۲۸ شهريور ۱۳۹۱ - ۲۱:۲۰
کد خبر: ۱۳۹۱۷۸
آیت‌الله علمی اردبیلی از زبان شاگردان(1)‌؛

تدریس در دانشگاه با ویژگی‌های منحصر به فرد

خبرگزاری رسا ـ شاگرد آیت الله علمی گفت: ابعاد مختلفی مثل احاطه به فقه و اصول، فلسفه شرق و غرب، آثار و تألیفات زیاد، درک کردن استادان بزرگ در مباحث تاریخی و نیز بیان شیوا از گزاره‌هایی بود که دانشجو را به سوی مرحوم آیت‌الله علمی جذب می‌کرد.
رستگار مقدم شاگرد آيت الله علمي اردبيلي آيت الله علمي اردبيلي
آیت‌الله میرزا علی علمی اردبیلی فرزند فقیه عالی قدر، آیت‌الله شیخ محمد علمی اردبیلی(ره) و از شاگردان برجسته امام خمینی(ره) و آیات عظام خوئی، میلانی و صدر بود که پس مجاهدت علمی در حوزه و دانشگاه، اوایل شهریور امسال در مشهد مقدس دار فانی را وداع گفت.

 متن زیر بخش اول گفت‌وگوی خبرنگار رسا با هادی رستگارمقدم گوهری از شاگردان نزدیک مرحوم آیت‌الله علمی اردبیلی است که تقدیم علاقه مندان می‌شود:

 

بنده از سال 1365 در دانشکده الهیات مشهد با مرحوم آیت‌الله علمی اردبیلی آشنا شدم که ایشان در آنجا فقه و فلسفه تدریس می‌کردند، مدیر گروه فلسفه آن زمان، آقای آشتیانی به ایشان بسیار احترام می‌گذاشت و فقط ایشان را برای تدریس فلسفه قبول داشت در حالی که خیلی از اساتید بزرگ دیگر نیز در آنجا به تدریس فلسفه پرداخته بودند.
 همیشه پیاده تا دانشگاه می‌آمدند
مدیریت گروه فقه دانشکده نیز با دکتر انجوی‌نژاد بود، بعد از او نیز اساتید دیگری آمدند و همه تأکید داشتند که مرحوم علمی در آنجا تدریس کند که مرحوم علمی نیز این کار را تا همین اواخر انجام می‌دادند.
پس از سال 1370 که بنده به عنوان کارشناس، وارد گروه معارف دانشگاه فردوسی شدم، مرحوم علمی هم‌زمان با تدریس در دانشکده الهیات، گروه معارف را نیز پشتیبانی می‌کردند و این کار را بسیار خوب انجام می‌دادند.
 از سال 1370 تا 1373 به دلیل اینکه کارشناس گروه بودم، از نزدیک با ایشان رابطه داشتم و برخورد ایشان با دانشجویان و دانشجویان با ایشان را می‌دیدم، رفتارشان به گونه‌ای بود که حتی دانشجویان علوم پزشکی هم که در آن زمان نسبت به دیگر دانشجویان دانشگاه فردوسی از نظر رفتاری و ظاهری تفاوت داشتند، نسبت به ایشان بی‌احترامی نمی‌کردند و از سخنانش بسیار متأثر می‌شدند.
در آن زمان سرویس‌هایی در اختیار استادان قرار می‌‌گرفت  تا آنها به موقع سر کلاس برسند، ایشان به ندرت از این سرویس‌ها استفاده می‌کرد و دانشکده‌هایی که داخل شهر بود، مثل دانشکده پرستاری، علوم و ادبیات را پیاده می‌رفت و فقط برای رفتن به دانشگاه‌هایی که در منطقه پردیس بود، آن هم به اصرار ما و به‌خاطر این‌که به موقع به کلاس برسد از سرویس استفاده می‌کرد.
 این برنامه اخلاقی و سلوک رفتاری ایشان در برخورد با جوان دانشجویی بود که امروز از بزرگتر‌های جامعه محسوب می‌شود و معمولا در ارزیابی‌هایی که در آن زمان از دانشجویان انجام می‌شد، ایشان بالاترین نمره را کسب می‌کرد.
حتی با حضور یک نفر نیز درس را شروع می‌کردند
به ندرت بین اساتید گروه معارف استادی بود که یک‌ ترم، معادل 32 ساعت را مرتب بیاید ولی ایشان در هر شرایطی خود را می‌رساند و غیبت نداشت و دانشجویان نیز خیلی کم کلاس‌های ایشان را غیبت می‌کردند و این به دلیل چند بعدی بودن شخصیت ایشان بود، نه صرفاً برخورد خوب ایشان، چون اساتید خوش‌برخورد دیگری هم بودند.
 ابعاد مختلفی مثل احاطه به فقه و اصول، فلسفه شرق و غرب، آثار و تألیفات زیاد، درک کردن استادان بزرگ از جمله در مباحث تاریخی و نیز بیان شیوا از گزاره‌هایی بود که دانشجو را جذب می‌کرد.
از نظر درسی‌ بسیار منظم بودند و درس ایشان تحت هیچ شرایطی تعطیل نمی‌شد، در تمام این یازده سال که بنده در خدمت ایشان بودم، فقط یک مرتبه به مناسبت فوت والده گرامیشان، درس تعطیل شد و حتی در زمان مریضی نیز با همان حال در درس حاضر می‌شدند.
 رأس ساعت مقرر درس را شروع کرده و به موقع تمام می‌کردند، حتی اگر یک نفر در کلاس حاضر بود و بارها شده بود که بنده تنها بودم ولی ایشان درس را شروع کرده بودند و همین باعث شد که در طول این یازده سال به درس ایشان ترغیب شوم و به طبق گفته خودشان، به تعداد انگشتان دست نیز غیبت نکنم.
 مبنای اصولی و فقهی آیت‌الله علمی اردبیلی
بنده تا سال 1374 در گروه معارف دانشکده بودم و پس از آن با مجله اندیشه حوزه همکاری داشتم، بنابراین تا سال 1380 کمتر ایشان را می‌دیدم، مگر در منزل آیت‌الله زنجانی، زیرا ایشان مقید بودند در اعیاد و وفات‌ها که آیت‌الله زنجانی مجلس دارند، شرکت می‌کردند و تا همین اواخر نیز گاهی اوقات روزهای جمعه در روضه ایشان شرکت می‌کردند، به این ترتیب بیشتر ملاقات‌هایمان در منزل آیت‌الله زنجانی بود.
سال 1380 متوجه شدم که ایشان بعد از ظهر‌ها درسی را در منزل‌شان بیان می‌فرمایند، به دلیل مشغله زیادی که صبح‌ها داشتم زمان آن درس بسیار خوب بود اما در ابتدا ایشان می‌فرمود: شما که دروس آیت‌الله زنجانی را شرکت کرده‌اید لازم نیست  در درس من شرکت کنید؛ چون من قبل از آن در درس‌های خارج آیت‌الله سعیدی کاشمری و آیت‌الله زنجانی و درس فلسفه مرحوم آشتیانی شرکت کرده بودم و ایشان هم تا حدی مطلع بودند.
 اما می‌دانستم که ایشان در مسائل فقهی از شاگردان آیت‌الله میلانی بوده و در اصول نیز بیشتر از محضر مرحوم پدرشان و شهید صدر استفاده کرده‌اند، بنابراین تمایل زیادی به دانستن دیدگاه‌های ایشان داشتم و بالاخره با اصرار به کلاس درس ایشان رفتم.
زمان ورود من، اواخر اصول دوره قبل بود و در دوره جدیدی که در سال 1381  آغاز شد، شرکت کردم و این دوره تا سال 1390 به پایان رسید، یعنی یک دوره کامل اصول در خدمت ایشان بودم و تمام مطالب را یادداشت کرده‌ام؛ ایشان در سال‌های 1390 و 1391 نیز دو دوره فقه گفتند.
مبنای اصولی ایشان بیشتر حول دیدگاه‌های مرحوم نائینی بود، زیرا مرحوم نائینی در مسائل اصولی روی مجتهدین بعد از خود بسیار تأثیرگذار بود که از آن جمله مرحوم خوئی، آقا ضیاالدین عراقی و شهید صدر را می‌توان نام برد که شهید صدر نوآوری‌هایی در مسائل اصولی داشتند و مرحوم علمی نیز آنها را بیان می‌کردند، اما بیشتر گرایش بحث روی نظریات مرحوم نائینی بود.
مرحوم علمی دیدگاه‌های مرحوم شیخ حسین حلی را نیز بیان کرده و می‌فرمودند که مرحوم حلی را از نزدیک دیده‌اند؛ شیخ حسین حلی آثارمکتوب ندارند ولی آثار تکوینی بسیار و شاگردان اعجوبه‌ای دارند که مثل شخصیت خودشان، ناشناخته مانده‌اند و یکی از آنها پدر مرحوم علمی بوده که مرحوم علمی، دیدگاه‌های شیخ حسین حلی را از پدرشان گرفته بودند که نوشته آنها نیز موجود است.
مرحوم علمی در مسائل فقهی مبنای «عروه‌الوثقی» را داشتند و مسائل را بر اساس آن نقل می‌کردند و بنا بر خصوصیت درس خارج، به دیدگاه‌های امام خمینی(ره)، مرحوم خوئی، حکیم و شاهرودی اشاره می‌کردند، در اصول نیز به دیدگاه‌های مرحوم شیخ محمد اصفهانی معروف به کمپانی که از شاگردان مرحوم نائینی بود نیز اشاره می‌کردند.
ایشان دیدگاه‌های مختلف را می‌گفتند و در انتها نیز دیدگاه خود را مطرح می‌کردند که گاهی تأیید نظر یکی از علما و گاهی دیدگاه خود ایشان بود.
آثاری که در مسائل فلسفی از خود برجا گذاشته‌اند عبارتند از فلسفه و کلام اسلامی، شرح باب حادی عشر، بدایه الحکمه، نهایه الحکمه که بنده بانی چاپ آن شدم و بوستان کتاب آن را منتشر کرد و شرح و تعلیقه‌ای بر منظومه سبزواری که هنوز چاپ نشده است. 
یک دوره فرهنگ فلسفه را درخصوص فلسفه غرب نوشته‌اند که به ترتیب حروف الفبا در ده جلد جمع‌آوری شده و در آن شخصیت‌های فلسفی غرب، چه مادی و چه تجربی و نظری و گاهی مسائل فیزیکی را نیز آورده‌اند؛ همیشه نیم ساعت زودتر از درس جمعی تشکیل و مباحثی مطرح می‌شد و این اواخر راجع به مباحث نجوم در فیزیک و انیشتین بحث می‌شد و ایشان بسیار خوب انیشتین و هم‌دوره‌های او مثل شرودینگر را می‌شناختند و بسیار خوب بر مسائل اشراف داشتند.

زمان و مکان، ابعاد چهارم و پنجم هستند

کتابی به نام مبدأ و معاد، تنظیم و مستندسازی شد که آن را خدمت مرحوم علمی دادم و تقاضا کردم مقدمه‌ای برای آن بنویسند و ایشان نیز پس از ممانعت به دلیل مشغله فراوان، آن را قبول کرده و ابتدا، از اول تا آخر آن را خواندند، این کتاب در اصل عربی بود و حاشیه‌های آن از مرحوم سبزواری و مرحوم جلوه و به زبان عربی نوشته شده بود که مرحوم علمی آن را کامل خوانده و نکاتی را تذکر دادند.
سپس مقدمه‌ای مفصل و کاملا علمی به زبان عربی برای آن نوشتند که در آنجا به بحث زمان و مکان اشاره کرده و می‌گویند: این‌که زمان و مکان، دو بعد چهارم و پنجم اجسام باشند را ملاصدرا قبل از انیشتین مطرح کرده است و انیشتین فقط به زمان پرداخته و مکان را تابعی از زمان می‌داند، ولی شهرت انیشتین باعث شد این مسأله به نام او ثبت شود.
این نوشته نشان‌دهنده آن است که مرحوم علمی این مسائل را مطالعه و کاملاً درک کرده بودند و نمی‌توان گفت که صرفاً گزارشی را شنیده و عیناً منتقل کرده‌اند زیرا وقتی بحث می‌شد، این مسائل را به فرهنگ فلسفه ارجاع می‌دادند و در همان جا این مسائل را مطرح می‌کردند.
شش جلد از آن کتاب چاپ شد، ولی چهار جلد ادامه آن برای تایپ به شخصی سپرده شد و او مدعی شد که فایل‌های تایپ شده پاک شده و فایل‌های نوشته شده نیز گم شده است./932/گ402/س
ارسال نظرات