خانم دکتر مصطفوی مطرح کرد؛
بازسازی زیباشناسی اسلامی؛ راهی نو در تجربه هنر و جمال الهی
دانشیار فلسفه هنر دانشگاه آزاد تهران، از امکان بازسازی زیباشناسی اسلامی بهعنوان نظریهای منسجم برای تحلیل آثار هنری و تجربه زیبایی در سنت اسلامی خبر داد و بر نقش نور، رنگ، فرم و قوه خیال در ادراک جمال الهی تأکید کرد.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، خانم دکتر شمسالملوک مصطفوی، دانشیار رشته فلسفی دانشگاه آزاد تهران، در نشست مبانی هنر دینی که امروز ششم آذرماه به همت گروه علمی فلسفه هنر و ارتباطات مجمع عالی حکمت اسلامی در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، با اشاره به عناصر مشترک و تکرارشونده در سنت فلسفه و عرفان اسلامی، بر ضرورت تبیین نظریهای منسجم و تاریخی تأکید کرد.
دکتر مصطفوی با بیان اینکه مبانی هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی در متون اسلامی فراهمکننده پایههای نظری زیباشناسی اسلامی است، افزود: عناصری چون تناسب، نظم، اعتدال، تجلی حقیقت، رمز و اشارت، ذوق، وحدت در کثرت، عدم تقلید از طبیعت، زیبایی به مثابه خیر و کمال و قوه تخیل خلاق، میتوانند چارچوبی برای نظریهای منسجم و تجربهمحور ارائه دهند.
دانشیار رشته فلسفی دانشگاه آزاد تهران تأکید کرد: زیبایی در زیباشناسی اسلامی امری عارضهای بر وجود نیست، بلکه ساختاری ذاتی در هستی است و هر مرتبه وجودی به میزان شدت و فعلیت خود از زیبایی بهرهمند میشود.

دکتر مصطفوی همچنین بر اهمیت سه عنصر عقل، خیال و ذوق بهعنوان پایههای معرفتشناسی در این زیباشناسی تأکید کرد و گفت: ابن سینا بر عقل و ادراک کمال، سهروردی و ابن عربی بر خیال و ادراک صور مثالی، و ملاصدرا بر ذوق و شهود جمال و معنا تمرکز دارند و این سه عنصر یکدیگر را تکمیل میکنند.
وی در ادامه به مقایسه دیدگاه فلاسفه اسلامی با فلسفه افلاطون پرداخت و گفت: نسبت میان عشق و زیبایی در رساله مهمانی افلاطون، در فلسفه مشاء نیز بازتاب دارد؛ همه عالم حرکت به سوی معشوق که مظهر جمال است را نشان میدهد و تجربه زیبایی با عشق و لذت گره خورده است.
دانشیار رشته فلسفی دانشگاه آزاد تهران با بیان اهمیت مبانی انسانشناختی در زیباشناسی اسلامی افزود: انسان آیینه جمال الهی و تجلی صور مثالی است و تجربه زیبایی، شکلی از تحقق وجودی انسان به شمار میرود.
وی همچنین به مبانی فرمالیستی و هنری این نظریه اشاره کرد و گفت: فرم هنری زیبا در زیباشناسی اسلامی، اتحاد صورت و معناست؛ صورت بدون معنا، زیبایی ندارد و عالم خیال سرچشمه صور و فرم هنری محسوب میشود.
دکتر مصطفوی با تأکید بر اینکه امکان بازسازی زیباشناسی اسلامی بهعنوان یک نظریه و دستگاه مفهومی مشترک برای تحلیل هنرهای مختلف وجود دارد؛ افزود: این نظریه مبتنی بر اتحاد هستیشناسی، معرفتشناسی، انسانشناسی و هنر است و امکان تحلیل نظاممند تجربه زیبایی را فراهم میکند، هرچند ادعای فراگیری مطلق ندارد.

دانشیار رشته فلسفی دانشگاه آزاد تهران گفت: تصمیم من این است که امکان یک زیباشناسی اسلامی را پرورش دهم و به نتایجی منسجم برسانم. طرح فعلی، مقدماتی است و هنوز کامل نشده، اما نشان میدهد که چنین نظریهای امکانپذیر است.
وی با اشاره به چالشهای پیش روی نظریه زیباشناسی اسلامی افزود: این نظریه قرار نیست تمامی حوزهها را پوشش دهد و ادعای فراگیری مطلق ندارد؛ همانطور که در فلسفه غرب نیز فیلسوفانی مانند کانت و هایدگر دیدگاههای متفاوت و گاه متناقضی نسبت به زیباییشناسی داشتهاند.
دکتر مصطفوی مبانی اصلی زیباشناسی اسلامی را شامل هستیشناسی، معرفتشناسی، انسانشناسی و فرم و صورت معرفی کرد و تصریح نمود: این مبانی میتوانند به عنوان پایههای یک نظریه زیباشناسی اسلامی مطرح شوند و در فرآیند پژوهش، پرسشمحور مورد بررسی قرار گیرند.
وی درباره کاربردهای این نظریه گفت: در سطح عملی، میتوان تحلیل نظاممند آثار هنری اسلامی و سنتی و حتی هنر معاصر را بر اساس این نظریه انجام داد و تجربه ادراکی و لذت مخاطب در مواجهه با اثر هنری را توضیح داد. در سطح نظری نیز میتوان مفاهیم پراکنده فلسفه و عرفان اسلامی را در قالب یک دستگاه مفهومی منسجم جمعآوری کرد و چارچوبی برای مطالعات تطبیقی و تاریخی هنر فراهم نمود.

دکتر مصطفوی با تأکید بر اهمیت تحلیل طبیعت در زیباشناسی اسلامی افزود: طبیعت محل تجلی نور و ظهور جمال است و تحلیل زیباییهای طبیعی نیز با این نظریه میتواند ادراک معنوی و اشراقی را به تجربه حسی مخاطب اضافه کند. عناصر مهمی مانند وحدت در کثرت، نظم و هماهنگی کلی در طبیعت، و نقش خیال و ادراک معنوی، در فهم زیبایی حقیقی طبیعت نقشآفرین هستند.
وی همچنین اعلام کرد: مطالعات موردی در حوزه زیباشناسی اسلامی انجام شده است و افزود: به عنوان یک کیس استادی، دیدگاه سهروردی انتخاب شده است، زیرا قابلیت بالایی برای توضیح و بازسازی نظریه زیباشناسی اسلامی دارد. در ادامه میتوان دیدگاههای ملاصدرا، ابن سینا و ابن عربی را نیز در تحلیل و تدوین این نظریه بهکار گرفت.
دانشیار رشته فلسفی دانشگاه آزاد تهران گفت: زیبایی در این نظریه از سطح حس فراتر میرود و از طریق تخیل و ادراک اشراقی درک میشود؛ انسان نه تنها زیبایی را میبیند، بلکه در آن حضور دارد.
وی افزود: در سطح هنر و فرم، نور، رنگ و تناسب نقش اساسی دارند. رنگها و نور در هنر اسلامی، مانند کاشیکاری، نگارگری و خوشنویسی، تجلی نور و حضور جمال الهی هستند. فرمهای هنری تابع نظم نورانیاند و تکرار، ریتم و تقارن خطوط، ظهور نور و نظم کلی جهان را نشان میدهد.
دکتر مصطفوی به عنوان نمونه عملی، مسجد شیخ لطفالله را معرفی کرد و بیان داشت: در این مسجد، گنبد بدون گلدسته طراحی شده و هندسه دقیق آن و اسلیمیهای گسترشیافته از مرکز، حرکت از وحدت به کثرت را نمایش میدهند. رنگهای کرم و آبی فیروزهای گنبد، نماد نور صبحگاهی در فلسفه سهروردی است و تغییر رنگ آن با حرکت خورشید، تجربه ادراکی و هنری مخاطب را تقویت میکند.
وی ادامه داد: فقدان گلدسته به معنای تمرکز بر باطن و سکوت است؛ سکوت به عنوان عنصری ادراکی در فهم نور و زیبایی نقش دارد و تجربه هنری را در سطح شهودی و درونی تقویت میکند. این طراحی ویژه، نشانهای از توجه به تجربه شخصی و معنوی انسان در هنر اسلامی است.
دانشیار رشته فلسفی دانشگاه آزاد تهران افزود: نور در این فضا تدریجی است و بازآفرینی حرکت از ظلمت به سوی نور را به تصویر میکشد؛ مفهومی که در آیات قرآنی نیز آمده و نشاندهنده هدایت انسان به سوی نور الهی است. همچنین نقش دم طاووس در مرکز گنبد، با عبور نور از آن، به نوعی ایجاد شده و نماد ظهور زیبایی بهشت و تجلی نور در معماری است.

دکتر مصطفوی با بیان اهمیت هندسه کیهانی و تکرار اشکال در معماری اسلامی ادامه داد: تحلیل این فضا تنها بررسی یک شاهکار معماری نیست؛ بلکه مصداقی عملی برای بهکارگیری نظریه زیباشناسی اسلامی است که بر مبنای مبانی فلسفی، حکمی و عرفانی سنت اسلامی شکل گرفته است.
وی تصریح کرد: در سنت فلسفی و عرفانی ما، زیبایی ظهور حقیقت است؛ تناسب و هماهنگی ملاک زیبایی در حکمت مشا، نور و تجلی بنیان زیبایی در سهروردی است و قوه خیال نقش بنیادین در ادراک زیبایی و خلق اثر هنری دارد. این زیباشناسی اسلامی، برخلاف زیباشناسی مدرن غربی، تحمیل چارچوبهای خارجی نیست و بازسازی اصولی و درونزاد سنت ماست که میتواند منطق و کاربرد خود را داشته باشد.
دکتر مصطفوی یادآور شد: این نظریه امکان تحلیل نظاممند آثار هنری، تبیین تجربه ادراکی مخاطب و طراحی آثار نوین با ریشههای اسلامی را فراهم میکند و مسیر جدیدی برای پژوهش و بازشناسی زیبایی در سنت اسلامی میگشاید.
دانشیار رشته فلسفی دانشگاه آزاد تهران در پایان تأکید کرد: بازسازی زیباشناسی اسلامی، با توجه به اصول هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی اسلامی، امکان تحلیل نظاممند آثار هنری و تجربه زیبایی را فراهم میکند و میتواند چارچوبی برای طراحی آثار نوین با ریشههای اسلامی ایجاد کند.
ارسال نظرات