ساخت خانه برای خانواده محروم توسط طلاب جهادی سنقر
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حوزههای علمیه از دیرباز نقشی فراتر از تولید علم و تربیت فقهی داشتهاند؛ آنها در فرهنگ شیعی نهادی اجتماعیاند که باید همزمان با آموزش در میدان زندگی مردم نیز حاضر باشند. در سنت روحانیت شیعه حضور اجتماعی و مردمی یک اصل است نه یک تاکتیک؛ روحانیون بزرگ تاریخ ما از علمای نجف و سامرا تا شخصیتهایی چون حاجآقا مصطفی خمینی مودّت و خدمت به مردم را بخشی از سلوک طلبگی میدانستند.
طلاب گروه جهادی حوزه علمیه امام خمینی(ره) سنقر با انتخاب روستای محروم چشمه بهاءالدین و آغاز ساخت یک خانه برای خانوادهای ناتوان درواقع یادآور همین حقیقتاند: روحانی اگر میخواهد به سمت نور هدایتگر باشد، باید در تاریکیها کنارشان بایست، نه در فاصلهای امن و دور از رنجها.
در سالهای اخیر بخشی از نقدهایی که به روحانیت در فضای رسانهای و اجتماعی مطرح میشود نقد به «فاصله گرفتن از مردم» است. اما حرکتهایی از این دست تصویری واقعی و ملموس از طلبهای ارائه میدهد که با دستان خودش آجر میگذارد، گل درست میکند، سقف میزند و شب و روز در کنار خانوادههای محروم کار میکند. این تصویر خود بهترین پاسخ به هجمههایی است که در فضای رسانهای علیه روحانیت پمپاژ میشود.
چشمه بهاءالدین؛ یک روایت محرومیت
روستای چشمه بهاءالدین از توابع سنقر مانند بسیاری از روستاهای مناطق غربی کشور با مشکلاتی چون کمبود اشتغال، فرسودگی منازل، ضعف راههای ارتباطی و مهاجرت جوانان روبهروست. این شرایط سبب شده برخی خانوادهها توان تأمین حداقلهای زندگی از جمله مسکن ایمن و مناسب را نداشته باشند.
طلاب جهادی با بررسی میدانی و مشورت با معتمدین این خانواده خاص را بهعنوان اولویت انتخاب کردند؛ خانوادهای که در سکوت و بدون فریاد سالها در خانهای غیرقابل سکونت روزگار میگذراند.
این نکته نشان میدهد که حرکت جهادی آنان فقط یک اقدام نمادین نبود؛ بلکه بر پایه «شناخت مسئله» و «انتخاب دقیق» نیاز واقعی صورت گرفته بود؛ همان چیزی که رهبر معظم انقلاب همواره بر آن تأکید دارند: جهاد باید در میدان مسائل واقعی مردم باشد نه در پروژههای نمایشی.
ساخت یک واحد مسکونی ممکن است در نگاه نخست پروژهای کوچک به نظر برسد اما از چند جهت اهمیت قابل توجهی دارد. نخست مسکن فقط یک ساختمان نیست؛ بلکه مأمنی است که احساس امنیت، آرامش، امید و عزت خانواده در آن شکل میگیرد. وقتی طلبههای جوان برای چنین خانوادهای خانهای میسازند در حقیقت بخشی از کرامت فراموششده آنان را بازمیگردانند.
دوم این اقدام به بازگرداندن روح همبستگی اجتماعی کمک میکند؛ زیرا در روزگاری که سبک زندگی فردگرا بسیاری از ارزشهای اجتماعی را کمرنگ کرده، اینگونه کنشها نوعی احیای سرمایه اجتماعی به شمار میرود. مردم با دیدن حضور و حمایت حوزه در کنار خود، اعتماد و انسجام اجتماعی تقویت میشود.
سوم، جهاد به مثابه تربیت نقش مهمی ایفا میکند؛ هیچ درس اخلاقی که در کلاس گفته شود به اندازه یک روز کار با بیل و کلنگ در روستای محروم بر جان طلبه اثر نمیگذارد. این تجربهها سلوک اخلاقی و اجتماعی طلبه را میسازد و بسیاری از طلاب جهادی اذعان میکنند که این میدانها نگاه آنان به مسئولیت روحانیت را «تجدیدتعریف» کرده است.
حضور روحانیت در میدان خدمت
یکی از عرصههای اصلی «جنگ نرم» تحریف چهره روحانیت است. رسانههای معاند سالهاست میکوشند تصویری بریده از واقعیت ارائه دهند: روحانی منزوی، دور از جامعه، مصرفکننده امکانات و بیمسئولیت نسبت به مشکلات مردم. اما حقیقت صحنه چیز دیگری است؛ صدها گروه جهادی روحانیون در سراسر کشور سالانه هزاران ساعت فعالیت عمرانی، فرهنگی، مشاورهای و خدمترسانی انجام میدهند.
ساخت خانه در چشمه بهاءالدین نمونهای کوچک از این حقیقت بزرگ است؛ حقیقتی که کمتر رسانهای میشود و شاید به همین دلیل هنوز برای برخی ناشناخته مانده است. این حرکتها چهره واقعی حوزه را بیان میکند: روحانیون قبل از همه خود را خادم مردم میدانند.
چرا حوزه باید جهادی بماند؟
حوزه علمیه اگر میخواهد در تمدنسازی نوین اسلامی نقشآفرین باشد باید چند ویژگی بنیادین را در وجود طلبه حفظ کند: زیّ طلبگی، سادهزیستی، حضور اجتماعی، فهم مسائل واقعی مردم و آمادگی برای خدمترسانی در هر شرایط.
جهاد همه این ویژگیها را یکجا فراهم میکند. طلاب جهادی سنقر نیز دقیقاً در همین مسیر حرکت کردهاند. این اقدام نشان میدهد که حوزه اگر بهدنبال «تربیت مجتهدِ انقلابی» است باید جهاد را بخش جداییناپذیر از برنامه آموزشی خود بداند؛ جهادی که نهفقط معنای عمرانی دارد، بلکه معنای تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و حتی معرفتی دارد.
یکی از نکات قابل توجه در این پروژه نحوه مدیریت آن است؛ گروه جهادی با همکاری اهالی روستا، خیرین محلی و ظرفیتهای حوزوی توانستند زمین را آمادهسازی کنند، نقشهای ساده و کاربردی برای خانه طراحی نمایند، مصالح لازم را مرحلهبهمرحله تأمین کنند و مهمتر از همه کار را بدون تشریفات اداری و با سرعت پیش ببرند. این سبک مدیریت چابک و کمهزینه دقیقاً همان روشی است که اگر در سایر عرصههای کشور نیز جاری شود، بسیاری از گرهها و مشکلات به سرعت باز خواهد شد.
اثرگذاری پنهان
مردم مناطق محروم،بیش از هر چیز نیازمند «اعتماد» هستند؛ اعتماد به اینکه کسی دردشان را میفهمد و در کنارشان میایستد. حرکت طلاب جوان در چشمه بهاءالدین بدون شعار، بدون تابلو و بدون تبلیغ، مصداق «خدمت بیمنت» بود. اینگونه فعالیتها زمانی اثرگذار میشود که مردم آن را در عمل ببینند نه در بیلبوردها.
نتیجه این اعتمادسازی چیست؟ تقویت نقش فرهنگی روحانیون در منطقه، افزایش محبت و احترام مردم، فراهم شدن زمینه فعالیتهای تربیتی، تبلیغی و دینی در آینده، و گسترش ارتباطات مردمی حوزه.
طلاب جهادی سنقر با ساخت این واحد مسکونی درواقع به یک مطالبه دینی لبیک گفتهاند؛ عملی کوچک که ریشه در یک الهیات دارد. این را باید فهمید که جهادِ سازندگی ادامه طبیعی سیره پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) است؛ آنان که خانه میساختند، چاه میکندند، دیوار شهر را تعمیر میکردند و یتیمان را پناه میدادند.
چگونه این تجربه میتواند الگو شود؟
این حرکت میتواند سه الگوی مهم برای حوزه ایجاد کند: اول، الگوی «خدمت مستمر» که نه فقط شامل اردوهای کوتاهمدت بلکه برنامهریزی سالانه برای پروژههای عمرانی و اجتماعی در مناطق محروم باشد.
دوم، الگوی «حوزه - مردم - خیرین» که سهضلعیای است که اگر درست شکل گیرد، میتواند معجزه کند؛ حوزه ظرفیت انسانی دارد، مردم شناخت محیط و نیازها را دارند و خیرین هزینههای لازم را تأمین میکنند.
سوم الگوی «جهاد رسانهای سالم» که بازنمایی صحیح این اقدامات در رسانهها را بهدور از اغراق دنبال میکند؛ زیرا جامعه باید بداند حوزه تنها به درس و منبر محدود نیست بلکه در میدان زندگی نیز حضوری فعال دارد
خانهای که فقط از آجر ساخته نشد
مرمت یک دیوار، ساخت یک سقف، رنگ یک اتاق… اینها ظاهر کار است، اما حقیقت ماجرا چیز دیگری است. در چشمه بهاءالدین طلاب حوزه علمیه امام خمینی(ره) سنقر فقط یک خانه نساختند؛ بلکه اعتماد ساختند، امید ساختند، پیوند ساختند و سرمایه اجتماعی تولید کردند. خانهای که بنا شد، از آجر بود، اما چیزی که بالای این آجرها قرار گرفت، ایمان، اخلاص و غیرت طلبگی بود.
این خانه شاید کوچک باشد، اما اثرش بزرگ است؛ چون نشانهای است از اینکه روحانیت هنوز زنده است، هنوز کنار مردم است و هنوز رسالت اصلی خود را فراموش نکرده است. اگر حوزه بخواهد آینده این کشور را بسازد، باید از همین جا شروع کند؛ از روستاهای دورافتاده، از خانههای کمرونق و از دلهای شکسته؛ همان جایی که صدای مظلوم، بلندتر از هر فریادی شنیده میشود.