم آقای امینی برای توسعه الغدیر سفرهای متعدد و طولانی به سه کشور سوریه، هند و ترکیه انجام می‌دهد. او در اواخر عمر مطلع می‌شود در ترکیه کتابخانه‌های خوبی وجود دارد‏، از این رو به ترکیه سفر می‌کند. در آن زمان علامه به دلیل پیشرفت بیماری سرطان در بدن خود بعد از دو هفته از ترکیه باز می‌گردد، اما سفر به سوریه و هند، سفرهایی پربار برای مردم آن سرزمین‌ها بوده‌اند.

محور چهارم: تدوین کتاب الغدیر 

سردبیر مجله کتاب‌شناسی شیعه درباره سفر علامه به سوریه، بیان کرد: او در سفر به سوریه با دانشمندان اهل تسنن جلسه می‌گرفت و درباره مسائل مختلف گفت‌وگو می‌کرد. یکی از دلایل پختگی کتاب الغدیر، به دلیل مباحثه در همین فضای دوستانه و علمی با دانشمندان سنی است. در این گفت‌وگوها علماي اهل تسنن به ایشان ایراد می‌گیرند که «شما چطور برای امام حسین(ع) عزاداری می‌کنید؟ و چرا از مُهری استفاده می‌کنید که از خاک کربلا است؟ در حالی که پیغمبر(ص) این کارها را نمی‌کردند و اینها بدعت است. علامه امینی در پاسخ به آنها گفتند: عزاداری برای امام حسین(ع) حکم عقل است. ما پیغمبر(ص) را دوست داریم، نوه پیغمبر(ص) را هم دوست داریم، بنابراین از کشته شدن مظلومانه‌اش ناراحتیم و عقل به ما حکم می‌کند برای ایشان عزاداری کنیم. از طرف دیگر، مهم این است که شخص پیغمبر(ص) از اولین لحظه تولد سیدالشهدا(ع) برای او گریه می‌کنند و این گریه بارها تکرار می‌شود و امیرالمؤمنین(ع) هم بارها برای سیدالشهدا(ع) گریه کردند. بنابراین وقتی حضرت رسول(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در زمان حیات برای سیدالشهدا گریه می‌کنند، بعد از شهادت ایشان به آن شیوه مظلومانه، به طریق اولی باید اقامه عزا کرد.» نام این مناظرات کتابی به نام «سیرتنا و سنتنا سیره نبینا و سنته» می‌شود. این کتاب در زمان حیات علامه امینی و تحت نظر ایشان به فارسی به نام «راه و روش ما، راه و روش پیامبر ما است» ترجمه شد.

وی در ادامه به توضیحاتی درباره کتاب «الغدیر» پرداخت و گفت:‌ کتاب «الغدیر» نشان‌دهنده خلوص علامه امینی بود. علامه در حالی که می‌توانست با کارهای فقهی و اصولی عزت دنیایی فوق‌العاده‌ای برای خود کسب کند به جای آن، خدمت به امیرالمؤمنین(ع) را انتخاب و عزت آخرتی برای خود کسب کرد. قصدشان در آغاز نوشتن، تدوین کتابی در جواب به مخالفان نبود، بلکه قصدشان این بود که امامت را به طور تبیینی برای شیعیان اثبات کند، چون در زمان جوانی علامه، فردی به اسم میرزا یوسف شعار در تبریز بود که مباحثی را با گرایش‌های وهابی‌گری در تضعیف امامت و ولایت مطرح می‌کرد. به همین دلیل علامه امینی عزم خود را برای تبیین امامت و ولایت جزم می‌کند تا پاسخ میرزا یوسف شعار را بدهد. علامه امینی برای آغاز بحث‌های تبیینی امامت، به سخنان مخالفان درباره امامت پرداخت و در پاسخ به آنها بحث غدیر را مطرح کرد و همین مبحث، حدود ۴۰ سال از عمر ایشان را برای کتاب الغدیر مصروف کرد.

طالعی با بیان اینکه مباحث پژوهشی زیادی بر روی کتاب «الغدیر» صورت نگرفته است، گفت: تعدادی پایان‌نامه دانشگاهی درباره این کتاب نوشته شده که نسبتاً مطلوب هستند. همچنین مطالبی را که حجت‌الاسلام احمد امینی فرزند علامه در تدریس کتاب الغدیر بیان کرده، به صورت تصویری ضبط شده که در اینترنت قابل دسترسی است. ترجمه ابوالقاسم حسینی از الغدیر و اثری به نام «سیری در الغدیر» تألیف محمد امینی از دیگر آثار مفید در زمینه پژوهش درباره این کتاب است.

محور پنجم: تأسیس کتابخانه مکتبة امیرالمؤمنین(ع)

عضو هیئت علمی دانشگاه قم به خدمت دیگر علامه امینی در زمینه تأسیس کتابخانه «مکتبة الامام امیرالمؤمنین» در نجف اشاره کرد و گفت: این کتابخانه اولین کتابخانه عمومی با تعریف علمی کتابداری در نجف اشرف بود که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی افتتاح شد. علامه نام کتابخانه را «مکتبة الامام امیرالمؤمنین» گذاشت. او در حالی که این موقعیت را داشت که در حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام دفن ‌شود جهت نشان دادن اهمیت کتابخانه و مرکز علم، وصیت کرد پیکرش را در کنار کتابخانه دفن کنند. بعثی‌ها که تقریباً تمام مراکز شیعی را تعطیل، تخریب و یا محدود کردند نتوانستند به ترکیب «مکتبه امیرالمؤمنین(ع)» دست بزنند و این یکی از معجزات امیرالمؤمنین(ع) است که این کتابخانه به عنوان قلب تپنده پژوهش‌های شیعه، در زمان حکومت بعثیان باقی بماند. کتابخانه دارای بخش نسخ خطی، آثار غیرعربی و غیرفارسی و حتی کتاب‌هایی به زبان روسی با موضوع کمونیسم است.

محور ششم: ارائه ایده و کمک به دیگران برای نوشتن کتاب در زمینه دینی

وی اظهار کرد: علامه امینی به هر فردی که در زمینه تحقیقات دینی مستعد بود، کمک کرده و ایده ارائه می‌دادند که نمونه آن آیت‌الله شیخ محمدصادق نجمی است که به توصیه‌ علامه امینی کتاب «سیری در صحیحین» و کتاب «سخنان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا» را نوشت. همچنین شیخ اسد حیدر از فضلای نجف به توصیه علامه امینی کتابی به نام «الإمامُ الصّادق وَ الْمَذاهِبُ الأرْبَعَة» را نوشت که بعد از گذشت حدود ۶۰ سال یکی از قوی‌ترین کتاب‌ها درباره امام صادق(ع) است.

محور هفتم: راه‌اندازی هیئت الغدیر

طالعی گفت: علامه امینی برای تبیین مباحثی که در حین نوشتن کتاب الغدیر با آن برخورد می‌کرد، هیئتی به نام «مکتب‌الغدیر» را با کمک خانواده فانی(یکی از خاندان‌های اصفهانی) راه‌اندازی کرد. علامه علاقه‌مند بودند این کار ادامه پیدا کند و به همین دلیل در تهران و اصفهان شعبه‌هایی از آن دایر کرد، شعبه اصفهان باقی نمی‌ماند، اما جلسات شعبه تهران هنوز به طور هفتگی ادامه دارد.

محور هشتم: تربیت شاگرد

عضو هیئت علمی دانشگاه قم، دیگر خدمت بزرگ علامه امینی تربیت شاگردانی برای ادامه مسیر شناخت امامت بوده است، تصریح کرد: از میان این شاگردان آیت‌الله سیدعبدالعزیز طباطبایی، مرحوم آیت‌الله شیخ محمدرضا جعفری، مرحوم آیت‌الله سید محمد نوری را می‌توان نام برد که در مکتب ایشان تربیت شدند و برخی از ایده‌های ایشان را تکمیل کرده و راهشان را ادامه دادند.

وی گفت: برای بهره‌مندی بیشتر از فضایل علامه امینی، مخاطبان می‌توانند به شماره‌های ۱۴ و ۳۸ فصلنامه سفینه مراجعه کنند. همچنین کتاب «امین شریعت» مجموعه مقالاتی درباره علامه امینی است که مطالعه آن هم مفید است. کتاب «حماسه غدیر» نوشته محمدرضا حکیمی از شاگردان علامه امینی است که با قلمی شیوا و روان در معرفی علامه امینی، آثار و خدمات ایشان تدوین شده است.

علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
فاطمه غرضام
Iran, Islamic Republic of
۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۸
مرحوم حجه الاسلام دکتر امينی چنين می نویسد :

پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر بزرگوارم علامه امينی نجفی يعني سال 1394 هجري قمري ، شب جمعه اي قبل از اذان فجر ايشان را در خواب ديدم. او را شاداب و خرسند يافتم.

جلو رفته و پس از سلام و دست بوسي عرض کردم:
پدر جان! در آنجا چه علمی باعث سعادت و نجات شما گرديد؟
گفتند: چه مي گويي؟
مجددا" عرض کردم:
آقا جان! در آنجا که اقامت داريد، کدام عمل موجب نجات شما شد؟
کتاب الغدير ... يا ساير تأليفات .... يا تأسيس و بنياد کتابخانه اميرالمؤمنين عليه السلام؟

پاسخ دادند: نمي دانم چه مي گويی. قدری واضح تر و روشن تر بگو!

گفتم: آقا جان! شما اکنون از ميان ما رخت بر بسته ايد و به جهان ديگر منتقل شده ايد. در آنجا که هستيد کدامين عمل باعث نجات شما گرديد از ميان صدها خدمت و کارهای بزرگ علمی و دينی و مذهبی؟

مرحوم علامه امينی درنگ و تأملی نمودند. سپس فرمودند:
فقط زيارت ابي عبدالله الحسين عليه السلام.

عرض کردم: شما مي دانيد اکنون روابط بين ايران و عراق تيره و تار است و راه کربلا بسته ، چه کنم؟
فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسين عليه السلام برپا مي شود شرکت کن. ثواب زيارت امام حسين عليه السلام را به تو می دهند.

سپس فرمودند: پسر جان! در گذشته بارها تو را يادآور شدم و اکنون به تو توصيه مي کنم که زيارت عاشورا را هيچ وقت و به هيچ عنوان ترک و فراموش نکن.
مرتبا" زيارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظيفه بدان. اين زيارت دارای آثار و برکات و فوائد بسياري است که موجب نجات و سعادتمندی در دنيا و آخرت تو مي باشد ... و اميد دعا دارم.

استوری را نیز
1
0
مرتضی
Iran, Islamic Republic of
۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۳
چه زحمتی کشید علامه امینی بزرگوار که فکر نکنم تا ابد کسی مثل ایشون بتونه در راه شیعه خدمت کنه اونقدر ایشون زحمت کشیدن برای نوشتن این کتاب الغدیر. که چگونگی. نوشتن ان هم هزارن صفحه ورق نیاز داره
1
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۹
مرحوم علامه امینی در کتاب الغدیر آورده است
شیخ احمد جامی، عالم اهل سنت بر بالاى منبر گفت:
مردم هر چه مى خواهید از من بپرسيد.
زنى فرياد زد: اى مرد! ادعاى بيهوده نكن! خداوند رسوايت خواهد كرد.
هيچ كس جزء امیرالمومنین على (علیه السلام) نمى تواند بگويد كه پاسخ تمام سؤالات را میداند.
شيخ گفت: اگر سؤالى دارى بپرس !

زن گفت: مورچه اى كه بر سر راه سليمان نبى آمد، نر بود يا ماده ؟
شيخ گفت: سؤال ديگرى نداشتى؟
اين ديگر چه سؤالى است؟ من كه نبوده ام ببينم نر بوده يا ماده.
زن گفت:
نيازى نبود آنجا باشى. اگر با قرآن آشنايى داشتى میدانستی .
در سوره نمل آمده كه {قالت نملة} مشخص میشود مورچه ماده بوده.
(چرا که ضمیر "ت" برای مؤنث است)
مردم به جهل شيخ و زيركى زن خنديدند.
شيخ(از روی عصبانیت) گفت:
اى زن آيا با اجازه شوهرت در اينجا هستی يا بدون اجازه؟
اگر با اجازه آمده اى كه خدا شوهرت را لعن كند و اگر بى اجازه آمده ای،
خدا خودت را لعن كند.
زن گفت:
ای شیخ بگو بدانیم آيا عايشه با اجازه شوهرش پيامبر(صل الله علیه وآله) به جنگ(جمل) با امام زمان خود، امیرالمؤمنین على (علیه السلام) رفته بود و يا بدون اجازه؟
شيخ بيچاره نتوانست جواب گويد.
چرا که اگر شیخ میگفت با اجازه پیامبر"صل الله علیه و آله" بوده، دروغ گفته بود و جسارت به پیامبر و مخالف آیه قرآن ("وَ قَرنَ فِی بُیُوتِکُنَ:) ای زنان پیامبر در خانه هایتان بنشینید"
سخن گفته، و اگر عایشه بدون اجازه پیامبر"صل الله علیه آله" از خانه خارج شده(که همینطور هم بوده) پس عایشه ملعونه محسوب میشود
الغدیر مرحوم علامه امینی رحمت الله علیه ، ج۱۱
1
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۱
روحش شاد
1
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۱
درود بر این بزرگ مرد تاریخ
1
0
مریم صمدی
Iran, Islamic Republic of
۲۶ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۳
ایشان یکی از مفاخر بشریت هستند هدیه به روح پرفتوحش صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
0
0