مدرنیته؛ نقطه عزیمت ورود به مسئله و حل مسئله در آثار فیرحی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام جواد نوروزی استاد حوزه و دانشگاه در برنامه کرسی ترویجی بررسی و ارزیابی کتاب«سکولاریسم پنهان» (بررسی انتقادی اندیشه های دکتر فیرحی)که به مناسبت درگذشت استاد فیرحی در موسسه امام رضا(ع) قم برگزار شد، گفت: آقای فیرحی یکی از نویسندگانی بودند که در عرصه های مختلف حوزه اندیشه سیاسی، مباحث تاریخی و فقه مقالاتی را تدوین کردند و طبیعتا، با توجه به آثار مکتوب ایشان بخواهیم نیم نگاهی به آثار داشته باشیم می توانیم از منظرهای مختلفی این آثار را مورد ارزیابی قرار داد.
وی افزود: با توجه به روش و رویکرد این بحث نگاه درجه دومی به آثار مرحوم فیرحی دارم و مرادم از نگاه درجه دوم این نکته هست که اگر نگاه استقرایی به کلیه آثار این نویسنده داشته باشیم، ارزیابی در این رویکرد استقرایی از مجموع این آثار چیست که طبیعتا اگر بخواهیم از نگاه درجه دوم به مجموعه این مکتوبات یک نگاه استقرایی بیندازیم چندین پرسش اساسی قابل طرح خواهد بود.
حجت الاسلام نوروزی با اشاره به پرسش های اساسی در نگاه دوم ابراز کرد: روش و خوانش این نویسنده نسبت به مسائل سیاسی، موضوعاتی که در آثارشان مورد بحث واقع شده است، روش، رویکرد و خوانش چیست؟ به لحاظ مبنای نظری این آثار از چه بنیان های فکری تغذیه می کند و مبانی فکری حاکم بر این آثار چیست؟ همچنین پرسش سوم، سنخ شناسی مسأله هایی است که با استفاده از این مبنا مورد طرح و بررسی قرار گرفته است و در پایان به نسبت این مکتوبات با گفتمان انقلاب اسلامی مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
استاد حوزه علمیه با تاکید بر مبانی مرحوم فیرحی اظهار کرد: دو مبنای فکری در تاریخ معاصر در مورد مسائل قابل توجه قرار می گیرد و یک مبنا ریشه در تفکر ناب اسلامی دارد و دیگری نگاهی که ریشه در مدرنیته دارد و مبتنی بر هستی شناسی و انسان شناسی خاص که قاعدتاً امانیزم می باشد، است و نگاه نگاه معرفت شناسی و روش شناسی خاص می باشد.
وی ادامه داد: اگر این آثار را استقرائاً به این دو مبنا عرضه کنیم زمانبر خواهد بود و در این جلسه به مبنای معرف شناختی می پردازم؛ وقتی درختواره دانش سیاسی یا نظامات را مورد توجه قرار می دهیم سوار بر مبانی فلسفی می شود، یعنی از درون مبانی نظامات استخراج می شود و سپس نگاه به غایت که هر کدام از اینها طبیعتاً هدف خاص خودش را دارد، در بررسی آثار مرحوم فیرحی وقتی به دانش و نظام سیاسی توجه می کنیم و نسبت آن را در مبانی می سنجیم کاملاً واضح و روشن است.
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) با اشاره به مبانی آثار آقای فیرحی تصریح کرد: اگر منشأ معرفت بر اساس اندیشه غربی بخواهیم بحث کنیم در دهه هفتاد سیطره پوزیتیویسم است و نقطه مقابل آن رویکرد هرمونتیکی و تفسیری و امثال ذلک شیوع و رواج پیدا کرد و وقتی وارد معرفت شناسی اندیشه اسلامی بشوید، اجماع متفکران و فلاسفه شیعه است که مناشئ معرفت عبارت از تجربه و حس در بعضی از ساحت ها و عقل در علوم فلسفی و نقل و نظریه معرفتی صدق ما هم مبناگروی می شود.
وی با اشاره به اندیشه فیرحی خاطرنشان کرد: در اندیشه این نویسنده مثلا در رساله دکتری ایشان که بحث قدرت است در اندیشه فوکو رفته است که اولاً در آن نسبیت وجود دارد و هیچ سنخیتی با مبنای معرفت شناختی ما ندارد.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اگر فیرحی در دهه هفتاد بود یک پوزیتویسم بود، اذعان کرد: در آن دوره سیطره پوزیتیویسم بود و در اینجا سیطره هرمونتیک و هرمونتیسن است یعنی یک کسی که در حوزه دانش و نظامات سیاسی نشسته است باید نسبت خودش را با این مبانی روشن کند و براساس آن یا متخصص بحث و گفت و گو در حوزه مبانی باشد و یا اگر چنین نیست از یک متفکری مثل مرحوم علامه طباطبایی و یا دیگر فلاسفه ای که در این زاویه بحث کرده اند، تغذیه کند و موضع خود را دقیقاً با این مبانی معین کند و سپس قلم بزند.
وی با بیان اینکه موضع فیرحی در مبانی سیاسی مشخص نیست، تاکید کرد: نسبت مبانی فیرحی در موضوعات سیاسی یا برقرار نیست و یا عکس آن برقرار شده است یعنی این آثار ابتاء بر نظریه معرفت در نگاه اندیشمندان غربی دارد که می توان خیلی از آثار را در این چارچوب ارزیابی کرد و از دل نظریه معرفت روش بدست می آید.
وی با بیان اینکه روش ورود و خروج به بحث در آثار فیرحی چیست، یادآور شد: اگر ما مبنای هستی شناختی اسلامی و امانیزم غربی را در نظر بگیریم طبیعتاً یک فردی که در حوزه دانش سیاسی قلم می زند نسبت به این دو بنای غربی باید صریح و شفاف باشد یعنی موضع خودش را نسبت به مدرنیته بیان همچنین نگاه انتقادی خود را مشخص بیان کند.
حجت الاسلام نوروزی ادامه داد: وقتی وارد سنخ شناسی مسأله های مرحوم فیرحی شوید مثلاً تهذب و اینکه جایگاهش در اسلام چیست یا دموکراسی مشورتی و سایر مسائلی که در این زمینه است وقتی مجموعه این مسئله ها را به صورت سنخ شناسی مسئله هایی که مورد توجه این نویسنده است، وارد می شویم به لحاظ روش و نحوه ورود و خروج و حل مسئله براساس نگاه غربی و مدرنیته و چارچوب های اندیشه های غربی است.
وی افزود: حتی آنجایی که در باب مشروعیت ده ها روایت را ذکر می کند، گویا اتخاذ موضعی کرده و سپس تلاش می کند آیات متناسب با آن دیدگاه را ردیف و بیان کند و یا استفاده ای کند که نظریه اش مورد تایید قرار گیرد.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه برای تبیین متخصصانه باید تخصص داشت، ابراز کرد: وقتی تحلیل این سنخ مسائلی که مطرح کردم را مورد توجه قرار دهید به نظر چنین اتفاقی نیفتاده که از روی تخصص تبیین متخصصانه ای انجام شده باشد لذا به طور کلی وقتی در یک نگاه درجه دوم این آثار را مورد توجه قرار می دهیم به لحاظ مبانی دچار مشکل و نقطه عزیمت ورود به مسئله و حل مسئله مدرنیته است نه آبشخور اندیشه اسلامی و آنگاه تامل در یافته های سیاسی.
حجت الاسلام نوروزی ادامه داد: آیا آثار این مرحوم می تواند مبین گفتمان انقلاب اسلامی باشد؟ بدون تردید خیر، چرا که مبنائاً و بنائاً و هدفاً متمایز است و همه اینها را در چارچوب مدرنیته قرار می دهیم و حداکثر تلاش این آثار تلاش برای دوره گذار برای فرارفتن از اندیشه ناب اسلامی به اندیشه ناب سکولار است و تلاششان برای تئوریزه کردن این دوره گذار است و برای این تئوریزه شدن مبناً از آن گفتمان مدرنیته تغذیه می کند و بنائاً از گفتمان آیات و روایات و یافته های دینی در تبیین آنچکه فرجامش به درد مدرنیته می خورد استفاده می کند.