علم و عقل بدون حجت الهی نمی توانند راهنمای کاملی برای هدایت انسان باشند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان، مفسر قرآن کریم در سخنرانی شب گذشته که در هیأت بیت الاحزان واقع در خیابان چهارباغ خواجو برگزار شد، گفت: عقل انسان همچون بقیه اعضاء و جوارحش جزئی است.
وی در بررسی نیاز انسان به راهنمای معصوم افزود: جامعه مدرن معتقد است انسان با استفاده از عقل و علم می تواند زندگی اش را در مسیر درست پیش ببرد و هیچ نیازی به هدایتگر و راهنمای معصوم وجود ندارد؛ عقل انسان همانند بقیه اعضاء وجودی انسان جزئی است و به طور قطع محدودیت های جدی دارد.
حجت الاسلام والمسلمین انصاریان اذعان کرد: چشم انسان به دلیل جزئی بودن قادر به دیدن دقیق آسمان ها و ستارگان نیست، گوش انسان از شنیدن بسیاری از صداها عاجز است و عقل انسان نیز بسیاری از امور را نمی تواند بفهمد؛ اگر عقل انسان می توانست عنانِ هدایت را عهده دار شود بشریت به جای این که در فساد پیشرفت کند به تعالی می رسید.
مفسر قرآن کریم خاطرنشان کرد: دانشمندان زیادی راجع به اثر عقل در هدایت انسان به سوی تکامل نظریه داده اند ولی بهترین نظریه مربوط به یک دانشمند مسیحی است که می گوید تنها اسلام است که می تواند جهان را نجات دهد؛ عقل یک امام روشنگر برای راهنمایی انسان به معنای تمام و کمال نیست.
استاد اخلاق حوزه علمیه با بیان این که علم گستردگی فراوانی دارد، ابراز کرد: علم برای ساخت ابراز آلات و پیشبرد مسائل صنعتی کاربرد دارد؛ علم مادی هرگز نمی تواند زندگی انسان دو بُعدی را پیش ببرد؛ عالمان زیادی هستند که بزرگترین جنایات را مرتکب می شود و از این مسأله مشخص می شود علم هرگز هدایتگر کامل انسان به سوی انسانیت نیست.
وی ادامه داد: بسیاری از افرادی که اختلاس می کنند عالِم هستند ولی عالم به بانکداری و مدیریت؛ ما به طور قطع نیاز به راهنمای معصوم داریم که امور مادی و معنوی ما را درک کند؛ معصومی که به نیازهای ظاهر و باطن ما عالم است و در راستای برآورده کردن همه نیازها برنامه ای از جانب خالق ما دارد.
حجت الاسلام والمسلمین انصاریان در پایان با ابراز تأسف برای افرادی که از موقعیت خود سوء استفاده می کنند تا از راه حرام به منافع مادی دست پیدا کنند، خاطرنشان کرد: ابوذر می گوید پیامبر(ص) را بعد از نماز مغرب و عشاء در حالی دیدم که غمگین بودند ولی از روی ادب چیزی از ایشان نپرسیدم، فردا صبح بعد از نماز ایشان را با چهره ای شاداب ملاقات کردم وقتی از ایشان راجع به احوال شب قبل پرسیدم، فرمودند، دو درهم نقره از وجوهات نزد من بود و من کسی را پیدا نکردم که وجوهات را به او بدهم و تا صبح بیدار بود و به خداوند التماس می کردم که ملک الموت را نفرستد تا خدایی ناکرده پول نزد من بماند و نتوانم در قیامت پاسخگو باشم./867/پ۲۰۲/ب۱