بوعلی سینا و خواجه نصیرالدین ها حوزوی بودند

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در اولین مناظره انتخابات1400 متاسفانه توهین ناعدلانه ای به آیت الله رئیسی شد که به نوعی توهین به کل طلاب و سیستم آموزشی حوزه علمیه محسوب می شود به همین جهت حجت الاسلام سید طالب موسوی ملکی عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در یادداشتی به موضوع جایگاه علوم حوزوی پرداخته است.

فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﺩﻟﺎﻳﻞ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ، ﺑﻪ ﺍﻧﺪﻙ ﺩﺍﻧﺸﻲ ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻧﺪ [ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﻰ  ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ] ﻭﻟﻲ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﻰ  ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺣﺎﻃﻪ ﻛﺮﺩ .

قال النّبیّ، صلّی الله علیه و آله: إنّما العلم ثلاثة: آیة محکمة، أو فریضة عادلة، أو سنّة قائمة، و ما خلاهنّ فهو فضل

یادداشت را با این سوال که  علوم حوزوی دارای چه جایگاه ارزشی در بین علوم دیگر دارند؟ آغاز می کنم، اما جواب این سوال مهم نیاز به دو مقدمه اساسی  وسپس ورود به اصل جواب وبعد نتیجه گیری نهایی دارد.

مقدمه اول : از سالهای قدیم تا سال های نه چندان دور، کل علوم مفید به حال جامعه اعم از ادبیات عرب و عجم؛ منطق و فلسفه؛ حکمت وکلام؛ هنر ومهندسی؛ نجوم و اختر شناسی؛ طب اسلامی و سنتی؛ حساب و هندسه؛ جبرو مثلثات؛ روانشناسی و اخلاق؛ اقتصادجهان شمول اسلامی وروش حکومت داری؛ فیزیک و شیمی  و خلاصه تمام علوم مورد نیاز جامعه در نزد استادان حوزوی و در حوزه علمیه اسلامی فراگیری می شد که نمونه آن نوابغ بزرگی چون ابو علی سینا؛  ابوریحان بیرونی؛ خواجه نصیرالدین طوسی؛ علامه حلی تا علماء حوزوی معاصر چون آیت الله سیدحسین بادکوبه ای که در آن ژمان تثلیث زاویه می نمود و استاد حساب و هندسه مرحوم علامه طباطبایی و علماء بزرگوار دیگر در حوزه نجف الاشرف بود همچنین خود علامه که نقشه مهندسی مدرسه علمیه حجتیه را بعهده گرفت و مناظره اش با پرفسور هانری کربن فرانسوی موجب هدایت او به مذهب تشیع شد.

 مگر مرحوم علامه مدرک دانشگاهی فلسفه داشت و هچنین مرحوم شهید علامه مطهری ومرحوم علامه مصباح یزدی (قدس سرهما) که از شاگردان ممتاز آن علامه کبیر بودند. با توجه به اینکه هردو پرورش یافته علوم حوزوی بودند، توانستند با براهین متقن و علمی نقد و رد مکاتب مهم  غیر اسلامی فلسفی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اعتقادی جهان را بنمایند و جواب عاجزانه دشمن مستکبر ترور مطلومانه شهید علامه مطهری ومورد هجمه تیلیغاتی قرار دادن مرحوم علامه مصباح (قدس سرهما) شد و این بالعیان عجز علوم و مکاتب غیر اسلامی را در مقابل علوم اسلامی وحوزوی را نشان می دهد چرا که؛ اگر سیطره و تفوق علمی بر این دو بزرگوار داشتند، با برهان عقلی و منطقی نظرات این دو بزرگوار را  مردود نموده و موجب ترور شخصیتی آن دو بزرگوار می شدند که بمراتب از ترور  شخص یا مورد اتهام قرار دادن آندو بزرگوار بدتر است، لذا چه وقیحانه است فردی نامزد ریاست جمهوری باشد و از عظمت علوم حوزوی که متکی بر وحی وعقل است، بی خبر باشد وآن علوم را بی ارزش بداند.

این نیست مگر معتقد بودن جدایی دین از سیاست که همیشه شعار مستکبران از اول تا خاتم بوده است، مضافا به این انتقاد ، کدام بند قانون اساسی وکدام عاقلی حکم کرده که نامزد ریاست جمهوری باید کارشناس اقتصاد باشد . چرا از خود حکم صادر می کنید . چرا به ریئس جمهورهای قبلی که به اقرار خودشان کارشناس اقتصاد نبودند و هر کدام هشت سال متصدی این امر خطیر بودند تا بحال اعتراضی نداشتید؟! جز این است که این سخن گزاف، متکی بر همان یک بام ودو هوا است؟!

 مقدمه دوم : علم در آموزه های دینی ما که اصل آن واقع گرایی و رسیدن به حقیت  همه جانبه علوم است، فقط علم نافع است نه علم غیر نافع، به همین خاطر در فقره ای از تعقیب نماز عصر است وارد شده " اللهم إني أعوذ بک من ..... ومن علم لاینفع " پس علم نافع فرد را عالم می کند نه هر علمی، وعلم نافع شاخصه هایی دارد که شایان ذکر است  أ -خشیت در محضر الهی "انما یخشی الله من عباده العلماء" ب - خضوع وتواضع خالصانه (نه ریاکارانه) من تواضع لله رفعه الله  ج - زهد وساده زیستی ؛ نصحیت وخیرخواهی به مردم و خلائق که در دعا وارد شد:. "و تفضل علی علمائنا بالزهد والنصیحة" د: اخلاص ونیت صادقانه نسبت به خدمت برای مردم، حدیث علوی "اخلص تنل" اخلاص ورز تا به هدف رسی؛ مگر مرحوم امام ورهبر عزیز بارها خود را صادقانه درمقام گفتار وکردار خادم مردم معرفی نکردند، چه شد ناگهان عده ای از مسئولین خود را وامدار و سهامدار نظام اسلامی قلمداد کردند جز اینکه؛ الگو گرایی از غرب داشتند.

ه-تغییرو تحول اساسی مفید در سرنوشت یک ملت می دهد  "من اصلح بینه وبین الناس اصلح الله بینه وبین الناس". و-تقلید از شرق وغرب ندارد چرا که؛ با وجود علم نافع وحیانی و دینی (حوزوی) سراغ فراگیری علوم بیگانگان رفتن همانند فردی است که در کنار دریای شیرین و خنک با داشتن ظرف به مکان دوری رود تا یک لیوان آب از فرد دیگری بدست آورد، بماند از ذلتهایی که در این کار نابخرادنه تحمل می کند، مضافا به اینکه علوم بیگانگان  از علوم حوزوی ودینی ما به سرقت رفته و با آب و تاب ولعاب دادن به آن با ایسم های رنگارنگ به ما تحویل می دهند .

ز-علوم حوزوی هیچگاه تهجر پذیر وتهجرگرا نبوده و نخواهد بود، چون متکی به علوم قرآنی وعترت می باشد و این دو از خدواند ازلی و ابدی صادر شده و ما فوق زمان ومکان بر عوالم هستی حتی پس از مرگ وقیامت حاکم ونافد است. ح- جهانشمول بودن، این ابتکار را مرحوم امام (رضوان الله علیه) در دنیای کنونی از مرحله نظریه و تئوری بودن به مرحله عملی شدن محقق ساخت و مشت محکمی بر یاوه سرایان علوم غیر نافع غرب وشرق عالم زد که مدعی بودند امکان ندارد دین حکومت تشکیل دهد و فقط دانشمندان روشنفکر قدرت حکفرمایی دارند و علماء فقط به مسائل فقهی واحکام شرعی مشغول شوند تا براحتی بر مظلومین عالم حکومت کنند . 

با بیان این دو مقدمه به اصل بحث می پردازم؛ ملت شریف ایران خود قضاوت کنید آیا رهبری جامعه اسلامی که بمراتب از ریاست جمهور شدن مشکل تر است، با یک عالم پرورش یافته در علوم حوزوی نافع میسر است اما ریاست جمهوری نیاز مبرم به کارشناسی اقتصاد دارد؟ در مقابل عظمت مرحوم امام ورهبر معظم نه تنها کارشناسان اقتصاد جهان بلکه تمام کارشناسان و نخبگان شرق و غرب سر تعظیم فرود آورده اند، این شما غرب گرایان می باشید که تذلل در مقابل استکبار جهانی  را پذیرفته اید.

اصلا فرد کارشناس اقتصاد فقط باید وزیر اقتصاد ودارایی شود نه رئیس جمهور چرا که؛ رئیس جمهور فردی شجاع، دلسوز، همدرد با مردم،  مدیر ومدبر و متعهد به اصل ولایت فقیه باشد که با شناسایی افراد خبره در هر رشته ای آنها را منسجم برای رفع مشکلات مردم قرار دهد و برنامه های داخلی و خارجی را به کمک ایشان عملی سازد و هر فردی را ماورای تعصبهای شخصی (نه دینی) در کابینه خود برگزیند، فردی که علوم حوزوی را برای ریاست جمهوری کافی نمی داند، بطریق اولی، معاذ الله عدم کفایت رهبر عزیز و مرحوم امام عظیم الشان را برای حکومت زیر سوال برده وباید جوابگوی حضرت ولی عصر (سلام الله علیه) وهمه علماء دین وشهداء باشند.

نتیجه : همانگونه که مرحوم امام ورهبر حکیم انقلاب هر دو بزرگوار ثابت کردند می توان با قدرت الهی وعلوم نافع حوزوی وخدمت به خلق الله در مقابل تمام مستکبرین عالم مقاومت نمود وپیروز شد و همانگونه که سرداران شهید ما بدون مدرک نظانی در دانشکده های افسری پیروزی های محیر العقول آفریدند که نمونه بارز آن سردار دلها شهید سلیمانی ویارانش بودند، هکذا نامزد دلسوز ومتعهد و مطالبه گر حق مردم بدون مدرک دانشگاه اقتصاد هلند می تواند به لطف الهی با کابینه متعهد و خبره و دلسوز مردم این بار پیروزی محیر العقول را برای ملت ایران در عرصه اقثصاد و فرهنگ و سیاست داخلی و خارجی به ارمغان آورد، ضمناً چرا کشوری مانند آمریکا و امثال آن که نامزدهای بازیگر و عیاش و قمار باز دارند به آنها این اهانت نشد، واقعا ریئس جمهور اتوبوسران ونزوئلا از بسیاری از نامزدهای غربی در اداره کشور توانمندتر است چرا که؛ اقتصاد مانند ولایت فقیه چشیدنی است نه تئوری ونظری تا نامزد طعم فقر را نچشد طعم اقتصاد موفق را نخواهد چشید.، فروپاشی شوروی سابق و جنبش وال استریت نمونه های دکوری اقتصاد شرقی و غربی است. کدام قانون حق دارد بگوید نامزد ریاست جمهوری باید کارشناس افتصاد باشد، اصلا اقتصاد غیر دینی از اساس فرو پاشیده و تا متکی به وحی ودین نباشد. رازق هستی که حق مطلق است رزق و اقتصاد او را در هم می کوبد و این را با ادله در مصاحبه های قبلی بمددالهی ثابت نموده ام، البته ما مخالف مدرک گرفتن نیستیم بلکه مخالف مدرک گرایی هستیم خصوصا مدرک گرایی غربی هستیم که سخنان دشمنان خا رجی به آنها دیکته شد و دیگر فرامین رهبری بجز در مواردی که بنفع آنهاست، ارزشی برای آن خودباختگان ندارد، لذا اقتصاد مقاومتی ولی فقیه را نشدنی می دانند ولی مع الاسف اقتصاد شکست خورده اجانب را شدنی می نامد.

ما اقتصاد دان اسلامی می خواهیم که در علوم حوزوی پروش یافته و با توجه به اسباب، توکل بر خداوند متعال که سبب ساز و سبب سوز است، دارد نه توکل یا تقلید از مکتب غرب و مکتب شرق و فرد مسلمان باید معتقد باشد، دین او جهانشمول است و مختص احکام طهارت وحیض و نفاس نیست والا باید در اعتقادش تجدید نظر کند.