وضعیت امروزین مسجد حاج ابوالفتح؛ رکود یک شکوه
به گزارش خبرگزاری رسا، مسجد حاج ابوالفتح و حوزه علمیه فتحیه، واقع در میدان قیام (شاه) تهران با پیشینهای دور و دراز که به روزگار قجری و عهد ناصری میرسد، نامش را از حاج ابوالفتح فتحیه از تجار معروف بلورفروش تهرانی گرفته و تاکنون برخی شخصیتهای نام آشنای حوزوی، تبلیغی و سیاسی چون آیات حسن حسنزاده آملی، عبدالله جوادی آملی، محمد امامی کاشانی، محمدتقی فلسفی، شیخ مروارید، احمد کافی و مرتضی مطهری را به خود دیده است.
این مسجد و حوزه علمیه در سال ۱۳۲۰ به دلیل خیابان کشیهای نوی آن روزگار، بهصورت مخروبه درآمد که به همت آیتالله سید مرتضی لنگرودی، دوباره احیا شد. رویدادهای بیشماری در مسجد حاج ابوالفتح رخ داده است که مهمترین آنان عبارتند از: نخستین تجمع مردم در مسجد و تظاهرات به سمت دانشگاه تهران به خاطر دستگیری امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۲ در شهر تهران، راهاندازی هیات مرتضویون، برگزاری جلسات هیات مؤتلفه در سالهای ۱۳۴۲ تا سالها بعد، مراسم ترحیم طیب حاج رضایی در سال ۱۳۴۲ و مراسم ختم مرشد قاسم از پهلوانان بنام در سال ۱۳۴۶.
این مسجد از منظر معماری نیز جذابیتهای بصری فراوان دارد و چشم هر تماشاگری را میفریبد. نمای بیرونی مسجد، آجر سه سانتی است و همه جدارههای بیرونی آن تبدیل به واحد تجاری شده است.
مساحت اولیه مسجد حاج ابوالفتح، ۴۱۸ متر بود که اکنون با گسترش فضای آن، ۱۸۴۳ متر است. این مسجد دارای سه شبستان، یک صحن، یک کتابخانه و ۲۹ حجره برای طلاب است. صحن مسجد و حوزه علمیه حاج ابوالفتح، مستطیلی است که در مرکز آن، صحن حوضی به ابعاد ۹ در ۵ متر و چندین درخت چنار قرار دارد و گرداگرد این حوض، حجرهها قرار دارند. در ضلع جنوبی صحن، شبستان جنوبی قرار دارد که نوار کاشی کاری شده سر در شامل آیات سوره «بینه» است.
از مسجد حاج ابوالفتح با این معماری و ساختمان قشنگ و با آن پیشینه پر بار، انتظار میرود امروزه یکی از مساجد ممتاز و نامآشنای پایتخت ایران باشد و به اندازه مساجد تاریخی چون مسجد امام(ره) (شاه) نامش وِرد زبانها باشد، اما این انتظار، خوشخیالی بیش نیست و به نظر میرسد به جز همسایگان آن، کسی خبری از این مسجد ندارد و کمتر کسی خارج از منطقه ۱۲ تهران، نام آن را شنیده است و دیگر خبری از شهرت دیرینه آن نیست.
به همان اندازه که چارلز فاستر کین، شخصیت اصلی فیلم «همشهری کین» (Citizen Kane) که صاحب چندین روزنامه و مرکز تجاری گسترده بود، با شکست در یک انتخابات، کم کم خورشید شکوه و مهابتش غروب کرد و سرانجام در تنهایی ترسناک، جان داد، مسجد حاج ابوالفتح نیز که زمانی محل آمد و شد مبارزین نام آشنای انقلاب 1357 بود و انتظار میرفت با پیروزی مبارزه مردم ایران علیه حکومت پهلوی، بیش از پیش مرکز توجهات باشد، اما هرچه از زمان رویداد سیاسی انقلاب گذشت، نام و آوازهاش بیشتر در گرداب تاریخ فرو رفت و اینک به جایی رسیده است که بر در ورودی شبستان اصلی آن نوشتهاند «قابل توجه مومنین نمازگزار و مراجعین محترم! بنا به نیت واقف، استفاده از سرویسهای بهداشتی و وضوخانه در مسجد و مدرسه علمیه فقط جهت نمازگزاران مسجد میباشد»، شاید بگویید اشکال این نوشته در چیست که پاسخ میدهم دلیل اصلی درج این نوشته، مشکلات مالی مسجد است و نه نیت واقف؛ زیرا طبق بررسیهای من، این نوشته دو، سه سالی نصب شده است و پیش از آن خبری از آن نبود (البته عمل به نیت واقف، واجب است ولی طبق اطلاعات من که زمانی هرچند کوتاه، در مدرسه فتحیه درس خواندم و از نزدیک با برخی از استادان و کادر اجرایی آن آشنا هستم، این مسجد و مدرسه با مشکلات مالی فراوانی روبرو هستند).
شبستان اصلی مسجد حاج ابوالفتح بسیار بزرگ است و با پارچهای آبی رنگ، بخشهای خواهران و برادران آن از هم جدا شده است و حضور نمازگزاران در آن بسیار اندک است و کمشمار.
این عکس، هنگام اذان مغرب انداخته شد
سرویس بهداشتی این مسجد، به تازگی نوسازی شده که خود، جای امید است اما قرار داشتن آن در فضایی نامناسب با پلههای بسیار و راهروی باریک، همین نقطه امید تبدیل به یکی از نقاط ضعف این مسجد شده است؛ وضعیت این سرویس بهداشتی به گونهای است که میتوان گفت احتمالا هیچ کهنسالی از آن استفاده نمیکند.
ساز و کارهای ایمنیبخش به ویژه کپسول آتشنانی در بیشتر بخشهای مسجد حاج ابوالفتح و حوزه علمیه فتحیه، تعبیه نشدهاند و یکی دو مورد موجود نیز تاریخ گذشتهاند، این در حالی است که سخن درباره زلزله و ایمنی ساختمانهای کشور در زمان تنظیم این گزارش، ورد زبان مردم است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
تعریفی که در بالا از حیاط، حوض و چندین درخت چنار مسجد حاج ابوالفتح گفتم را احتمالا هیچ کُلاهی (تعبیری که روحانیون برای غیر طلاب به کار میبرند) نخواهد دید زیرا بر کاغذی نوشتهاند «ورود نمازگران ممنوع، ورودی مخصوص طلاب»، این که نباید چیزی مانع تحصیل طلاب و نظم و سامان مدرسه شود، قبول، اما آیا درست است که جذابترین و قشنگترین بخشهای یک مسجد به روی عموم مردم بسته باشد؟
سخن آخر اینکه مسجد حاج ابوالفتح و حوزه علمیه فتحیه با آن همه آوازه دیرین، زیبایی ظاهری، معماری قجری، پیشینه انقلابی و شاید از همه مهمتر، محل فراگیری دروس دینی و حوزوی برخی از مراجع تقلید و علمای نام آشنای ایران که در بالا به نام برخی از آنها اشاره شد، اینک تنها محلی برای عبادت، آن هم با حضور کمرنگ مردم، و همچنین مکانی برای تحصیل طلاب، آن هم تا پایان پایه چهارم است،؛ وضعیتی که زیبنده مسجدی با این سابقه دیرین نیست و بهتر است مرکز رسیدگی به امور مساجد، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداری تهران، برای گشودن درهای آن به روی مردم و پربارتر شدن برنامههای دینی، فرهنگی و علمی آن بکوشند./۸۱۳/د۱۰۳/ب۱