استفاده از کالای خارجی تحریم کردن جامعه و تقویت دشمن است
محمد حسين قديري ابيانه، نويسنده، محقق و استراتژيست و سفير سابق ايران در مکزيک و استراليا در مصاحبه تفصيلي خود با خبرنگار خبرگزاري رسا در كاشان، با ابراز تأسف از اينكه دولت و مردم به اقتصاد مقاومتي نه اعتقاد دارند و نه عمل كردند، گفت: دولت تمام وقت خود را صرف برجامي كرد كه پوچ از آب در آمد. متن كامل اين مصاحبه تفصيلي را كه در رابطه با اقتصادي مقاومتي است در ذيل آمده است.
رسا: با توجه به اين که امسال از سوی رهبر انقلاب سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل ناميده شد به نظر شما دولت در بحث تحقق اقتصاد مقاومتی موفق بوده است؟
متأسفانه دولت به اقتصاد مقاومتي نه اعتقاد دارد و نه عمل كرد و تمام وقت خودش را صرف برجامي كرد كه آن هم پوچ از آب درآمد و به جاي سياست برد برد نتيجه اش جفت پوچ بود، البته جفت پوچ نبوده و نتيجه به نفع آمريكا و باخت ما بوده است و اين درحالي است كه رييس جمهور ايران روز اول اجراي برجام اعلام كرد از امروز تمام تحريم ها لغو است
ضمن اينكه بر فرض محال اگر همه تحريم ها هم لغو مي شد نيازهاي كشور برآورده نمي شد و هرچند كه بهتر بود و بهتر مي شد اما مشكلات كشور رفع نمي شد چرا كه رفع مشكلات كشور درگرو تحقق اقتصاد مقاومتي است كه يك پايه آن كار است، البته كار توسط همه ملت نه فقط دولت به ویژه دولت كه يك بخش آن عدم اسراف و يك بخش ديگر آن عدم اتلاف سرمايه ها است كه متأسفانه شاهد اين بوديم كه آنطور كه بايد انجام نشد.
رسا: نقش دولت در تحقق بانکداری اسلامی را چگونه ارزيابی می کنيد؟
طبيعتا ما نه تنها بانكداري اسلامي بلكه در همه زمينه ها بايد به سمت اسلام و بانكداري اسلامي برويم، اما اين سؤال مطرح است كه منظور از بانكداري اسلامي چيست؟ آيا منظور سود بانكي بيشتر است كه بسياري از مردم آن را ربا تلقي ميكنيم در حاليكه هم ميتواند ربا باشد و هم مي تواند ربا نباشد.
البته اينكه مردم پول خود در بانك سپرده گذاشته و پولي را دريافت كنند اين كار في نفسه يك اشكالي دارد چرا كه افراد داراي مغز اقتصادي به جاي استفاده از اين پول و سرمايه خود در راه كسب و كار و توليد، سرمايه خود را در بانك گذاشته و سودي را دريافت ميكنند و گاهي حتي سود بيشتر از اين است كه خودشان آن را به كار بگيرند.
اين نوع تفكر كه سرمايه در سپرده گذاري بانك براي دريافت سود بي درد سر باشد مملكت را فلج ميكند و اين روش درستي نيست و بايد تدبير شود تا مملكت براساس كار و تلاش حركت كند.
اگر همه مردم كار را تعطيل و پول و سرمايه خود را در بانك سپرده گذاري كنند و يك عده پرسنل تصميم بگيرند از اين پول چگونه استفاده كنند اشكل دارد و از موانع پيشرفت كشور است.
رسا: يکی از تأکيدات رهبر انقلاب توجه به کار و سرمايه ايرانی است، به نظر شما دولت در طول اين چندسال تا چه اندازه توانسته است بنگاه های کوچک و بزرگ اقتصادی را توانمند کند؟
من سؤال را به گونه ديگر مطرح مي كنم كه چقدر صاحبان بنگاههاي كوچك و بزرگ اقتصادي توانسته اند بنگاه خود را توانمند كنند، چقدر ساعت كارشان مفيد بوده و چقدر ابتكار داشتند، چقدر در نحوه انجام كار درست عمل كردند؟ اينكه ما بنشينم بگويم دولت به مؤسسات اقتصادي پول تزريق كند اين تفكر اشتباهي است پس كاركنان چه نقشي دارند و مديران چه نقشي دارند، البته دولت بايد در جهت بنگاههاي اقتصادي و شكل گيري توليد كمك كند و بخشي از كمك دولت مي تواند تسهيل امور باشد اگر كارشكني نكند كلي براي پيشرفت كشور مفيد است.
متاسفانه برخي از سازمان هاي دولتي به جاي روان سازي كارها مانع تراشي ميكنند و برخي مواقع هم به دليل فساد موجود در آن دستگاه كارشكني ميكنند تا آن بنگاه را با مشكل روبرو كنند و مجبور شود رشوه اي براي زندگي بهتر بدهد به توليد كشور آسيب وارد كند.
دولت متأسفانه به وظيفه خودش در اين رابطه خوب عمل نكرده است ضمن اينكه فكر ميكنم مجموعه كاركنان سازمانهاي دولتي نيز به وظايف خود خوب عمل نكردند.
رسا: به نظر شما مهم ترين موانع تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور ما چيست؟ آيا بروکراسی سنگين اداری و دولتی اجازه فعاليت چابک به فعالان اقتصادی می دهد؟
متاسفانه بخشي سازمانهاي دولتي چابكي لازم را براي انجام امور ندارند كه قسمتي از آن به دليل ضعف دولت و مديريت ها و انتصابات است و بخشي هم به دليل قوانين و مقررات دست و پاگير و بخشي هم به دليل فساد در سازمانهاي موجود است.
مهمترين بخش عدم تحقق اقتصاد مقاومتي، عدم انجام وظيفه توسط مردم است، مردم خودشان را اصلا مخاطب اقتصاد مقاومتي نمي دانند، بر اساس گزارش مركز پژوهش هاي مجلس، ساعت مفيد كاري در ادارات دولتي 22 دقيقه در روز است اما در بخش خصوصي بهتر از بخش دولتي است اما مطلوب نيست و درمقايسه با كشورهايي ماننده كره و ژاپن و حتي اروپا ساعتي كاري ما مفيد نيست و به لحاظ كار روزانه ما مشكل داريم و سمبل كاري زياد مي شود.
براساس آمارها ايراني ها بعد از چندين كشور عربي در كارهاي اجتماعي جزو تنبل ترين هاي در دنيا هستند و جزو مسرف ترين ها در دنيا هستند و دور ريز غذاي ما مي تواند غذاي 15 ميليون نفر را تأمين كند، اسراف در مصرف سوخت و هدر رفت آن جمعا بيش از 30 ميليارد دلار در سال است كه ما بايد براي تحقق اقتصاد مقاومتي اين موانع را از پيش روي خود برداريم.
تنبلي براي اقتصاد كشور بسيار مضر است متاسفانه نه دولت و نه ملت به اقتصاد مقاومتي عمل نكردند.
رسا: آيا حجم انبوه جنس ها و واردات طبيعی است، می شود به اين اجناس اعتماد کرد، اين واردات چه ضربه ای به اقتصاد داخلی می زند؟ ‹‹برخی از صنايع کشاورزی در پارک های علم و فناوری در داخل توليد می شود اما همچنان از خارج وارد می شود››
يك رقابت جهاني در كشورهاي براي به دست آوردن بازار وجود دارد و هركشوري بتواند بازار بيشتري را به محصولات خودش اختصاص دهد سرمايه گذاري در كشور محل توليد ايجاد اشتغال و تقويت اقتصاد و تقويت پولي ملي آن را كشور را به همراه خواهد داشت.
متأسفانه برخي از كشورها براي بدست آوردن بازار حتي حاضر هستند رشوه پرداخت كنند و برخي از افراد براي بدست آوردن اين رشوه حتي حاضر هستند به توليد كشور لطمه بزنند.
متأسفانه واردات در كشور ما بي رويه است كه يك بخش آن قاچاق است و با هم بايد بگويم متأسفانه فساد وجود دارد و مردم هم مصرف كننده هستند، به عنوان مثال ما امروز در مبارزه با مواد مخدر سخت ترين قوانين دنيا را داريم و خيلي ها زندان يا اعدام شدند، اما با اين وجود مواد مخدر به وفور در اختيار مردم است كه يكي از دلايل آن اين است كه همسايگاني مانند افغانستان و پاكستان داريم كه حتي دولتهاي اين دو كشور نيز كنترل كشور خودشان را در دست ندارند و مرزهاي ما نيز مرزهاي طولاني و ويژه است كه از آن عبور ميكنند، ضمن اينكه مضرف كننده مواد مخدر را نيز درايران داريم كه اگر اين مصرف كننده نبود بازار مواد مخدر در ايران نابود مي شد اما متأسفانه در ايران هم هم مصرف كننده مواد مخدر و هم ساير كالاها داريم.
مردم بايد به كالاي ايراني تعصب داشته باشند و كالاي خارجي را نخرند و به خريد كالاي ايراني اهتمام ويژه داشته باشند اما چون فرهنگ كار ما خوب نيست و برخي وقتي مي بينند مشتري دارند كالاي بنجل توليد و به مردم مي فروشند.
بنابراين ما بايد مراقب باشيم ضمن اينكه حتما كالاي ايراني مي خريم تلاش كنيم كالاي با كيفيت ايراني كه قيمت رقابتي دارد انتخاب كنيم چرا كه انتخاب كالاي خارجي هرچند جنسآن مرغوبتر و ارزانتر هم كه باشد از يك سو به اقتصاد كشور توليد كننده كمك كرده ايم و از سوي ديگر به ضرر اقتصاد كشور خودمان و به نفع اشتغال بيگانگان و به ضرر اشتغال كشور و به نفع تقويت پول كشور بيگانه و به ضرر ارزش پول كشور خودمان كمك كرده ايم.
بنابراين، مصرف كالاي داخلي بايد به يك فرهنگ تبديل شود كه اين كار نياز به كار فرهنگي دارد اما متأسفانه هنوز مصرف كالاي خارجي در كشور ما به عنوان نشانه تشخص اجتماعي محسوب مي شود و اين زيبنده ما نيست.
افرادي كه كالاي خارجي مصرف مي كنند در واقع خود و ديگران را بايد مقصر بيكار شدن جوانان و در نتيجه افزايش سن ازدواج، فساد، نا امني و عامل كاهش ارزش پول ملي و مشكلات كشور بدانند.
كساني كه كالاي خارجي را به كالاي ايراني ترجيح ميدهند عملا به تحريم كالاي ايراني رو آورده اند كه من نام آن را خود تحريمي گذاشته ام كه خودمان خودمان را تحريم كرده ايم و اينكه ما خودمان را تحريم كنيم بسيار خطرناكتر و مضرتر از تحريمي است كه خارجي ها عليه ما داشته باشند.
ما با خريد كالاي خارجي خودمان را تحريم ميكنيم و تحريم كنندگان خودمان را با خريد كالاهاي آنها، تقويت مي كنيم و اين موضوع مهمي است كه بايد براي مردم روشن شود چرا كه تا زماني وضعيت بر همين منوال باشد، وضعيت موجود نيز بهبود نخواهد داشت./1307/200/ب1