۱۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۶
کد خبر: ۴۴۱۵۷۲
چیستی و چرایی فلسفه برای کودکان؛

اخلاق قطعه گمشده پازل آموزشی است

پژوهشگر برنامه ‌آموزشی با اشاره به فقدان رویکرد مبتنی بر تربیت اخلاقی در سیستم آموزشی گفت: حلقه های کندو کاو اخلاقی ذیل برنامه فلسفه برای کودکان می تواند موقعیت های مختلف زندگی را برای آنها تصویر کند.
اخلاق

به گزارش سرویس پیشخوان  خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، این جمله را شاید بارها در قالب ادبیات مختلفی شنیده باشیم: «هرچیزی که از دوران کودکی در ذهن ماند، تا پایان عمر نیز مثل ملکه در ذهن باقی خواهد ماند». این توصیفی است که بارها از سوی بسیاری از ما در مواقع گوناگون به کار رفته است به ویژه زمانی که می خواهیم مساله ای مهم را برای همیشه در رفتار، گفتار و عملکردمان حفظ کنیم. این جمله گویی اشاره ای مستقیم به تربیت اصولی می کند که قرار است با تمرین و استمرار تبدیل به عادت مسلم شود.

 

اساسا آنچه که در جامعه همواره با استقبال اقشار مختلف مواجه می شود شیوه و وکنش صحیح در موقعیت های مخلتف است. این ترکیب میسر نمی شود مگر آنکه پیشینه ای داشته باشد و فرد در طول زندگی یاد گرفته باشد که باید با هدف مندی، فکر و استدلال واکنش داشته باشد.

 

اگر از اوان کودکی بتوانیم درست اندیشیدن با استدلال سخن گفتن و قدرت موافقت و مخالفت با دلیل را به کودک بیاموزیم در واقع فردی را به جامعه آینده معرفی کرده ایم که بتواند پشتوانه ای برای بقای (درست) رفتار و گفتار و عملکرد اجتماع باشد. اما طبیعتا نیل به این جایگاه و هدف، نیازمند روش های تربیتی صحیحی است که مداوما با کودک تمرین شود. تربیت اخلاقی کودکان رویکردی است که می کوشد این قالب را در افراد نهادینه کند.

 

در راستای بررسی این مباحث با دکتر روح الله کریمی به گفت و گو نشسته ایم.  وی  استادیار گروه فبک (فلسفه برای کودکان) در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. او سال ها به صورت نظری (پژوهش های مبنایی در مورد این برنامه)، عملی (تسهیل گیری برای نوجوانان) و در قالب آموزشی (طراح و دبیر علمی کارگاه های تربیت مربی فلسفه برای کودکان) در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بوده است .

 

وی همچنین  مجری طرح بزرگ مجموعه 12 جلدی درسنامه های تربیت مربی فلسفه برای کودکان با همکاری 11 نفر از اساتید برجسته کشور در زمینه فبک (فلسفه برای کودکان) بوده است. وی این مجموعه را در سال 1394 توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر کرد.

 

دکتر روح الله کریمی

 

تربیت اخلاقی، تربیت اخلاقی در اخلاق فضیلت، تربیت اخلاقی در سنت حکمای مسلمان(خواجه نصیرالدین طوسی)، بررسی تفاسیر مختلف از کسب عادت ارسطویی به عنوان برجسته ترین روش تربیت اخلاقی در طول تاریخ، تربیت اخلاقی در برنامه فلسفه برای کودکان، از جمله حوزه های پژوهشی است که دکتر کریمی به صورت تخصصی به آنها پرداخته است.

 

نگارش مقالاتی از جمله: «حلقۀ کندوکاو اخلاقی رویکردی نوین در تربیت اخلاقی»، «بررسی مبانی نظری تربیت اخلاقی در حلقه کندوکاو اخلاقی»، «تحلیل و پاسخ اعتراضات به حلقه کندوکاو اخلاقی»، «تأثیر اجرای برنامه فلسفه برای کودکان بر کاهش خشم در دانش آموزان»، «آیا فلسفه برای کودکان به نسبی گرایی می انجامد؟» از دیگر فعالیت های پژوهشی او محسوب می شود.

 

خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان با توجه به زمینه تخصصی و فعالیت های دکتر روح الله کریمی در زمینه تربیت اخلاقی کودکان، با وی گفت وگویی ترتیب داده است که بخش اول آن را می خوانید:

 

موضوع تربیت اخلاقی در زیرمجموعه برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان از کجا و با چه آثاری آغاز شد؟

 

تربیت اخلاقی چه به لحاظ تاریخی و چه به لحاظ گسترگی ادبیات، حوزۀ بسیار وسیعی است که برنامه فلسفه برای کودکان هم در این زمینه ادعاهایی دارد. متاسفانه در کشور ما نه به تربیت اخلاقی به طور کلی، مخصوصاً گرایش فلسفی آن، آنگونه که باید و شاید پرداخته شده و نه قابلیت‌های برنامه فلسفه برای کودکان در زمینه تربیت اخلاقی چندان مورد توجه قرار گرفته است. شاید بد نباشد که ابتدا به جایگاه تربیت اخلاقی در میان کتابهای اولیۀ فلسفه برای کودکان اشاره‌ای کنیم.

 

در موسسه پیشبرد فلسفه برای کودکان (IAPC) اولین موسسه ای که به فلسفه برای کودکان به طور ویژه و عمیق پرداخت، یکی از اولین کتاب هایی که در این مؤسسه تألیف شد داستانی است به نام «لیزا». قبل از «لیزا» داستان دیگری به نام «هری استوتلمیر» نوشته شده بود.

 

کتاب «هری» در مورد تفکر انتقادی است و مباحثی که در آن ارایه می شود مربوط به مهارت های تفکر نقادانه است، مثلا تفاوت میان ادعا و دلیل، چیستی استدلال خوب، انواع استدلال، راههای تشخیص استدلال خوب از بد، پیش‌فرض و پیامد مثال و مثال نقض و... .

 

البته تمامی این موارد با روشی که مختص برنامه فلسفه برای کودکان است، ارائه می شود. این شیوۀ متفاوت هم در داستان و هم در شیوۀ آموزش تفاوت های بنیادی با سایر روش ها مثل نهضتی که پیش از برنامه فلسفه برای کودکان تحت عنوان «تفکر نقادانه برای کودکان» نضج گرفته بود، دارد.

 

خلاصه آنکه بعد از کتاب «هری استوتلمیر» که بر مهارت های تفکر نقادانه متمرکز است و از نظر «متیو لیپمن» و همکارانش شرط لازم برای ورود به سایر حوزه‌های علوم است، بلافاصله کتاب «لیزا» و راهنمای آن به نام کندوکاو اخلاقی که به تربیت اخلاقی اختصاص دارد، نوشته می‌شود. داستان «هری» تقریباً برای پایه‌های پنجم و ششم ما و داستان «لیزا» برای دانش آموزان شاغل به تحصیل در پایه هفتم و هشتم مناسب است.

 

«متیو لیپمن» بنیان گذار فلسفه برای کودکان

 

خوب است این نکته را هم اضافه کنم که داستان لیزا و راهنمای آن در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ترجمه و منتشر شده است. به علاوه داستان لیزا توسط همکار من، دکتر ناجی برای دانش‌آموز ایرانی متناسب‌سازی شده و با نام «لیلا» هم چاپ شده است، مثلا به جای اینکه داستان در یک مدرسه مختلط از دختران و پسران پیش برود همۀ موقعیت‌ها به یک مدرسۀ دخترانه آمده و متناسب با این موقعیت شخصیت‌ها و برخی مراوداتشان هم تغییر کرده است، اما چالش‌ها و ایده‌های فسلفی همان‌ مواردی است که در کتاب لیزا هم بحث می‌شود. به همین دلیل راهنمای لیزا که با عنوان «غایب بزرگ مدرسه: کندوکاو اخلاقی» توسط بنده در دو جلد ترجمه و منتشر شد، کاملاً برای داستان لیلا نیز متناسب است و حتی چون تقریباً در این کتاب برای تمام موضوعات مربوط به حوزه اخلاق و تربیت اخلاقی تمرین، توضیح و طرح بحث وجود دارد، به طور مستقل یا با با سایر داستان های مناسب اخلاقی برای حلقۀ کندوکاو اخلاقی هم می‌توان از آنها بهره برد.

 

 آیا کتاب لیزا که در ایران با عنوان «لیلا» منتشر شد در مدارس ما نیز تدریس می‌شود؟

 

به صورت رسمی خیر؛ البته برخی مدارس که علاقه مند هستند به صورت فوق برنامه آن را ارایه کرده اند. برخی از مربیان و معلمانی که به ریشه‌ها و اهداف درس رسمی «تفکر و پژوهش» و «تفکر و سبک زندگی» آشنا هستند، برای برخی جلسات خود از بعضی قسمت های داستان های لیزا و لیلا و راهنمای آنها یا سایر داستانهایی که در این زمینه در کشور ترجمه یا تألیف شده است، استفاده می‌کنند. چون محتوای ارائه شده در کتاب های رسمی آموزش و پرورش متاسفانه چندان بچه ها را جذب نمی‌کند و ویژگی یک داستان خوب برای حلقل کندوکاو را ندارد.

 

برای آنکه داستان ها و راهنماهای این مجموعه ها با اهداف برنامه  فلسفه برای کودکان به ویژه تربیت اخلاقی تناسب داشته باشند باید دارای چه ویژگی هایی باشند؟

 

طیف موضوعاتی که در کتاب «غایب بزرگ مدرسه» به آنها پرداخته شده و به صورت پنهان در داستان لیزا وجود دارد، ممکن است واقعاً ما را شگفتزده کند. مباحثی در مورد تکالیف و حقوق، رابطه مان با حیوانات، درست و نادرست، وسیله و هدف، کل و جزء، آداب و رسوم و تفاوت آن با ارزش های اخلاقی، تلافی، ملاک ها و قواعد، مراقبت، آزادی و جبر، انصاف، هویت، ارتباطات خانوادگی، وفاداری، دوستی، اعتماد، رشد طبیعی بدن و اقتضائات آن و... . دلیل گستردگی این مباحث، گستردگی و البته پیچیدگی ذاتی حوزه اخلاق است. ارسطو در اخلاق نیکوماخوسی بارها متذکر می شود که قضاوت اخلاقی خوب مستلزم مد نظر قرار دادن مجموعه‌ای پیچیده از جزئیات است و این موارد جزئی به قدری پیچیده و زیاد است که «تحت هیچ فن یا مجموعه‌ای از مفاهیم» قرار نمی‌گیرد.

 

حال آیا این به آن معناست که باید از تربیت اخلاقی دست بشوییم؟ به هیچ وجه. نه ارسطو چنین کرد و نه برنامه فلسفه برای کودکان چنین پیشنهادی دارد. پیشنهاد برنامۀ فلسفه برای کودکان این است که کودکان را به فضیلت‌های عقلی و اخلاقی مزین کنیم تا آنها بتوانند خود در موقعیت‌های خاص اخلاقی بهترین تصمیم ممکن را اتخاذ کنند. البته، ممکن است این پیشنهاد بسیار قدیمی به نظر برسد چرا که در واقع توسط ارسطو و اخلافش ارائه و پشتیبانی شده است و حقیقتاً هم همین طور است. اما پیشنهاد ویژۀ حلقۀ کندوکاو اخلاقی به عنوان شیوۀ خاص تربیت اخلاقی در برنامۀ فلسفه برای کودکان این است که ما باید در کلاس درس موقعیت‌هایی که ممکن است کودکان در آینده در زندگی واقعی خود با آنها مواجه شوند با کمک داستان ها و البته تجربیات خود کودکان بازسازی کنیم و بعد به کمک خود بچه‌ها و البته یک مربی زبردست که خود متخلق به فضایل عقلی و اخلاقی است، پاسخ های ممکنی که به آن موقعیت می تواند وجود داشته باشد را به نحو عقلانی ارزیابی نماییم.

 

به این صورت اولا بچه ها در فضایل عقلی مانند مهارت های تفکر نقادانه ورزیده می‌شوند، چون ارزیابی گفته‌های دیگران مستلزم یادگیری درست اندیشیدن است. ثانیاً حلقه کندوکاو اخلاقی، با تمرین موقعیت‌های مختلف در کلاس، فرصت بسیار مغتنمی را برای تقویت تخیل اخلاقی فراهم می‌کند چون علت بسیاری از ناهنجاری‌های اخلاقی در جامعه، این نیست که مردم نمی توانند کار درست را تشخیص دهند.

 

آنها نمی توانند خود را جای دیگران تصور کنند ثالثاً در موقعیتی که کاملا مشابه زندگی واقعی است و البته خطرات زندگی واقعی را ندارد، یاد می‌گیرند که چگونه ویژگی‌های برجستۀ یک موقعیت اخلاقی را کشف کنند، چه شاخصه‌هایی را مد نظر قرار دهند، از چه شاخصه‌هایی صرف نظر کنند، در تعارض میان شاخصه‌ها به کدام اولویت بدهند و... . و البته همۀ این کارها را هم با قضاوت شخصی انجام می‌دهند که مستلزم تلقین نیست و بنابراین به یک سازگاری و انسجام درونی نزدیک می‌شوند، به طوری که به قول معروف به اصطلاح، زود جوگیر نمی‌شوند و با کمترین سخن مخالفی، بلادلیل، نظر خود را تغییر نمی‌دهند.

 

به علاوه، در تمرین این موقعیت‌ها، نه تنها «فرونسیس» یا حکمت عملی که نسبت‌سنجی تصمیم ویژه‌شان در آن موقعیت با تصویر کلی که از سعادت دارند و کم‌کم در ذهن‌شان شکل داده‌اند، در آنها رشد می یابد، بلکه برخی از فضایل اخلاقی مانند احترام به دیگران، مراقبت از دیگران، توجه به دیدگاه دیگران، عدالت و انصاف در فرصت دادن به دیگران و... را نیز ضمن گفتگو در حلقه تمرین می‌کنند و برای آنها ملکه می‌شود، چون به تدریج می‌فهمند بدون این فضیلت‌ها نمی‌توانند حلقۀ کندوکاوی را شکل دهند./836/د102/ل

ارسال نظرات