۲۰ دی ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۱
کد خبر: ۶۹۹۶۸۴
میراث هاشمی (۸)؛

هاشمی زمینه ساز حاکمیت ارزش های لیبرالی/ دولت روحانی، استمرار تجربه سازندگی

هاشمی زمینه ساز حاکمیت ارزش های لیبرالی/ دولت روحانی، استمرار تجربه سازندگی
حجت الاسلام نعیمیان گفت: دولت روحانی، استمرار تجربه هاشمی بود که غرب نیز این نقطه ضعف را فهمید و با کوتاه آمدن این جریان، گام‌های بزرگتری بر می‌داشت.

اشاره: هاشمی رفسنجانی در طول حیات خود، رفتارهای فراوانی در تناقض با سخنان، مشی و حرکت امامین انقلاب و جریان اصیل انقلابی انجام داد. به‌طور عمده نقش هاشمی رفسنجانی در چند عرصه مختلف قابل بررسی، نقد و تأمل نظر است. البته هر چند روایت‌های ناروایی که هاشمی از اوضاع کشور برداشت می‌کرد، عامل همه حرکت‌های زاویه‌دار او در طول حیات و حتی پس از مرگ اوست. به این جهت شاید گزافه نیست که بگوییم هاشمی زنده است!

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا در گفت‌وگو با حجت الاسلام ذبیح الله نعیمیان، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) به بررسی ابعاد فعالیت‌های هاشمی در سه مسأله سازندگی، دیپلماسی و موشکی پرداخت.

رسا ـ چه اشکالات و نقد‌هایی به دوران سازندگی هاشمی رفسنجانی وارد است؟

فضای خاصی بر دوران سازندگی حاکم بود. دوران سازندگی دوران پس از جنگ بود. فضای اجتماعی سیاسی کشور در شرف تغییر بود؛ اما بخشی از این تغییرات به لحاظ تغییرات سیاستی و حاکم شدن جریانی بود که توسط آقای هاشمی تربیت شده بودند. جریان حاضر گفتمان عمومی را به دست گرفتند و فضای حاکم بر جامعه را به سمت خاصی سوق دادند.

فضای حاکم بر آن دوره، فضایی بود که عمدتاً توسط کارگزاران تعریف می‌شد. فضایی که تعریف می‌شد این بود که بر اساس یک نوع مبانی توسعه‌ای که با مبانی لیبرالیسم رقم می‌خورد، توسط آن‌ها دنبال شد. ایده و اندیشه‌های لیبرال با اقتباس از فضای سرمایه داری در ایران پمپاژ و به یک گفتمان فراگیر تبدیل شد.

تجربه دولت روحانی، استمرار تجربه هاشمی و مورد حمایت او بود
هاشمی گفتمان آزادی اقتصادی و سرمایه داری را برجسته کرد؛ هرچند آن زمینه‌هایی که پس از جنگ وجود داشت، احساس نیاز به برخی از مسائل مربوط به رشد و توسعه را تقویت کرد و یک احساس عمومی در جامعه شکل گرفت؛ اما آن پاسخی که به عطش جامعه داده شد پاسخ لیبرالیستی و مبتنی بر فن‌گرایی لیبرال، بدون این بود که ارزش‌های اساسی دینی در جامعه به اندازه لازم محوریت پیدا کند.

در آن دوران گاهی سخن از ارزش‌های دینی مطرح می‌شد؛ اما آن صبغه‌ای که بر دولت کارگزاران و دولت آقای هاشمی حاکم بود، میل شدید به دنبال کردن مبانی لیبرال در الگوی توسعه بود. الگوی توسعه در بسیاری از کشورها، تجربه شده بود و زمینه سازی حاکمیت ارزش‌های لیبرال را محقق کرده بود. ارزش‌های لیبرال به‌صورت عمده در خدمت جامعه سرمایه داری بود. در آن دوران هم لیبرالیسم اقتصادی، لیبرالیسم فرهنگی و لیبرالیسم اندیشه‌ای برجسته شد. از سود عینی لیبرالیسم، سود مادی‌گرایی به دست آمد که در خدمت سرمایه‌داران و سرمایه‌سالاران فن‌گرا قرار گرفت.

با حاکم شدن فن‌گرایی در جامعه، صرفاً یک نگاه ابزاری شکل نگرفت؛ بلکه با حاکم شدن صنعت و فن آوری بر جامعه، این ابزار در خدمت عقلانیت ابزاری قرار گرفت که غرب الگو‌های عینی آن را سال‌ها و سده‌ها تجربه کرده بود. دولت کارگزاران با اقتباس نادرست از غرب این سبک زندگی را در جامعه ایرانی و اسلامی شکل داد و به الگو‌های لیبرال سوق پیدا کرد و توانست سیاست گذاری را در جمهوری اسلامی نیز به این سمت سوق بدهد.

هر چند رهبر معظم انقلاب تلاش داشتند با سیاست گذاری ارزشی در کلان جامعه اسلامی، جامعه را بر اساس منطق درستی پیش ببرند؛ اما وقتی که کار اجرا، محوریت سیاست گذاری را کنار می‌گذارد، پیچ و مهره‌های سیاست کلی نظام را شل می‌کرد. هاشمی توانست در جامعه ما گفتمان لیبرالیسم فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را پایه گذاری کند. دوران سازندگی، فقط یک سازندگی شهری و سازندگی فن‌آورانه نبود، بلکه بر ارزش‌هایی متکی بود که به باور‌های اجتماعی تبدیل شدند. هاشمی و کارگزاران زمینه‌ساز طبقه‌ها و گروه‌هایی شدند که در بستر نوین توانستند جیب خود را برای سالیان دراز پر کنند و با تغییر الگوی مصرف، تولید و ارزش در جامعه، آن را به این مسیر برسانند.

رسا ـ لیبرالی شدن اقتصاد کشور توسط هاشمی چه ضرر‌هایی را به کشور وارد کرد و هاشمی چه نقشی را در وضع اقتصادی امروز دارد؟

الگوی سرمایه داری و الگوی سوسیالیست و کمونیست مورد قبول مشی دینی ما نیست. اگر لیبرالیسم و سرمایه داری غربی، شکاف‌های عمیق طبقاتی را ایجاد می‌کند، کشور‌ها را در یک نظام غرب محور و سرمایه محور تعریف می‌کند و تمام سرمایه‌های جهانی را در خدمت مرکز که اروپا، آمریکا و غرب استعماری باشد سوق می‌دهد، قابلیت اعتماد و اتکا را نخواهند داشت. در مقابل الگوی سرمایه داری کشور‌های سوسیالیستی و کمونیستی تلاش کردند به یکباره و به شدت انضباط رایج در جهان را تخریب و وضع موجود در جهان را از وضع طبیعی خارج کنند.

تجربه دولت روحانی، استمرار تجربه هاشمی و مورد حمایت او بود

ارزش‌های دینی به‌طور طبیعی چنین اجازه‌ای را به ما نمی‌دهند که ما سرمایه داری تند و خشن استعمارگرا را تجربه کنیم و بپذیریم. البته چنانکه تجربه سوسیالیسم و کمونیسم را به رسمیت نمی‌شناسیم و آن را اجحاف و ظلمی در حق جامعه و سرمایه داران و اقشار دیگر در جامعه می‌دانیم.

وقتی که ما بهم ریختگی الگوی تولید، مصرف و سرمایه را در جامعه ببینیم، آن مبانی جای خود را به مبانی التقاطی خواهد داد. دوران سازندگی، هاشمی با پذیرش الگوی توسعه که در جوامع سرمایه داری وجود داشت، این تعادل را در کشور ما بهم ریخت. او در این خیال بود که اگر سرمایه داران و الگوی سرمایه داری رشد پیدا کند، سر ریز آن به اقشار پایین دستی و دهک‌های پایین جامعه نیز خواهد رسید.

این خوش خیالی و بدفهمی هاشمی از اوضاع فرهنگی و سیاسی باعث شد که الگوی سرمایه گذاری به گونه‌ای تعریف شود که سرمایه داران با اسب تندروی خود جامعه را به مسیری ببرند که تجمل گرایی، شکاف طبقاتی، عدم توازن اقتصادی، فرهنگی و سیاسی شکل بگیرد. با این تفکر هاشمی، جامعه به کانونی برای نمایش تجمل و سرمایه تبدیل شد.

تجربه دولت روحانی، استمرار تجربه هاشمی و مورد حمایت او بود
هاشمی هم اوضاع روانی جامعه را بهم ریخت، هم اقشار مختلف جامعه را از ذهنیت ارزشی دور کرد و هم بهم ریختگی سرمایه را در جامعه به دنبال داشت و توانست شکاف طبقاتی را پررنگ کند. اگر پیش از انقلاب فاصله طبقاتی بین دهک ۱ و ۱۰، ۲۳ بود و پس از انقلاب به ۱۷ رسیده بود؛ اما با برجسته شدن الگوی توسعه و محوریت یافتن سرمایه و سرمایه داران، دوباره میل به فاصله طبقاتی بیشتر شد چنان که در قبض و بسط‌ها و موج‌های دیگر توسعه گرایی به نصاب پیش از انقلاب بازگشتیم!

البته به‌‎جز مقاطعی که فاصله طبقاتی کم بود، بهم ریختگی آن الگوی سازندگی توانست این ضریب را رو به شکاف طبقاتی پیش ببرد و در برخی از بخش‌ها نیز زمینه ساز این شکاف طبقاتی شد. چنان که سازمان دهی نهاد‌های اقتصادی، الگو‌های خصوصی سازی و الگو‌های مربوط به تجارت آزاد توانست زیرساخت‌های جامعه را به گونه‌ای تخریب کند که ما تا سالیان دراز نتوانیم به آن تعادلی که می‌بایست برسیم و فکر می کنیم که آن تعادل مقداری از دسترس ما دور شد.

هرچند که جای امید و فعالیت جدید هست و ما می‌توانیم آن ضعف‌ها و خسارت‌های دوران سازندگی را جبران کنیم؛ اما در مقایسه با مشکلات اقتصادی، تأثیر فرهنگی بسیار منفی دوران سازندگی تا دهه‌ها باقی مانده و زیرساخت فرهنگی به شدت نابه‌هنجاری را ایجاد کرد و همچنین زمینه سازی جدی را برای انحراف‌های فرهنگی انجام داد.

رسا ـ هاشمی چه تلاش‌هایی را برای ارتباط با غرب گرفت و به چه نتایجی رسید؟

ارتباط با غرب امری است که همه کشور‌های اسلامی با آن مواجه هستند؛ اما کشور‌هایی که مستقیم تحت سلطه استعمار بودند یک وضعیتی داشتند و کشور ما با اینکه ضربه‌هایی دیده وضعیت دیگری داشت. جناب هاشمی از کسانی بود که در یک بستر تاریخی هم تمایل داشت با غرب تقابل کند، هم توافق؛ اما الگو‌های فکری و مبانی فکری شخصی ایشان از چنان قوت و ارتباط ارزشی با مبانی دینی برخوردار نبود. به همین دلیل به راحتی در فضای عملی ارتباط با غرب، دچار عمل‌زدگی شد.

مشاورین هاشمی نیز که با مبانی غربی می‌اندیشیدند توانستند ذهن او را به این سمت شکل دهند. چنان که مبانی دینی ضعیف ایشان از جوانی زمینه ساز این نکته بود. در شخصیت‌هایی که عمل گرا هستند و کمتر بر مبانی تکیه دارند، در مواجهه با مبانی به راحتی تحت تأثیر الگوها، ضرورت‌های روز و فضای تاریخی قرار می‌گیرند. می‌توانیم هاشمی را چنین شخصیتی بدانیم. این قضاوتی یک روزه نیست، بلکه قضاوتی بر بررسی زندگی ایشان است که در دوره‌های مختلف می‌بینیم که عمل‌گرایی بر ذهن او و روزمره‌زدگی بر دل او و ذهن او حاکمیت داشت. چنان که در تعامل با شخصیت‌های متفاوت سیاسی، اجتماعی می‌بینیم که هاشمی را باید در چنین طبقه‌ای بدانیم.

اگر بخواهیم برخی مسؤولین را مبناگرا و اصالت‌‎باور بدانیم که چندان تحت تأثیر اقتضائات روزمره نیستند؛ اما آقای هاشمی را خواهیم دید که نوعی عمل‌گرایی را در ذهن خود حاکم کرده و تحت تأثیر اقتضائات روزمره قرار دارد. البته کشش ذهنی او بیش از این نبود. هوش و استعداد هاشمی کم نبود، نبوغ فکری او کم نبود؛ اما چه بسیار افراد نابغه که ضعف‌ها بر آن‌ها غالب می‌شود.

تجربه دولت روحانی، استمرار تجربه هاشمی و مورد حمایت او بود

هیچ کدام از این مسائل به معنای نفی نبوغ و تحلیل شخصیت او نیست، بلکه تحلیل شخصیت او ما را چنین راهنمایی می‌کند. اگر یک کلان نگری در زندگی هاشمی داشته باشیم، می‌بینیم همان زمانی که بدون توجه به پیامد همکاری با سازمان مجاهدین، به آن‌ها اقبال بیش از اندازه نشان می‌داد. دوره‌ای که با جبهه ملی همکاری می‌کرد، هاشمی در جایی که بحث می‌کند و می‌گوید من بنی صدر را از قبل می‌شناختم که دچار مشکل بود و من برای رفع اختلافات جبهه ملی با او به اروپا رفتم.

این مسائل نشان می‌دهد که نوع ارتباط او با جریان‌های سیاسی چگونه بود، ولو اینکه تأثیر او از آن‌ها همراه با نوعی استقلال فکری بود؛ اما این استقلال فکری با این نکته قابل جمع است که آقای هاشمی نوعی عمل زدگی، روزمره‌زدگی و انفعال از شرایط تمدنی را با خود همراه داشت.

رسا ـ چرا هاشمی با قدرت گرفتن مباحث نظامی و موشکی در دستان نیرو‌های حزب اللهی مخالفت می‌کرد؟

به نظر می‌رسد که این مواجهه در مباحثی مانند جریان موشکی، در رویکرد انفعالی جناب آقای هاشمی، اتباع، هم‌رأیان و افراد هم جریان او بود. وقتی که آن‌ها انفعال دربرابر غرب را بپذیرند، اتکای آن‌ها بر ارزش‌های داخلی و جایگاه تمدنی مردم ایران و مسلمانان به‌تبع ضعیف می‌شود.

تجربه دولت روحانی، استمرار تجربه هاشمی و مورد حمایت او بود
هاشمی و اطرافیانش برای اینکه یک دستاورد‌های محدودی را به دست بیاورند، حاضر بودند که فردی از آن رویکرد‌های فعال را کنار بگذارند تا بتوانند از منظر خود مواردی از دستاورد‌های زودگذر را داشته باشند و امتیازاتی را از غرب بگیرند؛ اما تجربه نشان داد هاشمی و یاران او با انفعالی که داشتند، تجربه دولت قبل، استمرار تجربه آقای هاشمی و مورد حمایت او بود. غرب نیز این نقطه ضعف را فهمیده بود.

هاشمی خود را در سراشیبی عمل‌زدگی و پراگماتیسم قرار داده بود؛ اما یک پراگماتیسم انفعالی؛ نه پیشرو. غرب نیز این نقطه ضعف را دیده بود که با کوتاه آمدن این جریان، گام‌های بزرگتری بر می‌داشت که بیشتر مجبور به کوتاه آمدن در مقابل غرب می‌شدند.

رسا ـ ممنون از اینکه فرصتتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰ دی ۱۴۰۰ - ۱۸:۴۸
خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند آمین حاج قاسم با اون همه عزمت و اقتدار دنیا براش زانو خم کرد میگه همه باید مطیع ولایت فقیه باشیم و از آقا سید علی به عنوان مرشد و رهبر و ولی خود با چه احترامی یاد میکنه ولی یادمان نرفته خدا بیامرز بدون سلام به ولی فقیه زمان نامه نوشت و علی ما هذا... الهم عجل لولیک الفرج آمین درود و سلام خداوند بر همه سربازان وطن
3
0
سید رفیع چگینی
Iran (Islamic Republic of)
۲۰ دی ۱۴۰۰ - ۲۱:۱۹
تحلیلی منصفانه و عالمانه بود.
ممنون از این استاد معظم و نیز از رسای انقلابی
2
0