دین، فرهنگ و اوقات فراغت (۲)؛
انرژی جوانی و خلأ برنامه ریزی نهادهای فرهنگی برای فراغت جامعه
حجت الاسلام آذربایجانی گفت: اگر مسؤولان برای نوجوانان و جوانان برنامههای تفریحی مناسبی قرار ندهند، خود جوانان برای خود تفریحاتی پیدا میکنند.
اشاره: تمامی صفحات تاریخ، تلاش انسانها برای رفع نیازهایشان را ثبت کرده و تفریح و استراحت یکی از نیازهای جدا ناشدنی از ابتدای زندگی انسانها است. سبک زندگی به اوقات فراغت نیز تسری پیدا میکند و تغییر در فضای فکری جامعه، شیوه تفریح آنها را نیز تغییر میدد.
از این رو خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا برای بررسی مسأله اوقات فراغت از منظر روانشناسی دینی با حجت الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی، دانشیار گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به گفتوگو پرداخت.
رسا ـ فلسفه اوقات فراغت را توضیح میدهید؟
در بحث اوقات فراغت نکتۀ اول این است که ما این زمان را بخش اضافه عمرمان نبینیم؛ اوقات فراغت همانند اشتغال و تحصیل در بهسازی زندگی ما نقش مهمی دارد. نکته دومی که شاید به فلسفه وجودی اوقات فراغت هم مربوط شود این است که اوقات فراغت در زندگی ما به عنوان یک زمان استراحت و رفع خستگی محسوب می شود؛ پس به طور کلی هم درحد خودش ارزش دارد و هم اینکه میتواند به دیگر بخشهای زندگی کمک کند.
رسا ـ فلسفه اوقات فراغت را توضیح میدهید؟
در بحث اوقات فراغت نکتۀ اول این است که ما این زمان را بخش اضافه عمرمان نبینیم؛ اوقات فراغت همانند اشتغال و تحصیل در بهسازی زندگی ما نقش مهمی دارد. نکته دومی که شاید به فلسفه وجودی اوقات فراغت هم مربوط شود این است که اوقات فراغت در زندگی ما به عنوان یک زمان استراحت و رفع خستگی محسوب می شود؛ پس به طور کلی هم درحد خودش ارزش دارد و هم اینکه میتواند به دیگر بخشهای زندگی کمک کند.
زمانی برای تفریح
از طرفی هم در روایات معصومین(ع) دو طبقه بندی را میبینیم. یک طبقه بندی ۲۴ ساعت را به سه دوره زمانی تقسیم میکنند که روایت از امام کاظم و امام صادق (ع) است؛ یک دوره برای کار کردن، یک دوره برای عبادت و یک دوره هم برای استراحت و تفریح که ما اسمش را فراغت میگذاریم. در طبقهبندی دوم برخی از روایات، ۲۴ ساعت شبانه روز را به چهار دوره تقسیم میکنند که به غیر از سه دورهای که قبلاً گفتیم، یک قسمت با تعبیر «ما بَینَکَ وَ بَینَ نَفسَک» گفته شده است و این یعنی زمانی که از آنِ خود انسان باشد و به امور لذتبخش حلال پرداخته میشود.
کودکان و نوجوانان مخاطبان اصلی فراغت و تفریح هستند که این زمان باید توسط والدین تأمین شود
رسا ـ اگر بخواهیم برای بازه زمانی اوقات فراغت برنامهای داشته باشیم، چه برنامههایی بهتر است؟
اوقات فراغت را باید متناسب با نیازهای خودمان تقسیمبندی کنیم، فراغت سالم با توجه به نیازهای ما ورزش، تفریح و تفرج است و این بدان معنی است که به طبیعت برویم و خودمان را از محیط محدود و بسته خارج کنیم و با بازیهای سالم، ارتباط با دیگران و ... در مسیر باشیم. البته در موضوع ارتباط با دیگران که امر مستحبی است، گاهی واجب میشود مانند ارتباط با پدرومادر، همسر و فرزندان گاهی در حد واجب میشود.
در روایات به صورت واضح بازیهای سالم سفارش شده است که میفرماید؛ «مَن کانَ عِندَهُ صَبیٌ فَلیَتَصابُ لَه» یعنی با کودکان رفتار کودکانه داشته باشید. مخاطبان این روایت اتفاقاً بزرگسالان هستند چرا که والدین باید با فرزندان بازی کنند. این هفت سال اولی که بازی از الزامات و نیازهای ضروری کودکان است را باید والدین تأمین کنند.
فراغت سالم ضامن معنویت جامعه
رسا ـ چه ارتباطی میان اوقات فراغت و سلامت روان وجود دارد؟
بنده فکر میکنم از دو جهت این ارتباط وجود دارد؛ یکی اینکه استراحت کردن از نیازهای اساسی انسانها است. شما فرض کنید چندین شبانه روز یک ماشین را روشن نگه دارید و از آن کار بکشید، بدون شک خراب خواهد شد؛ بنابراین باید به بدن استراحت داد که بخشی از آن توسط تفریح کردن تأمین میشود. مغز و جسم ما نیاز به استراحت دارند که اگر تأمین شوند تندرستی و نشاط را به همراه خواهد داشت. وقتی ما برای استراحت، زمانی را اختصاص میدهیم، باعث میشود تا خطاهای ناشی از خستگی کاهش پیدا کند.
یک جهت دیگر این است که در سلامت روان ما اثر میگذارد، چون یک زمان فراغتی داریم بنابراین فرصت میکنیم تا به گذشته و تصمیمات خودمان فکر کنیم. شما فرض کنید اگر مدام در پی کار باشیم و برای خودمان زمان فراغتی را به وجود نیاوریم، چگونه میتوانیم به تجربههای خودمان دقت کنیم؟ این میتواند به سلامت روانی ما آسیب بزند. پس اوقات فراغت میتواند حتی به سلامت روانی و در مراحل بعدی سلامت معنوی ما کمک کند.
همه انسانها به دنبال آرامش هستند اما بعضی از افراد سر از عرفانهای نوظهور در میآورند و به جای رفع خستگی با تفریحات سالم به آرامش کاذب میرسند.
اگر بخواهیم به ترتیب در نظر بگیریم باید اولین نهاد را خانواده معرفی کنیم؛ یعنی خود خانوادهها مهمترین و بیشترین وظیفه درباره تأمین و برنامهریزی اوقات فراغت فرزندان خود دارند. دومین بخش، صدا و سیما است. در کشور ما بخش عمده رسانه و صدا وسیما، دولتی است که آنها باید برای پر کردن اوقات فراغتِ سنین مختلف برنامههای پسندیده، منطقی و با هدف داشته باشند تا برنامههایی مفرّح، غفلتزدا، سرگرم کننده و با محتوا تولید کنند.
غفلت از جوانان
نهاد بعدی آموزش و پرورش، دانشگاه و حوزه علمیه هستند. آموزش و پرورش در مسأله اوقات فراغت خیلی بیشتر از دانشگاه و حوزه باید برنامهریزی کند. اینکه بچهها صرفاً در مدرسه به درس بپردازند و از نیاز اول آنها غافل شویم، اشتباه است. باید مدرسه برای سنین کودکی و نوجوانی لذتبخش و نشاط آور باشد.
برای دانشگاه و حوزه هم چنین است؛ یعنی آن نوجوان و جوانی که وارد حوزه یا دانشگاه میشود باید انرژی سرشار خود را در یک جایی خالی کند، اگر مسؤولان برای آنها برنامههای مناسبی قرار ندهند خودشان دنبال تفریحاتی میروند که معلوم نیست آخرش از کجا سر دربیاورند؛ بنابراین باید برنامه ریزی برای اوقات فراغت در نهاد آموزشی کشور مهم واقع شود.
شاهرگ بازی، یکی از بازیهای خطرناک در بین نوجوانان است که در این سالهای اخیر در شبکههای اجتماعی ترویج میشد.
چهارمین نهاد گروههای مردمنهاد، مذهبی و دینی هستند. مساجد و کانونهای مذهبی در این بخش وظیفه جدی دارند که باید جاذبههای خود را زیاد کنند. اگر ما در زمینه اوقات فراغت برای نوجوانان و جوانان برنامههای جذابی داشته باشیم، به مسجد جذب خواهند شد. /882/گ404/ق
ارسال نظرات