فرزندان دوتابعیتی، پاشنه آشیل مسؤولان
اشاره: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، برای شورای نگهبان وظایف متعددی را بر شمرده است. عمده این وظایف به طور مشترک بر عهده فقها و حقوقدانان است و تعدادی دیگر، وظایف اختصاصی فقها میباشد. از میان مجموعه وظایف شورای نگهبان، سه مورد «نظارت بر قانونگذاری»، «تفسیر قانون اساسی» و «نظارت بر انتخابات» دارای اهمیت بسیاری هستند و مباحث زیادی نیز در خصوص هر کدام وجود دارد.
بحثی که امروزه با آن درگیر هستیم، حملات متعددی از ناحیه احزاب مختلف به سازوکار این شورا است و خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا برای اینکه تحلیلی از وضع موجود بدست آورد، با حجت الاسلام احمد جهانبزرگی، عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتوگو پرداخته است.
رسا ـ به نظر شما آیا سازوکار شورای نگهبان در جمهوری اسلامی ایرادی دارد که برخی افراد به آن حمله میکنند؟
ما در مقابل کسانی هستیم که از بیخ و بن با شورای نگهبان مخالف اند. ما معتقدیم وجود شورا لازم و مطابق اندیشه سیاسی اسلام است. حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «الطُّمَأنينَةُ إلى كُلِّ أحَدٍ قَبلَ الاِختِبارِ لَهُ عَجزٌ»، اطمينان به هر كسى پيش از آزمودن و شناختنش نشانه ناتوانى است.
در نتیجه ما در عالم سیاست حتما نهادی را لازم داریم تا درمورد اشخاصی که میخواهند مسئولیتهایی داشته باشند، تحقیق و تفحص کنند، آن افراد را بسنجند تا نقاط ضعف و قوتشان مشخص شود؛ اگر چنین بشود عرصه برای افرادی که صلاحیت دارند باز شود.
شورای نگهبان و نویسندگان قانون اساسی به حق این مطلب را در قانون آوردهاند و ما مردم نیز آن مطالب را پذیرفتهایم. بنابراین باید بدان گردن بنهیم و کسانی که وجود شورای نگهبان را قبول ندارند، حرف و کار غیرقانونی انجام میدهند و حسابشان از دیگران جدا است.
شورای نگهبان وظایفی دارد از جمله نظارت بر قانونگذاری و نظارت شرعی بر قوانین و مقررات، تفسیر قانون اساسی، نظارت بر انتخابات که امروز ما با قسمت نظارت بر انتخابات بیشتر سروکار داریم. اینکه شورای نگهبان وظیفه دارد کاندیداها را بسنجد یک مسئله عقلایی است و شیوهای است که عقلا آن را پذیرفتهاند. در اکثر کشورهای دنیا که انتخابات وجود دارد، چنین شورایی نیز هست تا صلاحیت افرادی که در انتخابات شرکت میکنند سنجیده شود.
کشورهای مختلفی نیز چنین قانونی را دارند و نهادها و مراجع قانونی برای آن تعبیه کردهاند؛ در ترکیه دادگاه قانون اساسی، در مصر محکمهالنقد، در فرانسه دیوانعالی عدالت، در آلمان مجلس نمایندگان و در آمریکا مجلس سنا است که شبیه شورای نگهبان عمل میکنند. مگر میشود در یک کشوری هر کسی که خواست سرش را پایین بیندازد و بگوید من میخواهم مسئول شوم؟!
رسا ـ عدهای معتقدند خود مردم میتوانند خوب را از بد تشخیص دهند و شورای نگهبان صرفا باید یک نهاد استطلاعی باشد؛ درباره این مسأله توضیح میدهید؟
ضمنا برخی میگویند مردم خودشان تشخیص میدهند؛ آیا مردم وقت این را دارند که تحقیق و تفحص کنند درباره زندگی شخصیتی که چیزی از او نمیدانند؟ این حرف خیلی بیمنطق است و ما افرادی در کشور داریم که سطح سواد پایینی دارند و اصولاً تحقیق کردن برایشان نشدنی است.
مسأله دیگری که ما با افرادی که شورای نگهبان را متهم میکنند داریم و شما نیز اشاره کردید، این است که میگویند نظارت شورای نگهبان باید استطلاعی باشد. استطلاعی بودن شورای نگهبان در زمینه نظارت بر انتخابات یکی دیگر از آن حرفهای بیپایه و اساس است؛ مانند این است که شورای نگهبان یک نهادی باشد بیکار و مردمی که از برخی مسائل مطلع هستند نزد آنها بروند و بگویند فلان شخص که ثبتنامکرده مشکل دارد.
درواقع شورای نگهبان هیچ کاری نکند و صرفاً شنونده باشند. اینکه شورای نگهبان هیچ تأثیری نداشته باشد، همان نظارت استطلاعی است. شورای نگهبان معصوم نیست و اشتباه میکند، حال اگر این اشتباه عمدی نبود قابل گذشت است. درمجموع اینکه ما همه وظایف شورای نگهبان را قبول داریم و باید گردن بنهیم؛ کسانی که مخالف میکنند در واقع در پازل ضدانقلاب بازی کردهاند.
رسا ـ انتقاداتی هم از جانب خودیها به شورا وارد میشود؛ نظر شما درباره شفافیت نظرات شورای نگهبان چیست؟
مسئلهای که عدهای به آن دامن میزنند این است که نباید شورای نگهبان از طرف مردم و حتی متخصصین مورد نقد قرار بگیرد درصورتیکه این حرف حرف درستی نیست. حضرت امام رضواناللهعلیه میفرمودند شما میتوانید به رهبری هم نقد کنید و حضرت امام معتقد بودند انتقاد سازنده مورد تضعیف نیست، بلکه تقویت میکند. بنابراین، این حق مردم و حتی تکلیف مردم است که نهادهای جمهوری اسلامی را پاسخگو کنند و شورای نگهبان نیز باید بهنحوی در مقابل مردم پاسخگو باشد.
رسا ـ خب مسألهای که اینجا مطرح است زندگی شخصی و خصوصی افراد است که از نظر اسلام نباید منتشر شود.
البته از نظر ما نیز افشای مسائل خصوصی افراد چون به مسائل سیاسی و امنیتی اجتماعی و اداری ربط پیدا نمیکند بهعنوان حکم اولی حرام است و نه شورای نگهبان و نه هیچ نهاد دیگری حق افشای چنین اطلاعاتی را ندارند؛ اما یک زمانی هست که برخی از مسائل، حتی مسائل شخصی افراد به مسائل سیاسی و امنیتی اجتماعی و اداری ربط پیدا میکند و اگر ربط پیدا میکند، بهصورت خیلی محدود و به اندازهی ضرورتها باید در اختیار مردم قرار بگیرد.
بهعنوان مثال وقتی شورای نگهبان میبیند عده زیادی روی یک کاندید خاص حساس هستند که چرا ردصلاحیت شدهاست، باید بهصورت کلی اشارهای بکنند که این شخص یک سری مسائلی داشت که منجر شد رد صلاحیت بشود. در اندیشه سیاسی اسلام نهتنها افشای مسائل اجتماعی سیاسی و امنیتی و اداری افراد در برخی از اوقات جایز است بلکه برخی از اوقات واجب میشود. بهیقین وقتی میخواهیم به مردم پاسخگو باشیم و ما مسئول هستیم باید صریح صحبت بکنیم و به مردم بگوییم که افرادی که میخواهند بر شما حکومت کنند چه مشکلاتی دارند.
بهعنوان مثال فرزند یکی از کاندیداها در خارج از کشور ساکن است و رهبری بارها فرمودند که شما مسئولان نباید فرزندانتان در خارج از کشور باشد زیرا نهادهای امنیتی آنجا از شما سوءاستفاده میکنند و مسئولین را تحت فشار قرار میدهند که اگر در راستای خواست آنها حرکت نکنند، به فرزندشان آسیب میزنند. برای شورای نگهبان ایرادی ندارد که به مردم بگوید فلان نامزد که رد شد، بهخاطر این قضیه بود.
ما از حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه حدیثی داریم که فرمودند من هیچ چیزی را از مردم پنهان نمیکنم ولی یک استثنایی وجود دارد و آن این است که آن اسرار نظامی و امنیتی باشد. ما نیز نمیتوانیم مسائل امنیتی که به امنیت کشور مربوط است را مطرح کنیم بلکه باید آن را انکار هم بکنیم. در مجموع اینکه باید شرایط سنجیده شود.