نشست علمی «ملاصدرا و برساخته گرایی در اخلاق» برگزار شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، محمد لگن هاوزن، عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره)، عصر امروز در نشست علمی «ملاصدرا و برساخته گرایی در اخلاق» که در خانه اخلاق پژوهان جوان قم برگزار شدبه تعریف برساخته گرایی پرداخت و اظهار داشت: برساخته گرایی به معنی چارچوب بندی برای تفکر خوب و بد است.
وی با بیان این که در بیان نسبت میان برساخته گرایان و رئالیست ها خاطرنشان کرد: برساخته گرایی نسبت به رئالیستی موضع بی طرفی دارد زیرا خوب بودن و بد بودن در برساخته گرایی برگرفته از اراده فاعل است در حالی که در رئالیستی اراده فاعل نقشی در خوب و یا بد بودن چیزی ندارد.
لگن هاوزن با بیان این که ما سه نوع برساخته گرایی داریم، افزود: یکی برساخت گرایی متا فیزیکی است به این معنی که ما بگوییم وجود اخلاقیات بر اساس دیدگاه های عملی هستند؛ از لحاظ معرفت شناسی برساخت گراها در معرفت شناسی می گویند عمل های ما سبب می شود که ما بتوانیم درک کنیم و به باورهای موجه نسبت به امور اخلاقی برسیم و باورهای ما باید مطابق با هنجارها باشد تا عمل ما اخلاقی باشد.
وی با اشاره به سنت های فلسفه اسلامی و سؤال های مسلمانان راجع به معرفت اخلاقی، اظهار داشت: سه دیدگاه اصلی معتزلی، اشعری و فلسفی در میان مسلمانان وجود دارد؛ معتزلی ها که بسیار نزدیک به رئالیست ها هستند معتقدند که ما می توانیم با مشاهده و تجربه پی به حسن و قبح ببریم؛ در مقابل اشاعره معتقدند که فقط از راه بیان خداوند ما می توانیم حسن و قبح را درک کنیم ولی دیدگاه فلاسفه این است ما باید به دنبال کسب فضیلت باشیم و نه حسن و قبح و باید به هدف توجه کنیم.
استاد دانشگاه باقر العلوم(ع) محور مشترک در معرفت شناسی میان تمام گروه های مسلمان را اعتقاد و باور به زهد دانست و گفت: معتزلی ها معتقدند که ما باید برای خوب دیدن زهد پیشه کنیم؛ اشاعره می گویند زهد سبب تقرب به خدا و درک بهتر فرامین او می شود و فیلسوفان اسلامی مانند ابن سینا می گویند که زهد و ریاضت سبب می شود که ما لذت های معنوی را بهتر درک کنیم و از لذت های دنیوی و فانی جدا شویم.
وی با اشاره به دیدگاه ملاصدرا در رابطه با معرفت نفس خاطرنشان کرد: ملاصدرا کلید سعادت را معرفت نفس می داند و معتقد است که انسان از راه ریاضت می تواند بهتر خودش را بشناسد و وقتی نفس انسان از آلودگی ها پاک شد عقل می تواند صراط مستقیم را پیدا کند و به فضیلت برسد.
لگن هاوزن با اشاره به دو عنصر مهم برساخت گرایی در اندیشه ملاصدرا ابراز کرد: یکی این است که ما از طریق حکمت عملی می توانیم به معرفت اخلاقی برسیم و دوم این که پایه حقایق اخلاقی در استدلال عملی است.
وی در قالب مثالی به تفکیک میان اندیشه رئالیستی و برساخت گرایی پرداخت و افزود: مثلا در رابطه با خوبی های یک میوه رئالیست ها می گویند این میوه خوب است چون ذاتش این اقتضا را دارد ولی برساخت گرایان معتقدند که این میوه خوب است زیرا مزاج ما آن را خوب می پندارد.
چهره ماندگار فلسفه ایران در سال 89 به سه ریشه برای بدی ها در اندیشه ملاصدرا اشاره و تصریح کرد: این سه ریشه عبارتند از جهل نسبت به خود، دنیا پرستی و خود فریبی که هر سه آن ها با فضیلت های عرفا مطابقت دارد و هر سه این رذیله ها نتیجه اشکالات معرفت شناختی هستند.
وی اندیشه ملاصدرا را بسیار نزدیک به برساخت گرایی دانست و گفت: یکی از دلایل برساخت گرا بودن ملاصدرا این است که در اندیشه او بدی ها در رذیلت خود آزاد نیستند و بستگی به معرفت انسان از آن دارد و می گوید انسان ها باید طبق دستور خدا از موانع خود سازی عبور کنند تا بتوانند به هدف که کسب فضیلت است برسند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: ملاصدرا معرفت نفس را ملاک برای تعالی می داند و می گوید برای رسیدن به خیر باید آیینه نفس را از رذائل اخلاقی زدود و انسان باید بداند که چه هست و چه چیزی لازم است تا مزاج معنوی او را سالم کند.
وی به تفاوت میان اندیشه ملاصدرا با برساخته گرایی در غرب اشاره کرد و گفت: برساخته گرایی بیشتر از آزادی انسان صحبت می کند در حالی که ملاصدرا شناخت نفس را در بندگی خدا می داند و حقیقت انسان را در قالب بندگی خدا تعریف می کند./843/202/ب3