«کربلا» موزه نیست؛ آموزه است
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، عاشورا، سراسر مدرسه عشق است هراندازه که انسانها با درسهای نهفته در آن حرکت خونین و ژرف - که بشریت را با ارزشهای متعالی و مفهوم حیات هدفدار آشنا ساخت - آشناتر گردند، به همان میزان عزّتمند خواهند زیست و پایههای حکومت طاغوتها را خواهند لرزاند.
دقت و مطالعه عمیق و تحلیلی در قیام امام حسین(ع) نشان می دهد که این حادثه اگر چه در مکان خاصی اتفاق افتاده و محدود به زمان معینی است؛ اما حقیقت آن، مطلق و مجرد از زمان و مکان بوده و ذاتا خاصیت الگوپذیری دارد.
واقعه کربلا الگویی برای رهبری انقلاب ها و ایجاد تحولات بنیادین در جامعه بوده، تجربه پر ارزشی در اصلاح جوامع انسانی، راست کردن کجی ها، زدودن فسادها و انحراف ها به شمار می رود .اسلام با تحول در بینشها و ارزشها، انسانهایی را تربیت کرد که برای دفاع از مکتب از جان و مال خویش میگذشتند و در میدان جهاد و شهادت، پدر و پسر بر یکدیگر پیشی میگرفتند و گاه برای حضور یکی از آنها در صحنه جنگ و جهاد و ماندن یکی از آنها در خانه، کار به قرعه میکشید.[1]
قیام امام حسین(ع) از آن دست قیام هایی است که بر اساس اصول بنیادین اسلام با روش شناخته شده اسلام و برگرفته از سیره نبوی و علوی، سامان یافته و دارای پیام و وصیت شفاف برای آیندگان است؛ اگر چه این نهضت صرفا برای شبیه سازی و کپی گیری معماری نشده است؛ اما به گونه ای طراحی شده است که استعداد شبیه سازی در آن وجود دارد.
درک پیام عاشورا و الگوگیری از آن برای ایجاد تحول عمیق و سازنده در جامعه و رسیدن به جامعه مطلوب در گرو درک حقیقت قیام کربلا و ارائه تفسیر صحیح از آن و شناخت و مبارزه با تحریفاتی است که خواسته و ناخواسته به دست تحریف گران، در تحلیل و تفسیر این قیام و بهره جستن از آن رخ می نماید .کربلای حسین پر از پیام ها و درس های انسان ساز است. درسهایی که از عاشورا می توان گرفت در گفتار و کردار امام حسین(ع) و یارانش دیده میشود و کسی که به دقت در مجموعه این واقعه بنگرد و آن را فرا راه خود قرار دهد، با این درسهای انسان ساز آشنا می شود.
بی تردید فلسفه تاکیدات پیشوایان دینی از زمان پیغمبر اسلام(ص) و ائمه معصومان(ع) و دستور اکید آنان بر لزوم زنده نگه داشتن یاد و نام امام حسین(ع) این نیست که با برپایی هرساله عزای امام حسین، تسلّی خاطری برای حضرت زهرا ایجاد کنیم[2] بلکه درس حسین بن علی برای ما، درس غیرت و عزت است، درس تحمل و بردباری در شداید و سختی ها، درس مقاومت و مبارزه با ظالمان و حمایت از مظلومان، درس حق مداری و آزادی و شرافت است. خروجی کلاس درس حسین بن علی(ع) چیزی جز این نخواهد بود و اربعین حسینی بیعت با آرمان، اندیشه و مکتب امام حسین(ع) است.
برخی از درسهای کربلا
1- توکّل
امام محمد باقر(ع) در سخنی گهربار فرمودند: «کسی که به خدا توکّل کند، شکست نمیخورد» و قیام خونین عاشورا، سرشار از این آموزه نیک الهی است که فرجامی جز پیروی حق بر باطل را نوید نبخشید. امام حسین(ع) گرچه به استناد دعوتنامههای کوفیان به سمت آنان حرکت کرد، ولی توکّْل آن حضرت به خداوند متعال بود. به همین دلیل، وقتی میان راه، خبر بیوفایی مردم و شهادت مسلم بن عقیل (ع) را شنید، تصمیم خویش را تغییر نداد و برای انجام تکلیف، با توکل به خدا راه خود را ادامه داد. نیز بر این اساس بود که صبح عاشورا و با شروع حمله همه جانبه و بی رحمانه دشمن، در نیایشی به درگاه خدا، اعتماد به پروردگارش را چنین بیان فرمود: «خداوندا! تو تکیه گاه من در هر اندوه، و امید من در هر سختی هستی. تو در هر پیشامدی تکیه گاه و مایه پشت گرمی منی.»
2- رضا و تسلیم
یکی از آموزههای کربلا، راضی بودن به رضای الهی است. هدف امام حسین(ع) فقط خشنودی خدا و پیامبر او بود. اگر در آن قیام خونین، جان عزیزش را نثار کرد، اگر سختترین مصیبتها را به جان خرید، و اگر خاندان گرامیاش را به دست اسارت سپرد، هدفی جز کسب رضای الهی نداشت. امام حسین(ع) هنگامی که میخواست از مکه به سمت عراق خارج شود، خود در خطبهای به این ویژگی اشاره فرموده است: «ما اهل بیت به آنچه خدا راضی است، راضی و خشنودیم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت میورزیم. او اجر صبرکنندگان را به ما عنایت خواهد فرمود.»
3- عمل به تکلیف
از آموزههای ارزشمند کربلا، عمل به تکلیف است. هنگامی که دعوت نامههای پیاپی مردم کوفه به امام حسین(ع) رسید، ایشان هرچند از سستعهدی کوفیان آگاه بود، ولی آن اعلام حمایتها را تکلیفآور دانست و به سوی آنان حرکت کرد.
امام خمینی که خود سالها بعد با همین انگیزه، قیامی عزّت آفرین را پایه ریخت، در سخنانی درباره این آموزه عاشورایی میفرماید:
- اینکه حضرت ابی عبدالله (ع) قیام کرد با عدد کم، برای اینکه گفتند تکلیف من این است که نهی از منکر کنم.
- حضرت سیدالشهدا(ع) تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاویه و پسرش را.
- لکن تکلیف بود که قیام بکند و خونش را بدهد تا اینکه ملت را اصلاح کند و عَلَم یزید را بخواباند.
4- آزادگی
عاشورا، نماد آزادگی است و حضرت سیدالشهدا(ع) سرور آزادگان. همو که در پاسخ کسانی که بیعت با یزید را از ایشان میخواستند تا در امان بماند، میفرمود: آگاه باشید! ناپاک زاده فرزند ناپاک زاده، مرا میان دو چیز مجبور کرده است: بین مرگ و ذلت، ولی هیهات که ما ذلت و خواری را بپذیریم. خداوند پذیرش ذلت را بر ما و بر پیامبر و مؤمنان روا نداشته است و دامنهای پاک و دارای اصالت و شرف و خاندان دارای همت والا و عزّت نفس ما هرگز اجازه نمیدهد اطاعت فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم.
5- اخلاص
اخلاص سیدالشهدا(ع) و یاران آن حضرت، مهمترین عامل جاودانگی قیام حسینی است. از زمانی که حضرت از مدینه حرکت کرد، تا مکّه و سپس کربلا، بسیار کسانِ مدّعی با ایشان همراه شدند و به ظاهر خود را حسینی نشان دادند، ولی هیچکدام بر حرف خود نایستادند و در نهایت، سرور شهیدان را تنها رها کردند.
در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نیز، تنها خون بود و شمشیر و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتیازهای اجتماعی و مقامهای دنیوی خبری نبود. از این رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نیروی اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه میدادند و یکی یکی شربت شهادت مینوشیدند.
6- ایثار
از بارزترین درسهای عاشورای حسینی ایثار و مقدّم داشتن دیگری بر خود است. در صحنه کربلا، نخستین ایثارگر، خود سیدالشهدا(ع) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فدای دین خدا کند و رضای او را برهمه چیز برگزیند. حتی زمانی که یاران حضرت به شهادت رسیدند و نوبت به جانفشانیِ بنیهاشم رسید، امام حسین (ع) ابتدا فرزند دلبندشان، علی اکبر(ع) را برای شهادت در راه خدا فراخواند.
جلوه دیگر ایثار در کربلا، کار زیبای حضرت ابوالفضل (ع) بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، یاد لبهای تشنه امام حسین (ع) و کودکان تشنهکامش افتاد و به خود نهیب زد که: آیا آب مینوشی، در حالی که برادر و مولایت حسین (ع) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشید و بازگشت و لبتشنه به شهادت رسید.
7- امر به معروف و نهی از منکر
از آموزههای ارزنده نهضت حسینی، توجه به دو فریضه مهم امر به معروف و نهی ازمنکر است. امام حسین (ع) در وصیت نامهای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفیه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین برشمرد: من نه از روی سرمستی و گستاخی، و نه برای فساد و ستمگری حرکت کردم، بلکه تنها برای طلب اصلاح در امت جدم حرکت کردم. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن ابی طالب عمل نمایم. حضرت سیدالشهدا (ع) در جای دیگری نیز فرموده بودند: «بارخدایا! من به معروف اشتیاق، و از منکر تنفّر دارم.»
بر این اساس، در زیارتهای گوناگونی که درباره امام حسین (ع) از پیشوایان معصوم (ع) وارده شده، این تعابیر دیده میشود: «گواهی میدهم تو نماز را به پا داشتی و زکات دادی و امر به معروف نمودی و نهی از منکر کردی.»
8- نفی نژادپرستی
شهید، شهید است، چه تفاوت دارد که از چه نژاد و رنگ و زبانی باشد؛ سفید و سیاه، عرب و عجم، رومی یا زنگی. ملاک ارزش در اسلام، عقیده و ایمان است.
شهادتکده کربلا، بزمگاه عشق است و همهگونه شهیدی دارد؛ جوان، پیر، خردسال، شیرخوار، سیاه، سفید، عرب و عجم. آنجا، یگانگی است و از نابرابریِ نژادی اثری نیست. پیشوای شهیدان، حسین (ع) در صحنه نبرد، این آموزش دینی و انسانی را به کار گرفت و سپاس و ستایشی همسان به همه یارانش، از پیرمرد تا نوجوان، و از رییس قبیله تا غلام سیاه روا میدارد.
9- پای بندی به اصول انسانی و اخلاقی
نهضت عاشورا، مظهر ارزشگذاری به حقوق انسانی است. یاران امام حسین (ع) در بین راه کربلا، با لشکریان حرّ بن یزید ریاحی برخوردند که راه را برآن حضرت و یارانش بستند. برخی از یاران امام پیشنهاد مبارزه و نابودی آنها را دادند و دلیل آوردند که قدرت نبرد با ایشان را داریم. ولی امام مدارا کرد و یاران را به صبر دعوت فرمود. همچنین صبح عاشورا که شمر جلو آمد و به آن حضرت اهانت کرد، مسلم بن عوسجه، از یاران امام خواست با تیری او را از پای درآورد که حضرت مانع شد.
10- حق گرایی
«الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لا یتناهی عنه؟ لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقا [3] آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و کسی از باطل روی گردان نیست. در چنین شرایطی مؤمن باید لقاء پروردگارش را بر چنین زندگی ای ترجیح بدهد.»
11- آزادی و شرافت
«الموت اولی من رکوب العار[4] نزد من، مرگ از ننگ ذلت و پستی بهتر و عزیزتر است .» «لا اری الموت الا سعادة و الحیاة مع الظالمین الا برما [5] مرگ را جز خوشبختی نمی بینم و زندگی با ستمکاران را جز ملامت و خستگی.»
12- دوری از ذلت
«هیهات منا الذله [6]ذلت و خواری از ساحت ما به دور است.»
سعید چراغی
[1] . مجمع البحرین، ج2، ص1156؛ تفسیر نمونه، ج23، ص491.
[2] . برخی خیال می کنند که حسین بن علی در آن دنیا منتظر است تا مردم برایش دل سوزی کنند یا - العیاذ بالله - حضرت زهرا (س) بعد از هزار و سیصد سال آن هم در جوار رحمت الهی منتظر است که چهار تا آدم فکسنی برای او گریه کنند تا تسلی خاطر پیدا کند!» این طرز نگاه و اندیشه، نتیجه ای جز خرابی دین و رکود در جامعه ندارد . (شهید مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، مجموعه آثار، ج 17، ص 668 .)
[3] . بحارالانوار، ج 44، ص 381 .
[4] . مقتل الحسین مقرم، ص 345 .
[5] . بحارالانوار، ج 44، ص 381 .
[6] . شهید مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، مجموعه آثار، ج 17، ص 668 .