۱۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۵
کد خبر: ۷۷۶۱۷۶
حجت الاسلام رادنیک مطرح کرد؛

لزوم نظارت دقیق‌تر بر محتوای شبکه نمایش خانگی

لزوم نظارت دقیق‌تر بر محتوای شبکه نمایش خانگی
دبیر ستاد راهبردی هنر‌های تصویری حوزه با اشاره به نگرانی‌های موجود درباره کیفیت و محتوای سریال‌های شبکه نمایش خانگی، اظهار کرد: ضرورت بازنگری در سازوکارهای نظارتی و تولیدی این حوزه بیش از پیش احساس می‌شود.

اشاره ـ در ماه‌های اخیر، شبکه نمایش خانگی با تولید آثاری مانند سریال "تاسیان" مورد انتقاد قرار گرفته است، چراکه به نظر می‌رسد نظارت کافی بر محتوای این آثار اعمال نمی‌شود، ساترا به‌عنوان نهاد مسئول، در انجام وظایف نظارتی خود ضعیف عمل کرده است، این در حالی است که جامعه ایران، با ریشه‌های فرهنگی غنی، انتظار دارد تولیدات فرهنگی با هنجارهای اسلامی-ایرانی همخوانی داشته باشند؛ تنها ۱۵ درصد مردم از این شبکه استفاده می‌کنند، که این آمار نشان‌دهنده عدم استقبال عمومی است و برای بهبود وضعیت، لازم است نهادهای مسئول سیاست‌های خود را بازبینی کرده و نظارت دقیق‌تری بر صدور مجوز و تولید آثار اعمال کنند، همچنین، تولیدکنندگان باید به جای تمرکز بر سلیقه‌های خاص، به نیازهای کلی جامعه توجه کنند و حاکمیت نیز باید با ورود جدی‌تر، از تخریب فرهنگ عمومی جلوگیری کند.

در این راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام مهدی رادنیک دبیر ستاد راهبردی هنر‌های تصویری حوزه علمیه گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه به آن پرداخته می شود:

رسا ـ در ماه‌های اخیر، سریال‌هایی در شبکه نمایش خانگی توزیع شده‌اند که به نظر می‌رسد هیچ‌گونه نظارت دقیقی بر آنها اعمال نمی‌شود؛ نمونه بارز آن، سریال "تاسیان" است، آیا نباید برای نظارت بر کیفیت و محتوای این سریال‌ها سازوکار مشخص و مؤثری وجود داشته باشد؟

شبکه نمایش خانگی، به‌عنوان یکی از ظرفیت‌های قابل‌توجه در حوزه فرهنگی و هنری، قابلیت بسیاری برای رشد دارد، اما متأسفانه با نگاهی به وضعیت فعلی، شرایط به‌گونه‌ای پیش می‌رود که گویی مسائلی چون وظایف، موقعیت‌ها و تکالیف مرتبط با این حوزه در سطح حاکمیت فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی ایران به درستی درک نشده یا نادیده گرفته می‌شود، در ساختار حکمرانی فرهنگی جمهوری اسلامی، اصول و ضوابط مشخصی بر اساس مصالح عمومی و اهداف نظام تعیین شده است و هر گونه فعالیت فرهنگی و هنری در این فضا باید با این ضوابط و سیاست‌ها همخوانی داشته باشد.

با این حال، در ماه‌های اخیر شاهدیم که شبکه نمایش خانگی، علی‌رغم داشتن یک ساختار حاکمیتی و نظارتی، دچار کم‌کاری یا عدم انطباق با این چارچوب‌ها شده است، طبق قوانین، نظارت، همراهی و راهبری این شبکه‌ها وظیفه مجموعه‌های مسئول است، اما عملکرد این نهادها چندان مؤثر به نظر نمی‌رسد، پس از چالش‌هایی که در این حوزه رخ داد، به نظر می‌رسد «ساترا» به‌عنوان یکی از متولیان اصلی، یا اراده لازم برای انجام وظایف خود را ندارد، یا برنامه‌های مناسبی ارائه نمی‌کند.

لزوم نظارت دقیق‌تر بر محتوای شبکه نمایش خانگی

جامعه ایران، به‌عنوان یک جامعه فرهنگی با ریشه‌های غنی اسلامی-ایرانی، انتظارات زیادی از تولیدات فرهنگی و هنری دارد، مردم ما به سنت‌ها و آداب و رسوم پایبندند و هرگونه هنجارشکنی یا عدم التزام به قوانین و فرهنگ جامعه پرسش‌برانگیز است. خانواده‌ها و عموم مردم انتظار دارند که چه نهادهای خصوصی و چه ارگان‌های نظارتی وظایف خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند.

طبق آماری که خود سازمان‌های مرتبط ارائه کرده‌اند، تنها ۱۵ درصد مردم از شبکه نمایش خانگی استفاده می‌کنند؛ این یعنی ۸۵ درصد از مردم، علاقه‌ای به این تولیدات ندارند یا آنها را نمی‌پسندند، همان‌طور که بسیاری از افراد اظهار داشته‌اند، برخی از محتواهای ارائه‌شده نه تنها جذاب نیستند، بلکه از نظر آنان کاملاً نادرست ارزیابی می‌شوند.

لازم است تا بخش‌های خصوصی فعال در این حوزه که مالک سکوهای نمایش هستند، سیاست‌ها و برنامه‌های خود را بازنگری کنند، اصلاح مسیر و پایبندی دوباره به اصول و ضوابط حاکم بر فرهنگ جامعه می‌تواند به بازگشت اعتماد مردم و تحقق اهداف فرهنگی-هنری کشور منجر شود.

رسا ـ مسئولیت صدور مجوز برای این آثار بر عهده ساترا است، چرا روی روند تولید و انتشار آنها نظارت لازم صورت نمی‌گیرد؟

معمولاً یکی از مشکلاتی که در اعطای مجوزها توسط نهادهای مسئول دیده می‌شود، این است که محصول نهایی با آن چیزی که مجوز برایش صادر شده، همخوانی ندارد؛ در این میان، صدور پروانه نمایش نیز به‌شدت اهمیت دارد و نباید اجازه داده شود که یک اثر قبل از دریافت پروانه نمایش بارگذاری یا توزیع شود، باید نه‌تنها در فرآیند صدور پروانه تولید نظارت دقیقی صورت گیرد که چه چیزی قرار است تولید شود، بلکه در زمان توزیع نیز باید بررسی شود که آیا محصول نهایی با توافق‌های اولیه و آنچه مجوز گرفته، یکسان است یا خیر.

این موضوع در حوزه پروانه تولید هم نیازمند دقت بیشتری است، برخی موارد نشان می‌دهند که برخی متولیان مربوطه، معیارهای‌شان با حد متعارف فرهنگی جامعه فاصله دارد، گاهی این حد و مرزها بسیار آزاد و بدون توجه به فرهنگ عمومی جامعه تعریف می‌شوند، وقتی ما مجوز تولید یک اثر فرهنگی یا هنری را صادر می‌کنیم، باید سلایق و معیارهای عمومی جامعه را مدنظر قرار دهیم، چراکه این آثار به‌صورت گسترده در دسترس مردم قرار می‌گیرند، بنابراین، لازم است شرایط، چارچوب‌ها و ضوابط مطابق با هنجارهای فرهنگی عمومی لحاظ شود.

اما متأسفانه گاهی به‌جای توجه به معیارهای عمومی، سلیقه‌های خاص یا نیازهای گروهی مشخص لحاظ می‌شود که دلیل آن روشن نیست، به همین دلیل ضروری است نظارت بر پروانه تولید دقیق‌تر و مبتنی بر هنجارهای فرهنگی جامعه انجام گیرد و همچنین در مرحله صدور پروانه نمایش نیز باید با کنترل دقیق اطمینان حاصل شود که محصول تولیدشده دقیقاً همان چیزی باشد که مجوز برای آن صادر شده است، در غیر این صورت، باید جلوی انتشار آن گرفته شود.

رسا ـ ضرورت دارد اقدامات جدی‌تری صورت گیرد تا از گسترش بی‌قاعدگی فرهنگی در این حوزه جلوگیری شود. آیا این مشکل نباید به‌عنوان یک دغدغه جدی فرهنگی مورد توجه قرار گیرد؟

به نظر می‌رسد موضوعی که مطرح شده از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، مسائل فرهنگی معمولاً در طول زمان خودشان را نشان می‌دهند و تغییرات عمیقی ایجاد می‌کنند، در بحث جنگ شناختی نیز اشاره می‌شود که یک بازه زمانی ۱۵ تا ۲۰ سال لازم است تا برنامه‌های اولیه آن به ثمر بنشیند، چرا که در این مدت دیدگاه‌ها، اندیشه‌ها و اعتمادبه‌نفس افراد تحت تأثیر قرار می‌گیرد، به عبارت دیگر، نسلی شکل می‌گیرد که این تغییرات را پذیرا باشد.

در این شرایط، آثار فرهنگی و هنری نقش اساسی در پرورش نسل آینده ایفا می‌کنند؛ این آثار مشخص می‌کنند که چه سلیقه، منش و نگاه فرهنگی-اجتماعی به جامعه القا خواهد شد، اما آنچه نگران‌کننده است، وجود جریان‌های خزنده و خطرناکی است که به‌تدریج پایه‌ها و چارچوب‌های فرهنگی ما را تضعیف کرده و همچون موریانه آنها را تخریب می‌کنند، آنهایی که با اهداف براندازی و نگاه خصمانه وارد این میدان شده‌اند، برنامه‌ریزی دقیق دارند و به خوبی می‌دانند در حال انجام چه کاری هستند.

در مقابل، ما نیازمند رویکردی دقیق، برنامه‌ریزی شده و مدون هستیم، تحولات فرهنگی کنونی جامعه ما حاصل تغییراتی است که ۱۵ تا ۲۰ سال پیش کلید خوردند و اکنون نیز اگر ساختارهای مناسب ایجاد نشود و افراد دغدغه‌مند و مسئولیت‌پذیر وارد این عرصه نشوند، با مشکلات گسترده‌تری مواجه خواهیم شد.

لزوم نظارت دقیق‌تر بر محتوای شبکه نمایش خانگی

در همین راستا، سازوکارهایی نظیر ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر) ایجاد شده تا بر محتوای تولید شده در حوزه سینمای خانگی نظارت داشته باشد، با این حال، به نظر می‌رسد کارایی این سازوکارها نیاز به بازبینی دارد، همه متولیان فرهنگی باید با جدیت بیشتری وارد عمل شوند تا بتوانند نقش مؤثری در هدایت جریان‌های فرهنگی ایفا کنند.

رسا ـ برای ارتقا سطح کیفی آثار در شبکه نمایش خانگی، چه راهکارهایی می‌توان ارائه داد و چه اقداماتی باید عملی شود تا تولیدات این حوزه به استانداردهای مطلوب نزدیک شوند؟

موضوع مصرف آثار فرهنگی پیچیده‌تر از آن است که صرفاً با اعداد و ارقام به آن نگاه کنیم، وقتی صحبت از آثار فرهنگی به میان می‌آید، لازم است که مصرف این محصولات به‌صورت دقیق و با معیارهای علمی بررسی شود. به‌طور مثال، اگر بگوییم ۱۵ درصد از جمعیت یک جامعه آثار فرهنگی مصرف می‌کنند، بایستی ببینیم این افراد چه گروهی هستند، چه سلیقه‌ای دارند و چقدر این مصرف روی فرهنگ عمومی تأثیر می‌گذارد. 

همچنین باید توجه داشته باشیم که مصرف فرهنگی در جامعه ایران، با وجود جمعیتی حدود ۸۵ تا ۹۰ میلیون نفر، به‌هیچ‌وجه گسترده و همه‌گیر نیست. این محصولات عمدتاً توسط قشر خاصی از جامعه استفاده می‌شوند؛ هرچند به لحاظ عددی ممکن است میلیون‌ها نفر باشند، اما در مقیاس کلان، ضریب نفوذ این آثار همچنان پایین است، این موضوع نشان می‌دهد که بسیاری از مردم با این محصولات ارتباط برقرار نمی‌کنند یا آنها را نمی‌پسندند، در نتیجه، این مسئله نیازمند بازنگری در سیاست‌های تولید و ارائه آثار فرهنگی است.

یکی از نکات مهم دیگر، تأثیر پلتفرم‌ها و جریان‌های تولید صنعتی بر فرهنگ مصرف است، نمونه تاریخی آن را می‌توان در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ میلادی در ایالات متحده مشاهده کرد، زمانی که شرکت‌های تولیدکننده مواد شوینده برای تبلیغ محصولات خود، سرمایه‌گذاری گسترده‌ای روی تولید سریال‌های تلویزیونی خاص انجام دادند، این سریال‌ها که عمدتاً صبح‌ها برای مخاطبان خانم پخش می‌شدند، به "فیلم‌های صابونی" معروف شدند و هدف اصلی آن‌ها افزایش مصرف گرایی بود، اما همزمان تأثیر عمیقی بر جریان اجتماعی و فرهنگی گذاشتند.

این روند به ما نشان می‌دهد که آثار فرهنگی نمی‌توانند جدا از سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی جامعه فعالیت کنند، محصولاتی که صرفاً با هدف افزایش مصرف تولید شوند، ممکن است نه‌تنها به فرهنگ عمومی کمکی نکنند، بلکه در بلندمدت مشکلاتی نظیر تخریب محیط‌زیست، گسترش مصرف بی‌رویه و حتی تغییرات نامطلوب در فرهنگ عمومی را رقم بزنند، بنابراین، برای بهبود وضعیت فعلی، باید نگاهی جامع‌تر به تولید و توزیع آثار فرهنگی داشته باشیم و تأثیرات بلندمدت آن‌ها را در نظر بگیریم.

به نظر می‌رسد که در درجه اول، این مجموعه‌ها باید در سیاست‌ها و برنامه‌های خود بازنگری کنند و جامعه را به‌عنوان یک کلیت در نظر بگیرند. جامعه‌ای که گسترده است، نه فقط یک بازار مصرف خاص، آن‌ها باید آثار و محصولات خود را به شکلی تولید کنند که همه اقشار جامعه را شامل شود. اگر این جامعیت در نگاه و رویکردشان وجود داشته باشد، بسیاری از برنامه‌ها و سیاست‌های موجود در این مجموعه‌ها که تحت اختیارشان است، می‌تواند تغییر کند. نباید صرفاً به سمت تولید برخی محصولات فرهنگی خاص بروند که باعث آسیب به فرهنگ عمومی جامعه می‌شوند، ارزش‌های فرهنگی را تضعیف می‌کنند یا زیر سؤال می‌برند.

یکی از مشکلات جدی که باید به آن توجه کرد، وضعیت مصرف دخانیات و سیگار در جامعه است، شاهد هستیم که مصرف سیگار به شدت افزایش یافته و حداقل سن مصرف کاهش پیدا کرده است. حتی بین دختران نیز رشد مصرف سیگار مشهود است، اینها تهدیداتی جدی هستند که نیاز است روی آن‌ها بازنگری شود. مسائل فرهنگی و اجتماعی کشور باید بر اساس نیازهای عموم جامعه بررسی و مدیریت شوند و اگر رویه‌ها تغییر کند، سیاست‌ها و برنامه‌ها نیز به تبع آن اصلاح خواهند شد و بخش زیادی از این مشکلات حل خواهد شد.

خطاب اصلی من به حاکمیت است؛ اگر این مجموعه‌ها خودشان قادر به اصلاح رویه‌هایشان نیستند، حاکمیت وظیفه دارد وارد میدان شود و با تأمین منافع و مصالح عمومی جامعه، از آسیب رساندن به فرهنگ و حریم خصوصی مردم جلوگیری کند، هیچ توجیهی وجود ندارد که به بهانه کسب‌وکار، آداب، رسوم و فرهنگ جامعه زیر پا گذاشته شود، البته کسب‌وکارها قابل احترام هستند و نقش مهمی در اقتصاد دارند، اما موفقیت اقتصادی نباید به قیمت تخریب فرهنگ عمومی تمام شود، حاکمیت مأموریت دارد تا این مسائل را مدیریت کند و به نظرم هنوز هم فرصت زیادی برای ارائه راه‌حل‌ها و پیشنهادات وجود دارد، اگرچه مجال در اینجا محدود است، اما قطعاً می‌توان راهکارهای بسیاری برای حل این معضلات ارائه داد.

نویسنده: مهدی الهی

ارسال نظرات