۰۲ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۸:۲۳
کد خبر: ۸۱۷۰۰

انتظار و پیرایه های ناصواب

علیرضا استادیان
مهدويت

فرا رسید نیمه شعبان، سالروز ولادت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف ، از سویی فرصتی است برای شادمانی و جشن و سرور و از سویی مجالی است برای اندیشیدن و آسیب شناسی در این حوزه.
نوشته زیر از این باب است:

مهدویت ازمباحث ساختاری در بنیاد اندیشه های مذهبی تشیع است که بر پایه آن لطف الهی درهدایت بندگان به ظهور رسیده و اعتقاد به امامت به تکامل می رسد.

مهدی باوری اعتقادخاص شیعه نیست بلکه دغدغه ای برای تمام انسانها، فارغ از دین و ملت و رنگ و نژاد است، زیرا مهدویت  منشائی فطری  دارد ومبتنی بر نیاز طبیعی انسان در راستای کمال جوئی است، اما به طور حتم درون مایه هایی قوی درباره انتظار همچون، وظیفه منتظران، ویژگی های شخصی قائم، ویژگی های حکومت جهانی و نشانه های ظهور در ادبیات موعود شناختانه شیعه، بسیار ممتاز و بی رقیب است.

از آنجا که اعتقاد به امامت در میان شیعیان دارای اهمیت بسزا بوده و ظهور، مقدمه ساز تحولات عمیق معرفی شده، این مساله خارج از بعد عقیدتی، در عرصه های گوناگون اجتماعی اثر گذار است.

مهدویت که دارای عنصر امید بخشی است، راه آینده را روشن ترسیم کرده و تحقق وعده های الهی مانند حاکمیت ارزش های الهی، حکومت مستضعفین1 ، عدالت برای همه و آزادی حقیقی، را نوید می دهد و راه را مقابل یاس و ناامیدی در شرایط سخت می بندد.

مهدویت ارزشی است که ارزش های دیگر در بدنه آن جوانه می زنند و شکوفا می شوند و رویای انسان سرگشته که به دنبال جامعه آرمانی بوده است را محقق می سازد.

اما هر مقوله ای که از لحاظ ایدئولوژیک با این اهمیت و تاکید مواجه بوده و تا این اندازه کارا باشد، به طور حتم از چشم سودجویان و سوداگران مخفی نمی ماند.

عده ای دست به کار می شوند و با انگیزهای گوناگون، سرچشمه ای را آلوده می کنند که بسترهای آن در ساحت های عقیدتی، سیاسی، اجتماعی کشیده شده است.

آسیب شناسی مقوله مهدویت را همین بزرگی دامنه ابتلائات و گستردگی اشتباهات، بایسته می نماید.

در بحث آسیب شناسی مهدویت با نگاهی به ناسره های این عرصه به علت شناسی پرداخته و نمایی از زمینه ها، اهداف و اغراض ضدجریان های این جریان اصیل ارائه می کنیم.

دنیا طلبی

انگیزه های مادی افراد سامان دهنده جریان های نوظهور و به دست آوردن منافع مادی در پناه ادعای ولی بودن، انگیزه غالبی در دوران فعلی شده است تا مدعیان دروغین، دکانی با سرمایه دین فروشی و ریا باز کنند و افراد ساده را به بهانه کمک به نهضت، نذر و نیاز و دعا نمودن، تیغ بزنند.

کلاهبرداری با پیشانی بند دین و با سوء استفاده از مردمی که یا از حیث فکری رشید نیستند و یا از  فشار مشکلات و گشایش امر به هر آویزی دست می یازند.

دنیا طلبی در جلوه شیطانی حب جاه و مقام هم، گونه ای است که مدعیان با ضعف شخصیتی را با خود همراه کرده است.

افراط ورزی

با نگاهی به عوامل شیوع بابیت و بهائیت، می بینیم این دو در بستری متولد می شوند که افراط گرایی در نوع تبیین جایگاه امامت موج می زند.

شیخیه یا بالاسریه، پیروان شیخ احمد احسائى و سید کاظم رشتى بوده و مى‏گفتند: براى آن که خدا را بشناسیم، باید پیغمبر را بشناسیم، چون شناخت‏خدا برای ما مقدور نیست و براى این که پیغمبر را بشناسیم باید امام را بشناسیم. شناخت پیامبر با آن کمالات که صادر اول است، از ناحیه حق متعال بر ما مقدور نیست و براى این که امام را بشناسیم، باید رکن رابع را بشناسیم، باید واسطه بین امام و مردم را بشناسیم و شناسایى امام با آن کمالات که قلب عالم وجود است، براى ما مقدور نیست. ما کجا مى‏توانیم امیر المؤمنین (ع) را بشناسیم؟ ما کجا مى‏توانیم حضرت مهدى (عج) را بشناسیم؟ ما باید رکن رابع را بشناسیم. رکن رابع یعنى کسى که واسطه میان مردم و امام است و در حقیقت‏شیخ احمد احسائى و سید کاظم رشتى خودشان را داراى همچین مقامى مى‏دانستند.2

البته افراط در تبیین ارزش های دینی در میان شیخیه به این مقدار محدود نمی شد اما همین اندازه برای پی ریزی تفکر باطلی برای باب شدن و واسطه بین مردم و امام زمان(عج) بودن، کافی بود.

شرایط دشوار اجتماعی

موقعیت های به وجود آمده، انسان ها را به موضع گیری فرا می خواند و انسان مطابق شرایط از خود عکس العمل نشان می دهد.

مطالعات تاریخی نشان می دهد هرگاه شرایط اقتصادی نظیر فقر و تنگدستی و قحط سالی یا شرایط سیاسی مانند خودکامگی حاکمان و قتل و غارت رعیت یا حمله دشمنان خارجی صورت گرفته و تنفس در فضای زندگی برای مردم سنگین شده، جامعه یا به سوی عرفان های خموده و گوشه های خانقاه کشیده شده3 و یا به بارقه های کم نور، دل سپرده است.4

در این فضا، امید به منجی و گشایش امور از راه ظهور، نزدیک انگاشته شده و با عجله پیوند می خورد و هر صدایی، دلی را به لرزش درمی آورد و به دنبال خود می برد.

دست پنهان

مهدویت یک رقابت بی پایان با ادعای سردمدارانی است که خود را حاکم دنیا می دانند و قدرت مادی و سرمایه فیزیکی را مشخصه مشروعیت برای فرمان روایی.

مهدویت نوری است که نوید می دهد و زنجیرهای نا امیدی و نتوانسن را از پیش پای معتقدان برمی دارد و پای حرکت برای فتح قله های علم و عمل می بخشد.

دشمن درصدد می افتد تا قلب تپنده را مجروح سازد و با شاخه شاخه نمودن درخت تنومند ظهور، آن را بی جان کند و با نمایش موعودی ساختگی، ساختمان فکری انتظار را ویران کند.

بابیت و بهائیت جلوه هایی آشکار از همین دست پنهانی هستند.

ضعف معرفتی

جهل و نادانی دشمن شخص است و آن که از حقیقت منجی و صفات او و ویژگی های قیامش نمی داند، نمی داند دل به که می دهد؛ به اتفاقات،  دل بسته و با هر نسیمی همراه می شود و با شوری که از شعور دینی خالی است، در گرداب احساسات غوطه می خورد و در نا کجا آبادی که دجالان طرح ریخته اند، منزل می کند.

نداشتن بصیرت و آگاهی صحیح مردم از موعود ترسیم شده در معارف اهلبیت(ع)، عاملی است که دست مرید پروران را برای ادعا های خنده آور باز گذارده و جذب مخاطب را بسیار آسان کرده است.

آخر آنکه مهدی باوری نیازمند مهدی شناسی است و از آنجا که جایگاه مقوله مهدویت خطیر است، باید خطر انحرافش را جدی گرفت و با افزایش بصیرت دینی و دشمن شناسی، خود را برای ظهورش آماده نمود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- آیه پنجم سوره قصص: و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.( اراده ما براین تعلق یافته که به مستضعفان زمین نعمت بخشیده و آنان را پیشوایان و وارثان زمین سازیم.)

2-مقاله شیخیه و بنیانگذار آن در پایگاه اطلاع رسانی اسلام کوئست

3- اوج عرفان های خانقاهی در ایران مصادف است با حمله مغولان به ایران که شرایط دشوار آن روزگار، راه را برای هموار شدن گسترش این تفکر خنثی باز می کند.

4-از باب نمونه، نگاه کنید به بیانیه آیت الله شیخ اسحاق الفیاض در مورد علل افزایش مدعیان دروغین مهدویت در عراق، پایگاه اطلاع رسانی موعود به تاریخ 22/8/1387

ی/702

ارسال نظرات