رنگ آمیزی مدرسه شهید رئیسعلی دلواری توسط طلاب جهادی بوشهر + عکس
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، خبر نوسازی و رنگآمیزی مدرسه شهید رئیسعلی دلواری شهر چغادک توسط طلاب گروه جهادی «شهدای خلیج فارس» استان بوشهر، در نگاه نخست شاید گزارشی کوتاه از یک فعالیت ساده و روزمرهی جهادی به نظر برسد؛ اما برای هر ناظر دقیق در عرصۀ «اجتماع»، «حوزه» و «روحانیت» این حرکت کوچک، حامل پیامهای عمیق و چندلایهای است که فهم درست آن میتواند ناظر به بازتعریف نقش اجتماعی طلاب در نظام اسلامی باشد.
این یادداشت میکوشد این رخداد ظاهراً ساده را از افق گام دوم انقلاب، انتظار مردم از روحانیت، رسالت اجتماعی حوزه و الگوی زندگی جهادی تحلیل کند.
مدرسهای که دوباره زنده شد
طلاب گروه جهادی شهدای خلیج فارس با حضور در مدرسه شهید رئیسعلی دلواری، مدرسهای که نامش یادآور مجاهدت و غیرت مردم جنوب و قهرمان ملی مبارزه با استعمار است، اقدام به رنگآمیزی و ترمیم فضای آموزشی کردند. این کار تنها رنگ کردن دیوارها نبود؛ بلکه دمیدن روح تازهای در محیط تربیت دانشآموزانِ آیندهساز بود؛ محیطی که اگر چه شاید در نگاه برخی جزئی و کماهمیت جلوه کند، اما برای کودکی که نخستین مفاهیم زندگی و درک زیباییشناسی و نظم را در همین کلاسها میآموزد، سرنوشتساز است.
در بسیاری از مناطق ایران بهویژه در مناطق گرمسیری و کمبرخوردار وضعیت مدارس در طول سالهای متمادی دچار فرسودگی میشود و بودجۀ رسمی نیز کفاف ترمیم همهی آنها را نمیدهد. درست در همین نقطه است که گروههای جهادی بهویژه گروههایی که توسط طلاب و نیروهای مذهبی پیشگام اداره میشوند وارد میدان میشوند و فاصله میان نیاز مردم و امکانات حکمرانی را با تلاش خود پر میکنند.پ

اینبار نیز طلاب بوشهری با همان روحیهای که بزرگان حوزه آن را «عمل به رسالت اجتماعی دین» معرفی میکنند، بیهیاهو و بیادعا وارد شدند و مدرسهای را که بخشی از خاطرات نسلهای آینده را شکل میدهد، نونوار کردند.
چرا یک طلبه باید برسازی مدرسه بپردازد؟
گاهی از گوشه و کنار این پرسش شنیده میشود که مگر «روحانیت» وظیفهاش چیست؟ آیا کار یک طلبه تدریس، تبلیغ و تبیین نیست؟ چه نسبتی میان «رنگآمیزی یک مدرسه» و «سلوک علمی و تبلیغی» وجود دارد؟
چنین پرسشی البته از جایگاه نیازمند تبیین است اما در نگاه متعالی اسلام و بر مبنای فلسفۀ اجتماعی حوزه پاسخ روشن است: طلبه وارث سلوک انبیاء است و انبیاء تنها مبلّغ نبودند بلکه معماران زندگی اجتماعی بشر نیز بودند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه کارگزاران خود را به رسیدگی به رنج مردم و آبادانی جامعه فرا میخواند. پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله هر جا که امر اجتماعی فرصت خدمت داشت از ساخت مسجد تا توسعه رفاه اجتماعی خود پیشگام میشد. بر همین اساس روحانیتِ انقلابی که در متن گام دوم انقلاب از آن سخن گفته میشود دیگر صرفاً یک «مبَلّغِ کلامی» نیست؛ بلکه «خدمتگر اجتماعی» است که ایمان را به رفتار تبدیل میکند و اخلاق را در میدان زندگی نشان میدهد.
امروز آنچه مردم را بیشتر از سخن به دین نزدیک میکند «عمل» روحانیت است و اقداماتی از جنس نوسازی مدارس، ساخت خانه محروم، سرکشی به نیازمندان، حل مشکلات اجتماعی و حضور در میدان خدمت عمومی نماد بارز «دین در عرصه اجتماع» است.
مدرسه بهمثابه محور تربیت نسل جدید
در نظام آموزشی اسلامی مدرسه تنها محلی برای آموزش رسمی نیست؛ حیاط، دیوار، نیمکت و حتی رنگ و فضای مدرسه، عناصر مهم تربیتیاند. بسیاری از روانشناسان تربیتی معتقدند رنگ، نظم محیط، پاکیزگی و زیبایی فضا در شکلگیری شخصیت کودکان مؤثر است. مدرسهای تازهرنگشده برای دانشآموز محروم یک «نوید» است: اینکه مهم است دیده میشود و کسی به فکرش هست.
طلابِ گروه جهادی با ترمیم این مدرسه نهتنها به ظاهر بنا لطافت بخشیدند بلکه به روح کودکان امید دادند. چنین خدماتی اثر اجتماعیای دارد که شاید در نگاه آماری قابل اندازهگیری نباشد اما در واقعیت تأثیر تربیتی آن بر نسل آینده ماندگار است.
روحانیت زمانی جایگاه تاریخی و اجتماعی خود را بازمییابد که در «کنار» مردم باشد نه «بر فراز» آنان. حضور طلاب جوان در چغادک با لباس خاکی جهاد و دستان رنگی، تصویری از همان روحانیت مردمی است که امام خمینی(ره) از آن سخن میگفت. جهادگران بوشهری نشان دادند که برای خدمت نه نیاز به جایگاه رسمی هست و نه انتظار برای دستور. آنها خود را جزئی از مردم میدانند و درد مردم را درد خود میپندارند.

نسل جدید روحانیت باید چنین الگوهایی را بیشتر ببیند. حوزه باید روایتگر چنین حرکتهایی باشد زیرا این حرکتهاست که «سرمایۀ اجتماعی» روحانیت را تثبیت میکند.
نقش گروههای جهادی در گام دوم انقلاب
بیانیه گام دوم انقلاب روح جوان و نگاه تمدنی به آینده ایران را احیا کرد. یکی از عناصر اصلی این بیانیه، «فعالسازی ظرفیتهای مردمی» بهویژه جوانان مومن و انقلابی است. گروههای جهادی طلاب یکی از عینیترین مصادیق این ظرفیت هستند. آنان با کمترین هزینه بیشترین اثر را برجای میگذارند.
در بسیاری از مناطق محروم آنجا که دستگاههای رسمی فرصت یا امکان اقدام ندارند گروههای جهادی میدانی عمل میکنند. این حضور، دو پیام مهم دارد: 1. پیام به مردم: شما تنها نیستید؛ حوزه کنار شماست و 2. پیام به دستگاهها: اگر عقب بمانید، جوان مؤمن جلو میافتد.
تمدنسازی که رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) از آن سخن گفتهاند، از همین اقدامات کوچک ولی مستمر آغاز میشود: ساختن یک مدرسه، آبرسانی به یک روستا، کمک به یک خانواده، یا تقویت نشاط اجتماعی در یک منطقه.
استان بوشهر بخصوص شهر چغادک و مناطق پیرامونی آن سابقه طولانی در مقاومت، دینداری، فرهنگ خدمت و غیرت اجتماعی دارد. نام «رئیسعلی دلواری» نهتنها یک نام تاریخی بلکه یک هویت زنده است؛ نماد مردمی که هم در مقابل استعمار ایستادهاند و هم در روزهای سخت پشت یکدیگر را خالی نکردهاند.
اقدام طلاب در رنگآمیزی مدرسهای که نام آن شهید بزرگ مقاومت جنوب را دارد نوعی تداوم تاریخی است: امروز جهاد از جهاد با تفنگ به جهاد با قلم و رنگ و خدمت تبدیل شده است. همان روح غیرت و ایمان، در قالبهای جدید ادامه دارد.
کارآمدی روحانیت، نه در کلام بلکه در میدان
یکی از جدیترین چالشهای اجتماعی امروز، مسئلۀ «کارآمدی» است. مردم از هر نهاد دینی یا حکومتی این پرسش را دارند: این نهاد نسبت خود را با زندگی واقعی مردم چگونه تعریف میکند؟ برای حل مشکلات، چه نقشی بر عهده میگیرد؟ چه اندازه هزینه میدهد؟ چه اندازه وارد عمل میشود؟
روحانیت نیز از این قاعده مستثنی نیست. نسل جدید مردم کمتر تحتتأثیر سخن صرف قرار میگیرند؛ آنان عمل را معیار تشخیص صدق میدانند. اقدام گروه جهادی شهدای خلیج فارس به مردم نشان میدهد که هنوز هم روحانیونی هستند که نهتنها پیامبر اخلاقاند بلکه خود نیز در میدان اخلاقی خدمت دوشادوش مردم ایستادهاند.

چنین حرکتهایی اعتماد عمومی را افزایش میدهد و فاصلههای روانی میان مردم و نهادهای دینی را کاهش میدهد.
مدرسه؛ عرصهای برای حضور نرم و مؤثر طلاب
خدمت طلاب در حوزه آموزش، صرفاً در سطح درس اخلاق یا حضور در مناسبتها نیست. ورود طلاب به ساخت مدرسه، بازسازی، رنگآمیزی، تعامل با دانشآموزان و شناخت نیازهای آنان، زمینهساز شکلگیری رابطهای عاطفی میان نسل نوجوان و حوزه علمیه است.
طلاب جهادی بوشهر با این اقدام ناخواسته یک «پل ارتباطی» میان حوزه و دانشآموزان ساختند؛ پلی که ارزشش گاهی از هزار ساعت سخنرانی بیشتر است. کودک وقتی میبیند که یک طلبه برای مدرسهاش زحمت کشیده، ناخودآگاه ذهنیت مثبتی نسبت به دین پیدا میکند. این همان تربیت نرم است که حوزه سالها از آن سخن گفته ولی گاهی در میدان کمتر عملی شده است.
بر اساس آموزههای دینی و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب جهاد یک فعالیت فوقبرنامه نیست؛ بلکه «سبک زندگی طلابِ مؤمن» است. امروز طلبهای که میخواهد در جامعۀ پیچیده عصر جدید تأثیرگذار باشد، باید همدانۀ روایی را کنار همدانۀ طرح خدمت اجتماعی بگذارد. جهادِ امروز تنها در مرزهای نظامی تعریف نمیشود؛ بلکه هر جا فقر، محرومیت، کمبود امکانات و رنج مردم باشد، جهادگران حقیقی حضور دارند.
حضور طلاب در کنار مردم چغادک نشاندهندۀ همین تحول است. آنان جهاد را از سکوهای تبلیغ به کف میدان زندگی آوردهاند.
مدرسهای تازهنفس، نسلی امیدوار، و روحانیتی در میدان
رنگآمیزی مدرسه شهید رئیسعلی دلواری توسط طلاب گروه جهادی شهدای خلیج فارس را باید بهعنوان «نمونهای کوچک اما دقیق» از نقشآفرینی اجتماعی طلاب تحلیل کرد. این حرکت، چند پیام مهم دارد: 1. حوزه همچنان با مردم است و خود را از دردهای جامعه جدا نمیداند. 2. طلبه در میدان عمل میتواند فراتر از تبلیغ شفاهی، تبلیغ عملی داشته باشد. 3. نسل نوجوان با دیدن چنین خدمتهایی نسبت به دین و روحانیت ذهنیت مثبت پیدا میکند. 4. گروههای جهادی، یکی از کارآمدترین ابزارهای تحقق گام دوم انقلاب هستند و 5. مدرسه بهعنوان رکن تربیت آینده، باید محور توجه و خدمت باشد.
طلاب بوشهری با این اقدام کوچک اما پرمعنا، نشان دادند که روحانیت انقلابی نهتنها همچنان زنده است، بلکه آیندهساز است؛ آیندهای که در آن، جهاد، خدمت و محبت، سه عنصر اصلی رابطه میان حوزه و مردم خواهد بود.