۲۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۰
کد خبر: ۴۳۳۱۱۸
سلسه نوشتارهای آیت الله صافی در رمضان؛

ماه رمضان؛ ماه اخوت و برادری همگانی

یازدهمین یادداشت از سلسله نوشتارهای حضرت ‌آیت الله صافی گلپایگانی با موضوع ماه رمضان؛ ماه اخوت و برادری همگانی منتشر شد.
آیت الله صافی گلپایگانی

به گزارش خبرگزاری رسا، یازدهمین یادداشت از سلسله نوشتارهای حضرت ‌آیت الله صافی گلپایگانی به شرح زیر است:

 

يکي از مناسبت‌ها و اتفاقات تاريخي که در ماه مبارک رمضان به وقوع پيوست، عقد اخوّت و برادري بود.

 

بنا به نقل«شيخ مفيد»(1) در روز دوازدهم ماه رمضان، پيامبر اكرم صلّي الله عليه وآله وسلّم بين اصحاب، عقد اخوّت بست و بين خود و علي عليهماالسّلام نيز پيوند برادري برقرار كرد.

 

اسلام، دين برادري و اخوّت، برابري و همفكري، هم‌قدمي و مساوات است؛ و اهل جهان را اعضاي يك خانواده مي‌داند. رنگ و نژاد، توانگري و تهي‌دستي، حكومت و عناوين دنيوي را سبب امتياز فرد بر افراد، نشناخته؛ و فاصله‌ها را ازميان برداشته، و تنها امتياز و ملاك برتري را «تقوا» دانسته است؛ امتيازي كه هرگز سبب غرور و تكبّر و سوء استفاده و فاصله‌گرفتن از ديگران نمي‌شود.

 

عقيده توحيد و يكتاپرستي، هسته مركزي اين دين، و منبع احساس برادري با خلق خدا است. هيچ مادّه و غذا و هيچ عقيده و خوي و خصلتي، مانند عقيده توحيد در نيك‌بختي و سعادت افراد بشر، سودمند نيست. قرآن كريم مي‌فرمايد: «إِنَّ هذِهِ اُمَّتُكُمْ اُمَّةً واحِدَةً وَاَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ»(2)

 

قرآن، بين افراد، به مال و ثروت، مقام و حكومت، جمعيّت و تعداد، رنگ و جنس، مقايسه و مسابقه قرار نداده است.

 

عرب با عجم، و سفيد پوست با سياه پوست برابر است؛ چرا كه اين افراد از نظر قرآن و حقوق انساني و اسلامي با هم برابرند، و انسانيّت انسان و كمال آدميّت، به اين امور وابسته نيست.

 

قرآن، هنگام مقايسه ميان افراد، علم و تقوا و عبادت و ايمان را ميزان فضيلت قرار داده است.

 

رنگ اسلام و رنگ ايمان به خدا، رنگي است كه براي هر كسي اعمّ از زن و مرد، غني و فقير، آسيايي و اروپايي، و عرب و عجم شايسته است؛ رنگ فطرت بشر است و هر انساني آن را در فطرت خود دارد و نبايد رنگ‌هاي ديگر را حجاب و حايل آن قرار داد. اين رنگ، مثل رنگ وطن، نژاد، قوم و زبان سبب تفرقه و جدايي نيست؛ زيرا به قوم خاصّ و اهل يك كشور اختصاص ندارد.

 

اسلام اعلام کرد که خدا يک شعبه و جيل و ملّتي را از جهت حقوق، بر ديگران برنگزيده و رستگاري را در انحصارِ اهل يک کشور، يا يک نژاد قرار نداده است و هم اعلام کرد که انسان‌ها، همه در کرامتِ انسانيت، علي السواء و شريک مي‌باشند، و اين کرامت، در انحصارِ لَون يا نژاد يا يک ملّتِ به خصوص نيست.

 

فريادهاي قوميّت و ملّيت از هر حلقومي بيرون بيايد، بر خلاف اصل شرافت و كرامت انسان‌ها است و خلاف منطق صحيح و مكتب اديان راستين و تعاليم مقدّس اسلام است.

 

اين صداها، تخم نفاق و دورويي، كينه‌توزي و جدايي و تفرقه را بين بشر كاشته است. كساني كه اين صداها را بلند مي‌كنند، بايد بدانند كه منادي نفاق و اختلاف‌اند.

 

تعاليم اسلام، تخم محبّت و مودّت را در قلوب مي‌افشاند؛ و انسان‌ها را به همكاري و همدردي راهنمايي مي‌كند.

 

قرآن مجيد، اخوّتي را كه در سايه اسلام، نصيب مسلمانان شد و اختلافات و دشمني‌ها را از بين برد و دل‌ها را به هم الفت داد، يادآوردي كرده، و مسلمانان را به اِعْتِصامِ بِحَبْلِ الله مأمور فرموده و با جمله كوتاه و پر معناي «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَةٌ»(3) برادري آنان را انشاء و يا اخبارِ به اخوّت و برادري آنها داده است. پس اگر مردمي با هم برادري و اخوّت نداشته باشند، مؤمن نيستند.

 

عقد اخوّت بين اصحاب پيامبر

پيامبر اكرم صلّي الله عليه وآله وسلّم از آغاز دعوت، به مسأله اخوّت ديني عنايت و توجّه تمام داشت و آن را از اركان مهمّ و پايه‌هاي استوارِ اجتماعِ زنده مسلمانان مي‌دانست و به وسيله آن، كينه‌ها و دشمني‌هاي ديرينه اقوام و قبايل مختلف را از بين برد.

 

از جمله كارهايي كه به منظور جوشش و همبستگي كامل‌تر، و بيدار شدن شعور اسلامي و حكمت‌هاي ديگر انجام دادند، اين بود كه بين هر دو نفر از مهاجرين، عقد اخوّت بست؛ چنان‌كه بين هر دو نفر از مهاجرين و انصار نيز پيمان برادري برقرار كرد.

 

بين هر دو نفر كه با هم تجانس داشتند و از لحاظ افكار و آرا به هم شبيه بودند، عقد اخوّت برقرار شد و با اين كار در حقيقت، خانواده‌ها و قبايل و عشاير، به هم مرتبط و متّصل شدند.

 

اين اقدام پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم  هم از جنبه سياسي و اجتماعي، و هم از جهت به‌هم‌پيوستن جامعه نوزاد اسلامي، بسيار با ارزش و سودمند بود و زمينه‌اي براي اخوّت عامّ مسلمانان و برادري همگاني و جهاني جامعه بشريّت شد.

 

تكرار عقد اخوّت

چنان‌که از کتب تاريخ و حديث استفاده مي‌شود، عقد مؤاخاة مکرر واقع شد.

1. يک مرتبه بين مهاجرين چنان‌که در بحار الانوار، ج38 طبع جديد، ب68، ص333 از «ابن عمر» روايت کرده است.

 

2. در مدينه طيّبه بين مهاجر و انصار، در ابتداي ورود به مدينه، چنان‌که در بحار و سيره ابن هشام و کتاب‌هاي ديگر نقل شده است.

 

3. هنگام نزول آية «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَة» چنان‌که در بحار از امالي شيخ روايت کرده است.

 

4. در «يَوْمُ الْمُباهَلَة». چنان‌که در سفينة البحار، ج1، ص12 روايت شده است.

 

موضوع مهمّ و جالب

موضوعي كه در اين صحنه‌هاي مودّت ساز و محبّت آفرين، جالب و با اهمّيّت بود، انتخاب حضرت علي عليه السّلام توسّط پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم  به برادري خود بود.

 

پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم همه را با هم برادر كرد و به گفته بسياري از مورّخان و محدّثان، افرادي را كه هم طراز و هم رتبه بودند، برادر قرار داد.

 

بر اين اساس، براي خود نيز بايد برادري انتخاب مي‌كرد. به راستي آن كس كه لايق و شايسته اين مكرمت باشد، كيست؟ و آن كس كه بتواند، قرين و هم طراز پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم  باشد (جز در مقام نبوّت) چه شخصيّتي است؟

 

آري، به غير از علي، كسي لايق چنين مقامي نبود كه پيامبر در حقّش فرمود: «اَنْتَ مِنّي بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسي اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِيّ بَعْدي»(4)

 

اين انتخاب، بر اساس وحي و انتخاب خدا بود. خدا بين پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم  و علي عليه السّلام برادري قرار داده بود؛ چنان‌كه در «لَيْلَةُ المبيت»، شبي كه مشركان مي‌خواستند پيغمبر را بكشند، و علي جان خود را فداي جان پيامبر كرد و در بستر آن حضرت خوابيد ـ به شرحي كه در كتب معتبر اهل سنّت است ـ خدا در ضمن وحي كه به جبرييل و ميكاييل كرد، فرمود: «اَفَلا كُنْتُما مِثْلَ عَليّ بْنِ اَبي‌طالِب اخَيْتُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ مُحَمَّد»(5)

 

پی‌نوشت‌ها:

[1]. مسار الشيعة شیخ مفید ره، ص 28.

2. سوره انبيا، آيه 92؛ اين آئين شما، آئين يگانه‌اي است (مشترکِ همة اديان من است) و من پروردگار شمايم، پس مرا بندگي کنيد.

3. سوره حجرات، آيه 10 : در حقيقت مؤمنان با هم بردارند.

4. اين علي، تو در مقايسة با من، هم چون هارون در قياس با موسي هستي، جز اينکه بعد از من، پيامبري نخواهد بود.

5. المسترشد، ص 261؛‌ الغدير، ج2، ص48؛ عمده ابن بطريق، فصل 30، ص123 و 125؛ خصائص الوحي المبين ابن بطريق، فصل6، ص6؛ آيا شما مانند علي بن ابي‌طالب نيستيد (و از فداکاري او درس نمي‌گيريد) و به اين دليل، من بين او محمد صلي الله عليه و آله برادري برقرار کردم.

/1323/د102/ج1

ارسال نظرات