۲۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۳
کد خبر: ۲۸۱۵۹۶

فتنه‌انگیزی برای تثبیت رژیم‌صهیونیستی

خبرگزاری رسا ـ رمزگشایی از یک فتنه عمیق. فتنه‌ای که این روزها منطقه غرب آسیا را فراگرفته و با شکل جنگ شیعه و سنی چهره خود را نمایان کرده است.
اختلاف شيعه و سني

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، رمزگشایی از یک فتنه عمیق. فتنه‌ای که این روزها منطقه غرب آسیا را فراگرفته و با شکل جنگ شیعه و سنی چهره خود را نمایان کرده است. هشدار این فتنه بزرگ در سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب قرار داشت. سخنانی که به صراحت بر نقش جریان استکبار برای ایجاد شکاف میان مردم منطقه تأکید می‌کند تا از این مسیر شرایط را برای نفوذ خود در میان ملت‌های منطقه فراهم کند. ایشان در این خصوص فرمودند: «نقشه‌ این دشمن در این منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است - البته شعب زیادی دارد لکن عمده این دوتاست- یکی عبارت است از ایجاد اختلاف، دومی عبارت است از نفوذ. این اساس نقشه‌ دشمن در این منطقه است: ایجاد اختلاف؛ اختلاف بین دولت‌ها و بعد اختلاف بین ملت‌ها که خطرناک‌تر از اختلاف دولت‌ها، اختلاف ملت‌هاست؛ یعنی دل‌های ملت‌ها را نسبت به یکدیگر چرکین کنند و عصبیت بیافرینند، با نام‌های مختلف. حالا یک‌وقت مسئله‌ پان‌ایرانیسم و پان‌عربیسم و پان‌ترکیسم و این حرف‌ها بود، یک روز هم مسئله‌ سنی و شیعه و تکفیر و مانند اینهاست؛ به هر عنوانی که بتوانند، ایجاد اختلاف کنند.»

 

این گفته‌های مقام معظم رهبری در حالی بود که این روزها در کشورهای مختلفی اعم از عراق، سوریه، یمن، افغانستان و پاکستان درگیری‌های شدید قومیتی شکل گرفته که رسانه‌های غربی نیز تلاش زیادی می‌کنند که در کنار این درگیری‌ها چهره دین مبین اسلام را مخدوش و این جدال‌ها را، جدال میان شیعه و سنی معرفی کنند.

 

عواید استکباری

اما شاید سؤال اصلی این باشد که دلیل تلاش جریان استکبار برای مخدوش کردن چهره اسلام چیست؟‌ پاسخ به این سؤال را باید بی‌شک در موج بیداری اسلامی جست‌وجو کرد. موضوعی که رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان خود به صراحت به آن اشاره کردند. درست همزمان با تشدید موج بیداری اسلامی در کشورهای منطقه و سرنگونی حکومت‌های دیکتاتور وابسته به جریان استکبار که سبب از بین رفتن منافع غرب در منطقه حساس غرب آسیا شد به یکباره این موج مسیر خود را تغییر داد و سمت کشورهای غربی رفت، تا جایی که لندن و نیویورک نیز درگیر حرکتی شدند که بسیاری از کارشناسان آن را متأثر از موج بیداری اسلامی قلمداد می‌کردند. موجی که باعث شوکه شدن سیاستمداران این کشورها شد. در این حرکت‌های اعتراضی مردمی که سال‌ها زیر استبداد رژیم‌های غربی زندگی سختی را می‌گذراندند، ضمن همذات‌پنداری با مردم کشورهای عربی که موفق شده بودند خود را از زیر یوغ حاکمان مستبد نجات دهند به خیابان‌ها آمدند و خواستار احقاق حقوق خود شدند.

 

موضوعی که تا مدت‌ها تمرکز مقامات انگلیس و امریکا را به هم زده بود و سرانجام پس از اعمال خشونت گسترده علیه معترضین که منجر به کشته شدن تعداد بسیار زیادی نیز شد، موفق به کنترل موقت این بحران شدند. حال استراتژیست‌های این کشورها با درک این مطلب که ریشه اصلی و الهام‌بخش این قیام‌های مردمی در سراسر دنیا، اسلام است، تمامی تلاش خود را به کار بسته‌اند تا به هر طریق ممکن ضمن مقابله با اسلام، عملاً ریشه این حرکات را در کشور خود کور کنند. بنابراین به خوبی مشخص است که آنها با معرفی دروغین داعش و النصره به عنوان نماینده دنیای اسلام در سطح جهان و جامعه خود به دنبال آن هستند که چهره‌ای دیگر از بیداری اسلامی به مردم معرفی کنند. علاوه بر این وجود جریان تندرو در داخل اسلام همواره دلیل خوب و محکمی است که بتوانند به تخریب چهره دنیای اسلام بپردازند.

 

تأمین منافع اقتصادی از آشفتگی کشورهای اسلامی

از سوی دیگر نگاهی به گستره فعالیت جریان تکفیری در دنیای اسلام‌ که دامنه نفوذ آن در کشورهای اسلامی نظیر یمن، عراق، سوریه، پاکستان، عربستان و کشورهای اسلامی آفریقایی به خوبی قابل مشاهده است، نشان می‌دهد که غرب‌  و به ویژه امریکا و انگلیس این گروهک تروریستی را به ابزاری برای ایجاد ناامنی در دنیای اسلام تبدیل کرده است.

 

این در حالی است که وجود منابع سرشار انرژی در کشورهای اسلامی و همچنین وجود بازارهای بزرگ مصرف در این کشورها، چشم طمع بسیاری را متوجه منطقه خاورمیانه کرده است. حال وجود این ناامنی نه تنها باعث می‌شود که این کشورها هزینه‌های زیادی را برای تأمین امنیت خود بپردازند و همین امر باعث می‌شود که نتوانند به پیشرفت اقتصادی دست پیدا کنند و برای تأمین هزینه‌های خود نیز باید اقدام به خام‌فروشی منابع انرژی خود با قیمتی بسیار ناچیز به کشورهای استعماری کنند. بنابراین این خود دلیلی موجه است تا امریکا و شرکای غربی‌اش با تقویت موج ناامنی در منطقه و کشورهای اسلامی عملاً کمک بزرگی نیز به اقتصاد خود کنند.

 

اتهامات واهی علیه ایران

حمایت‌های علنی امریکا و انگلیس از گروهک‌های ‌تروریستی تکفیری در حالی است، که آنها برای آنکه روی ارتباطات خود با این گروهک‌ها سرپوش بگذارند، همواره اتهامات دروغی را در خصوص ارتباط ایران و کمک جمهوری اسلامی به جبهه مقابل این جریان مطرح کرده‌اند. این در حالی است که جمهوری اسلامی از دیرباز به عنوان دشمن گروه‌های تروریستی در منطقه به شمار می‌آمد و بارها هشدارهای خود را در خصوص شکل‌گیری موج ناآرامی به سران کشورهای منطقه ابلاغ کرده است. این واقعیت نه مربوط به چند سال اخیر، بلکه به دوران قبل از جنگ غرب در افغانستان بازمی‌گردد که جمهوری اسلامی همواره با حمایت از نیروهای ائتلاف شمال افغانستان به دنبال نابودی طالبان در این کشور اسلامی بود. علاوه بر این جمهوری اسلامی همواره به عنوان یکی از اصلی‌ترین قربانیان جنایت‌های طالبان در منطقه به شمار می‌رود که قطعاً وجود همین جنایت‌ها خود دلیل محکمی برای دشمنی با جریان‌های تکفیری است. جنایت‌هایی نظیر حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی در مزارشریف که منجر به شهادت دیپلمات‌های ایرانی شد و همچنین بمب‌گذاری‌های مختلف گروهک جندالشیطان به عنوان یکی از شاخه‌های طالبان در مناطق شرق کشور تنها گوشه کوچکی از جنایات تکفیری‌ها علیه جمهوری اسلامی است.

 

تلاش برای بقای رژیم صهیونیستی

نکته‌ای دیگر که حمایت غرب از جریان‌های تکفیری در منطقه را توجیه می‌کند، موضوع موجودیت رژیم صهیونیستی است. موجودیتی که بقای آن جز با اختلاف و جنگ در منطقه حاصل نمی‌شود. بی‌شک وجود یک اتحاد بزرگ در جهان اسلام، این موقعیت را به وجود می‌آورد که کشورهای اسلامی متوجه مشکلات فلسطین شوند و برای نجات این کشور از سلطه رژیم صهیونیستی حرکتی هماهنگ انجام دهند. از این رو حامیان غربی رژیم صهیونیستی با طراحی چنین جنگ‌هایی در منطقه نه تنها موقعیت این رژیم را تثبیت می‌کنند، بلکه جنایات این رژیم در کشتار مردم مسلمان فلسطین را نیز توجیه‌پذیر می‌کنند./998/د101/س

 

منبع : روزنامه جوان

 

ارسال نظرات