تقابل با سنگ پای قزوین
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حتم دارم بار دیگر قلب پاک رهبر معظم انقلاب با خواندن بیانیهای به درد آمد. مجمع روحانیون مبارز و مجمع مدرسین و محققین در ابتدای دهه مبارکه فجر بیانیهای مشترک صادر کرده و وقاحت را به انتها رساندند. در این بیانیه به گونهای قلم رفته که گویا پیروان راستین خط امام فقط این جماعت هستند و حتی حضرت آیت الله خامنهای، امام خمینی را نفهمیده است!؛ نویسندگان این متن حتی حاضر نبودند آیت الله خامنهای را صراحتا رهبر انقلاب بخوانند بلکه با عناوینی همچون «رهبر مقبول انقلاب» و «رهبری پس از ایشان[امام]» به ایشان اشاره کرده اند و همین مسأله اولین نشانه انحراف اینان است.
اما چرا این متن وقیحانه خوانده شد؟! با مثالی این سخن روشن میشود؛ عدهای امیرالمومنین را مجبور به حکمیت کردند که اتفاقا بانی شکست سپاه حضرت امام علی در صفین نیز همین افرادند اما پس از دیدن شکست و خراب شدن اوضاع، یقه امام جامعه را چسبیدند که چرا وضعیت خراب شد و ما شکست خوردیم! این پررویی امروزه نیز از جانب گروههای منتشر کننده بیانیه مذکور دیده میشود. در طی این سالیان، یعنی در دولت سازندگی، اصلاحات و اعتدال، حتی در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی اینان اختیار دار امور بودند و مملکت با نظر ایشان اداره میشد. حال انگشت اتهام را به سمت رهبر معظم انقلاب اشاره رفته اند که چرا اوضاع اینچنین است؟ وقاحت و پررویی نجومی یعنی این.
شکی نیست جواب دادن به تمام بندهای این بیانیه وقت گران قدر مخاطب را تلف میکند و از همین رو، اهم مطالب بیان و مورد نقد قرار میگیرد. در مجموع باید گفت این بیانیه ناشی از اختلاف قرائت نسبت به بنیانگذار جمهوری اسلامی است؛ همان قرائتی که معتقد است جمهوریت اسلام با حکومت اسلامی در تضاد است و مینویسد «کمرنگ شدن جمهوریت نظام و میل به سوی حکومت به اصطلاح اسلامی، در حالیکه امام ضمن اصرار بر اسلامی بودن نظام همواره ملاک و میزان را رأی آزاد ملت (که بنیاد جمهوریت مردم سالار است) میدانستند». این قرائت مردم و جمهوریت را بازیچه خود برای قدرت کرده است که در ادامه بدان پرداخته میشود.
توهین های روحانی به منتقدان
دیگی که برای ما نجوشد...
در این بیانیه اشاره شده «لحظه به لحظه جمهوریت کم رنگ تر شد و اسلام سازگار با جمهوریت در عرصه رسمی منزوی تر گشت» و همچنین درجایی دیگر نوشته اند «می شد و می شود اسلامی بود و جمهوریت و همه لوازم آن را پذیرفت و در نظر و عمل رأی آزاد جمهور را مبنای نظم و پایه حکمرانی قرار داد». سؤال ما از این افراد این است که آیا شما برای رأی مردم ارزش قائل هستید؟ فتنه 88 که برخلاف رأی مردم شوریدید را یادتان رفته و یا اهمال در رأی گیری سال 96 خاطرتان نیست که بسیاری از مردم به علت نبود تعرفه نتوانستند رأی دهند؟ کسی باید از جمهوریت سخن به میان آورد که پرونده اش سیاه نباشد.
در بخش 11 این بیانیه آمده «اگر می خواهیم جمهوری اسلامی داشته باشیم نباید دائره خودی ها چنان تنگ شود که اکثریت مردم به بهانه های مختلف غیر خودی به حساب آیند» و در ادامه میخوانیم «جمهوری اسلامی، بنا بود چنین باشد در حالیکه نظام حکمرانی کمتر حاضر به شنیدن سخنان خیرخواهانی که عظمت ایران، پیشرفت کشور و برخورداری مردم از زندگی آبرومند و احترام همگان را می خواهند هستند. حتی به سخنان و نصایح مراجع بزرگواری که ارتباط خوب در عین حفظ استقلال و تأمین مصالح ملی با جهان را پیشنهاد می کنند یا اداره کمیته ای جامعه را نادرست می دانند چندان اعتناء نمی شود».
شاید حافظه تاریخی ما ضعیف باشد و یادمان برود توهینهای روحانی به مخالفان و منتقدان را چه در برجام و چه در سایر سیاستهای غلط آن دولت ولی خوب یادمان هست که سه شب قبل، در برنامه جهان آرا چگونه شما اصلاح طلبان سخن مخالف را گوش کردید! همچنین خوب به خاطر داریم که در عین مخالفت مراجع با بسیاری از سیاستهای دولت روحانی، چگونه با بیتوجهی به راه خود ادامه دادید. همچنین باید گفت مراجع عظام تقلید مخالفان سر سخت تفکرات سران مجمع محققین و مدرسین و روحانیون مبارز هستند که از جمله این تفکرات سکولاریسم است. این روحیه بدی است که فقط موافقان خود را جمهور بدانید و مخالفان را بیشناسنامه، کم سواد، متوهم، عصر حجری، تندرو، بزدل و... خطاب کنید.
نمودار افزایش نرخ خط فقر در دولت روحانی
خط فقر
هنگامی که به کلیدواژههای فقر و عدالت در این بیانیه برخورد میکنم، جگرم آتش میگیرد! نوشته اند «بخش مهمی از جامعه زیر خط فقر به سر می برند؛ در کشوری که بر روی دریای نفت و گاز قرار گرفته ... با تأسف فراوان لحظه به لحظه از حجم طبقه متوسط که نیروی حرکت بخش توسعه و پیشرفت هر کشوری است کاسته و به درون طبقه فقیر رانده می شوند و طبقه فقیر که روز بروز بر حجم و عدد آن افزوده بشود همان است که بیشترین فداکاری را برای انقلاب و حفظ نظام انجام داده و بالاترین سختی ها را تحمل کرده است ... در سوی دیگر شاهد بروز و ظهور طبقه یا افراد یا نهادهای بی مسئولیتی هستیم که بر امکانات خود به ویژه با رانت و سوء استفاده از تحریم های کمرشکن می افزایند».
ای کاش نویسندگان این بیانیه برای شادی دل جمهوریت در یک اقدام مردم پسند لیست اموال و داراییها و همچنین بودجه مؤسسات خود را اعلام کنند. ای کاش بگویند این شعار که «در مسیر توسعه اگر عدهای زیر چرخدندهها له شدند ایرادی ندارد» سرلوحه کار چه کسی بود؟ ای کاش بگویند حقوق نجومی، رانت خواری و فامیل بازی در دوره چه کسی پدید آمد و به اوج خود رسید؟ آیا شما نبودید که عدالت اجتماعی را یاوه میخواندید؟ آیا دولت شما نبود که به اسم خصوصی سازی کارتلهای خودی را به وجود آورد؟ فقر و بیکاری نتیجه دانهای بود که هاشمی کاشت و روحانی آن را درو کرد و مردم شریف ایران نیز تناول نمودند.
سپس سؤال کرده اند «آنچه صورت گرفته است چه نسبتی با آرمانهای انقلاب و خواست تاریخی ملّت که در جستجوی آزادی، استقلال و پیشرفت توأم با عدالت، اخلاق و معنویت بوده است دارد؟» باید در پاسخ گفت وقتی تئوریسین دولتهای جمهوری اسلامی شما باشید، معلوم است که مفاهیمی چون اخلاق، عدالت، استقلال، آزادی و پیشرفت به قهقرا میرود. عدالت را که هاشمی معنا کرد با مانور تجمل؛ اخلاق و معنویت نیز در دولت خاتمی نمایان شد با دست دادن رئیس دولت با خانمها و ولنگاری فرهنگی و همچنین استقلال و آزادی را نیز روحانی با امضای بیانیه ننگین برجام و پذیرش اسنادی چون 2030 برایمان معنا کرد. اما از همه اینها که بگذریم، مردم شریف و مسلمان ایران پای آرمانها ایستاده اند و در تشییع حاج قاسم سلیمانی به همه نشان دادند.
انگشت اتهام به سمت کیست؟
در انتهای مطلب چند جمله مطرح کردند به این گونه که میشد و میشود فلان کار را کرد. سؤال ما این است که مخاطب این میشد و میشودها چه کسی است؟ نویسندگان بیانیه معتقدند رهبر انقلاب مخاطب این ها است و نوشته اند «اگر می شدها و می شودها با اراده ی بالادستی حکمرانی تبدیل به بشودها شود، گام بلندی است در جهت خود اصلاحی نظام». اما به نظر مردم مخاطب همه این میشد و میشودها که در ادامه میآید، رؤسای جمهور و وزرا هستند که غالب آنان را همفکران نویسندگان بیانیه تشکیل میدهند.
نوشته اند «می شد و می شود ضد استکبار و ضد استعمار بود ولی اساس کار را بر ستیزه گری با همه کس و همه جا قرار نداد»؛ سؤال ما این است که آیا منظور شما از همه جا و همه کس آمریکا است؟ چرا وقتی ما با چین و روسیه و کشورهای منطقه ارتباط برقرار میکنیم شما و رسانههایتان برافروخته میشوید و عزل ملی را به باد رفته میدانید؟ نوشته اند «می شد و می شود یکایک افراد ملت از زن و مرد را شهروند بحساب آورد و راه را بروی کارآفرینان و صاحبان تخصص، دانش و سرمایه گشود»؛ شما موافقان کسی هستید که معتقد است ایرانیان آبگوشت بزباش هم نمیتوانند درست کنند و در به در دنبال سرمایه گذاری شرکتهای خارجی در این کشور هستید.
همچنین راهکار داده اند «آسان ترین و ارزان ترین راه رسیدن به وضعیت مناسب در درجه اول بازگشت به موازین جمهوریت اسلامی و خود اصلاحی با مراعات درست قانون است». راهکار بسیار خوبی است و گر حکم شود که مست گیرند، در شهر هرآنکه هست گیرند و اولین کسانی که به علت بیتوجهی به مبانی جمهوری اسلامی و عدم رعایت قانون باید بازخواست شوند، بانیان وضع موجود یعنی رؤسای جمهور اصلاح طلب و لیبرال هستند و طرفدارانشان که یعنی شما! سنگ پای قزوین پیش این بیانیه کم آورد...
اگرواقعا حوزه انقلابی میخواهید به فکرطلبه هاباشید