۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۴
کد خبر: ۲۶۵۰۲۹
سلسله نوشتارهای آیت الله صافی گلپایگانی درباره مهدویت(۵)؛

بامداد امید

خبرگزاری رسا ـ پنجمین یادداشت از سلسله نوشتارهای حضرت آیت الله صافی گلپایگانی درباره مهدویت با عنوان «بامداد امید» منتشر شد.
آيت الله صافي گلپايگاني

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله صافی گلپایگانی، پنجمین سلسله نوشتارهای حضرت آیت الله صافی گلپایگانی درباره مهدویت با عنوان « بامداد امید» منتشر شد.

 

متن این یادداشت بدین شرح است؛

 

«وَ نُریدُ أنْ نَمُنَّ عَلَی اَلَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأرض وَنجْعَلَهُمْ أئِمَّةَ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ»

 

... و این صدای خوش و روح افزای نوزادی است که جهان را با قدوم خویش مبارک گردانیده است. نوزاد سر به سجده گذاشت و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر صلی الله علیه و آله و امامت پدران بزرگوارش شهادت داد.

 

آری؛ سرانجام، شب به دقیقه ی آخرین رسید و ثانیه شماری شروع شد، ثانیه‌ها هم با کُندی یکی پس از دیگری گذشتند. ناگاه نورانیت و روشنی فوق‌العاده‌ای که بر نور چراغ‌ها غالب شد، همه را از تولّد نوزاد بشارت داد. نوزاد به دنیا آمد و آخرین رهبر عالم بشریت ولی الله اعظم با جمال جهان‌آرای خود گیتی را مزین و روشن ساخت.

 

نرجس، غرق در افتخار و مباهات گشت، بانگ تکبیر و تحمید و تسبیح توأم با فریادهای شادی و تهنیت و هلهله طنین‌انداز گشت.

 

در ملأ اعلی، فرشتگان و کرّوبیانِ عالم بالا از نوزادی که هم اکنون در خاندان نبوت و ولایت، قدم به عرصه این جهان گذاشته، در سخن بودند.

 

بهشت را زینت می‌کردند تا محافل جشن و مجالس انس و ذوق ملکوتی برپا کنند. غریو شادی، نغمه‌های روح‌بخش و طرب‌انگیز حور العین، بهشتیان را غرق در حظوظ روحانی کرده بود.

 

آری؛ این افتخار، مخصوص دودمان نبوّت است که موعود و نجات دهنده بشر از تجاوز و ستم و آن کس که برای تأسیس سازمان جهانی اسلامی و اجرای نظام قرآنی قیام فرماید، از آن خاندان با عظمت است.

 

پیامبر صلی الله علیه و آله خوش دل بود که فرزندش مهدی به هدف‌های رسالت و دعوت او جامه ی عمل می‌پوشاند و به خاندان خود به خصوص علی و فاطمه و حسنین علیهم‌السلام مژده می‌داد که مهدی - همان کسی است که با نهضت بی‌مانند خود بنیان شرک را ویران و اساس توحید و یکتاپرستی را محکم و استوار می‌سازد و فرمانروای کل جهان می‌گردد- از فرزندان آنها است.

 

او است همان نابغه‌ی بی‌نظیری که انبیا و اولیا ظهورش را مژده دادند و جهان بشریّت را به قیام آن حضرت، برای تشکیل حکومت حق و عدالت اسلام و صلح پایدار و برچیدن بساط بیدادگران، نوید دادند و همه را به آینده‌ی گیتی امیدوار ساختند.

 

جهان با همه تحرّکی که در ناحیه علوم مادّی دارد و با اینکه بشر دست به کار تسخیر فضا شده و به قدرت فکر خود می‌بالد، با کمال تأسف در جنبه انسانیت قدم به جلو نگذاشته و در مدنیت اخلاقی و وجدانی سیر قهقرایی دارد.

 

فساد اخلاق و بی‌عفتی، فحشا و طغیان شهوت و غضب، زن و مرد را به ستوه آورده و به جهنم نکبت‌ها و انحطاط سوق می‌دهد. التزام به آداب دینی و شعائر مذهبی ضعیف می‌شود و بدترین مظاهر شرک که استبعاد بشر و ملل و سلب آزادی انسان‌ها باشد، به صورت‌های گوناگون رایج و ارکان آن محکم و استوار می‌گردد.

 

در این جهان، تنها نوری که نشاط بشر را نگاه می‌دارد و او را امیدوار می‌سازد، همان بشارات انبیا و پیشوایان دینی است که همه را به آینده جهان خوش‌بین نموده و نور امید را در دل‌ها روشن ساخته است.

 

همه با اعتماد تمام و قلبی سرشار از نشاط انتظار دارند؛ انتظار کسی را دارند که این ابرهای تیره ظلم و ستم و فساد را، از افق عالم برطرف کرده و در عالم، برادری و آزادی واقعی را برقرار، و احکام عالی آسمانی را اجرا نماید و بشر را به سوی هدف شریف انسانی رهنمایی فرماید.

 

شیعیان و مؤمنان به این ظهور، شب و روز نیمه شعبان را جشن می‌گیرند و چراغانی می‌کنند و خیابان و بازار و مغازه‌ها و خانه‌ها را زینت می‌نمایند و غرق در شادمانی می‌شوند و به ملل جهان علاقه خود را به عدل و داد، صلح و برادری جهانی اعلام، و روح شکست‌ناپذیر و امیدوار خود را آشکار می‌سازند.

 

ای مهدی موعود؛ همه شیعیان و دوستانت آرزومند و منتظرند که بامداد سعادت آنها و همه مردم جهان طالع شود و با قیام تو تمام دردهایشان درمان گردد و پرچم توحید و عدل و صلح اسلام در سراسر گیتی به اهتزاز درآید:

 

شاد باش ای عارف نیکو سیر * کاین شب‌ هجران سحر گردد ‌سحر

 

شاد باش ای خسته‌ی بار فراق * شاد باش ای غرق بحر اشتیاق

 

می‌‌دمد از لطف حق صبح ظهور * می‌شود گیتی پر از وجد و سرور

 

افکند البته از رخ این نقاب * فاش سازد امر حق را بی‌حجاب

 

می‌کِشد از دشمن حق انتقام * می‌برد از شرک و از اصنام نام

 

البشاره ای که داری انتظار * می‌شود آخر سحر این شام تار

 

البشاره مصلح نیکو سرشت * آید و گیتی کند رشک بهشت

 

صبر کن صبر ای به هجران مبتلا * که رسد دوران وصلش بر ملا

 

البشاره «صافی» صافی ضمیر * که جوان گردد دگر این چرخ پیر/998/د101/ج

 

ارسال نظرات