شماره 66 فصلنامه علمی ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شصت و ششمین فصلنامه علمی ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی به صاحب امتیازی دانشگاه آزاد اسلامی با مدیر مسؤولی سهیلا موسوی سریجانی و سردبیری کریمی منتشر شد.
این فصلنامه در 10 مقاله و 295 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
علل و مصادیق تابوشکنی در داستان شیخ صنعان براساس نظریۀ یونگ
محمد آهی؛ الیاس قادری
چکیده: «تابو» در لغت به معنی حرام و ممنوع است و در اصطلاح به اموری گفته می شود که آن امور دارای حد و مرز و قوانین خاصی هستند که نباید تحت هیچ شرایط شکسته شوند و در صورت شکسته شدن، فرد و اطرافیان دچار پیآمدهای منفی و زیانبار میشوند. پژوهش حاضر به روش کتابخانهای و با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به بررسی مصادیق تابوشکنی در داستان شیخ صنعان از منظومۀ عرفانی منطقالطیر عطار میپردازد. برای تحلیل ، تابوها به دو دستة تابوهای اسلامی و تابوهای مسیحی تقسیم شده و هر یک از این تابوها از منظر خود آن دین، تحلیل گردیده است. این پژوهش در صدد پاسخ به این سؤال اساسی است که با توجه به شخصیت شیخ صنعان، چرا این تابوها شکسته میشود؟ پاسخ به این سؤال از دیدگاه روانشناسی یونگ با توجه به دین اسلام و مسیحیّت بیان میشود. کارل گوستاو یونگ معتقد است ویژگیها و عوامل ناسازگار و منفی حاصل عملکرد کهنالگوی سایه است. بر این اساس در این پژوهش سبب تابوشکنی قهرمانان داستان ـ شیخ صنعان و دختر ترسا ـ کنش کهنالگوی سایه دانسته شده است.
مطالعۀ تطبیقی آراء کریستیان بوبن و سهروردی در هستانشناسی آفرینش
معصومه احمدی؛ صدیقه شرکت مقدم
چکیده: برداشتهای اسطورهای از آفرینش، منعکسکنندۀ ذهنیت انسان از هستی و خلقت است که اغلب، هدف از آنها رفع ابهام از مرحلۀ پیش از آفرینش و خود آفرینش است. کریستین بوبن در آثار ادبی ـ عرفانی خود گاه با زبانی توصیفی، گاه ادبی و استعاری، به هستانشناسی آفرینش پرداخته است. بینش او به نظام هستی، تشابه قابل توجهی با آراء سهروردی پیرامون «انوار قاهره» و «انوار مدبره» دارد؛ بوبن نیز عواملی ماورایی همچون نور الهی و فرشتگان را در کنار عوامل دیگر، مؤثر در خلقت طبیعت و مدیریت آنها میبیند. هدف از این جستار با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی بازخوانی عمقیتر آثار ادبی ـ عرفانی بوبن و شناخت بهتر جهانبینی او در تطبیق با فلسفۀ اشراقی سهروردی است. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که کریستین بوبن با نوعی خودآگاهیِ اشراقی و با نگاهی بوطیقایی ـ عرفانی، اسطورۀ آفرینش را در تداوم همیشگی با «وجه خدا» و یا به عبارت ما، مصداق بارز «کل یومٍ هُو فی شَأن» میبیند. در آثار وی این اسطوره، زایشی زنجیروار و جاویدان از «هستی» را در ارتباط نزدیک با ابدیتی نورانی ترسیم میکند. بوبن همانند سهروردی نور را مبنای وجود و عامل تداوم آن میبیند، که از نظر ما نوعی نگاه شِبه اشراقی است.
تحلیل تطبیقی مراحل سفر اسطورهای قهرمان و مقامات سفر عرفانی سالک در ادبیّات انگلیسی (برمبنای الگوی پیرسون ـ مار و الگوی عطار)
محمود افروز
چکیده: سفر (اسطورهای/عرفانی)، از مفاهیمی است که نویسندگان بزرگ ادبیات داستانی به آن پرداختهاند. مقاله حاضر به بررسی تطبیقی دو الگوی سفر در ادبیات ایران و جهان از منظر «اسطوره و عرفان» میپردازد. در الگوی پیرسون ـ مار، به دوازده مرحله از منازل سفر اسطورهای قهرمان اشاره شده است: معصوم، یتیم، جنگجو، حامی، جستجوگر، عاشق، نابودگر، آفرینشگر، حاکم، جادوگر، فرزانه و دلقک. در منطقالطّیر، اثر برجستة عطّار نیشابوری، به هفت وادی یا همان مراحل سفر عرفانی یا سلوک اشاره شده است: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا. هدف اصلی مقاله حاضر تطبیق مراحل دو الگوی مذکور از رهگذر بررسی یک رمان سفرمحور، به قلم جانبانیان (1678) و در زمره آثار کلاسیک مسیحی است. قهرمان داستان سالکی به نام ترسا است که از ویرانشهر راهی شهر آسمانی میشود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که، دلیل اصلی همانندی میان مقامات سلوک در منطقالطیر و سیر و سلوک زائر، پیشزمینۀ مذهبی این دو اثر است. همچنین مشخص شد هر چند، میان مراحل سفر در دو الگوی عطار و پیرسون ـ مار به دلیل اختلاف در تعداد منازل، تناظر یکبهیک وجود ندارد، اما از آنجا که اثر مذکور سفری اسطورهای ـ عرفانی است، مقامات ترسا در قالب تحلیلِ تطبیقی هر دو چارچوب قرار میگیرد.
بررسی و تحلیل قربانی حیوانات در متون نظم روایی بر اساس نظریههای قربانی
ایوب امیدی؛ مریم مشرف
چکیده: آیین قربانی، به عنوان رفتاری دینی ـ اجتماعی ازجمله آیینهای کهنی است که در میان اقوام مختلف به شیوههای گوناگون وجود داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی میکوشد به تحلیل قربانیهای حیوانی در متون نظم روایی (تا قرن هفتم) بپردازد. نتایج پژوهش، نشان میدهد که تعدیل قربانیهای انسانی به قربانیهای حیوانی از آثار نیک پایهگذاران ادیان الهی است. در متون مختلف ادب فارسی، اغلب حیواناتی مانند: گاو، شتر، گوسفند، اسب و گاه مادیان، گورخر، الاغ و ماکیان به مناسبتهای گوناگونی مانند بلاگردانی، دفع نحوست و چشمزخم، شکرگزاری، کامیابی در اُمور، تولّد فرزند، تقویت روان مرده، دفع جادو و ابطال طلسم قربانی میشوند. آیین قربانی در متون حماسی و عرفانی به طور یکسان بازتاب یافته است، اما در متون غنایی با توجه به فضای عاشقانة این متون، اغلب سخن از تقدیم و بخشیدن حیوانات به معابد و آتشگاهها است و به ندرت از ریختن خون حیوانات سخن میرود و نمود برجست
بازنمایی گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر در چارچوب نظریه مناسکگذار
مسعود حسنی؛ فرهاد درودگریان
چکیده: پژوهشهای مناسکی، گفتمان میانرشتهای و گستردهای است که شاخههای مختلف و متنوعی از علوم انسانی را دربرمیگیرد. بر اساس نظریه مناسکگذار، ساختار نمادین این آیینهای کهن و اسطورهای در فرهنگهای مختلف، دارای الگویی مشخص است. هدف از پژوهش حاضر به روش تحلیلی ـ توصیفی، پاسخگویی به این پرسش است که گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر که در متنهای کهنی همچون تذکرةالاولیاء عطار و اسرارالتوحید محمّدبن منوّر بازتاب یافته است، تا چه اندازه با الگوی نظریة مناسکگذار همخوانی دارد؟ گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر با الگوی سه مرحلهای وَنجَنِپ (گسست، گذار، پیوند دوباره) همخوانی دارد و ساختار عرفانی سلوک وی که طی گذاری سخت و منسکگونه و بر اساس ویژگیهای اعتقادی و عملی منحصر به فردی شکل گرفته است، در نهایت به یک ضدّ ساختار در تصوف آن روزگار تبدیل میشود.
تناسب هندسی در متون زرتشتی و شاهنامه
سیده صدیقه حسینی دشتیخوانی؛ روحالله هادی
چکیده: آفرینش خداوند بر مبنای تناسباتی است که تنها برخی از آنها برای انسان آشکار شده است. در میان تناسبهایی که در شکل و عمل کرد آفریدهها وجود دارد، تناسبات هندسی از لحاظ زیبایی بصری و استحکام ساختاری، اهمیت فراوان دارد. هدف از پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، بررسی شواهدی از تناسب هندسی در متون زرتشتی و شاهنامه و بررسی ابعاد یا اشکال هندسی که به صراحت در متن بیان شده و پاسخ دادن به این پرسش که تناسب هندسی ذکر شده در این متون از چه نوعی است و تا چه اندازه با مفهوم کنونی این تناسبها همخوانی دارد. نتیجه پژوهش نشان میدهد که در متون زرتشتی و شاهنامه شواهدی از تناسب هندسی مربع و دایره در نخستین آفریدههای اهورایی و در برخی سازههای بشری وجود داشته است. اینگونه به نظر میرسد که این تناسبهای اساطیری با مفهوم فعلی آنان نیز قابل توجیه است؛ زیرا هرگاه وجه روحانی یک پدیده غالبتر باشد، شکل هندسی آن به دایره نزدیکتر است. همچنین در جایی که سخن از عالم جسم به میان میآید، شواهدی از تناسب هندسی مربع یافت میشود.
بازتاب اندیشة آفرینش بنی در شاهنامة فردوسی و مثنوی مولوی
رضا ساریخانی؛ قدمعلی سرّامی؛ عبدالحسین فرزاد
چکیده: از کلیدیترین مباحث در ادب حماسی و عرفانی بهویژه در شاهنامه و مثنوی، جلوههای نوع دوستی انسان است. در این آثار، خاستگاه متفاوت آفرینش و خلقت، تصاویر متفاوتی از انسان و جلوههای نوع دوستیش پدید آورده است که بر ضروری بودن این کاوش صحّه میگذارد. پژوهش حاضر به روش تحلیلی ـ توصیفی میکوشد به بازتاب اندیشة آفرینش بنی در شاهنامه و مثنوی بپردازد. در تصویر آفرینش، بنی از آمیزشِ نیروهای مخفی در یک «بن»، گیتی و انسان پدید میآید.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که مهر و پیوند، هدف نهایی زندگی انسانهایی است که خود را آفریدهء مهر و آمیزش میدانند. فردوسی و مولوی نیز با چنین مهری در اشعارشان، سعی در آفرینش ایرانی تازه دارند؛ ایرانی که گوهرش «مردمی» و «جهانی» است. این مردمی بودن، به فرد و جامعه، بی آن که شخصیّتشان را بگیرد و یا بزداید، معنا و جان میدهد و مردمی بودن جهانی، تنوّع و هماهنگی همگان را میپسندد و میپرورد.
بررسی و تحلیل «دنیای مطلوب» از منظر عینالقضات همدانی و روزبهان بقلی با توجه به نظریة انتخاب «ویلیام گلاسر»
زهره فهامی؛ حسن پور آلاشتی؛ مسعود روحانی؛ مصطفی گرجی
چکیده: «دنیای مطلوب» در نظریة انتخاب ویلیام گلاسر، مجموعهای از ایماژهای هستی است که انسان برای بهتر زیستن در ذهن دارد؛ این ایماژها نشان دهندۀ جهانی است که انسان آرزو دارد در آن زندگی کند. این مدل ایماژها از دنیای مطلوب، همان نوعی است که عرفای پیشین ما با برداشت از کتب مقدس و کشف و شهود شخصی به تصویر کشیدهاند. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی «دنیای مطلوب» از دیدگاه عینالقضات همدانی و روزبهان بقلی با توجه به نظریۀ انتخاب ویلیام گلاسر پرداخته است. «دنیای مطلوب» در گفتمان ادبی عرفانی از این نظر و در پاسخ به این مسأله حائز اهمیت است که عرفا با ترسیم دنیای آرمانی خود، پیروانشان را به سمت دنیایی قابل دسترس هدایت کردهاند؛ گاه نیز دنیای مطلوب آنان، دنیایی انتزاعی و غیرقابل دسترس است. عینالقضات و روزبهان با زبانی استعاری تجربیات زیستة خود را تصویرگری کرده و با متونی واقعگرایانه، دنیایی فراواقعگرایانه را تفسیر کردهاند و کیفیت دنیای مطلوبی را که در آن وصال حقّ تعالی و فنای فیالله محقق میشود را در مقام تشبیه به «کبریاء الله»، «وجه الله»، «صحرای جبروت»، «ازل»، «گلستان ازل» و «جهان سرمد» تعبیر کردهاند. این دو عارف با استفاده از انواع روشهای توصیفی، تصاویر ذهنی افراد را تغییر داده و آنان را به دنیایی مطلوب ـ ولو انتزاعی ـ که در آن مطلوبهای ذاتی و روانشناختی مانند آرامش و معنایافتگی حاکم است، رهنمون ساختهاند.
تحلیل و بررسی نگره تطبیقی چهرة هادیان ارواح در آیینه اساطیر
شهین قاسمی؛ معصومه میرآب
چکیده: یکی از مباحث مهم در اساطیر ملل، داشتن باورهای متفاوتی از نحوه ورود و هدایت ارواح به جهان پسین است. اعتقاد به جاودانگی، دین، فرهنگ و چگونگی اندیشیدن مردم در اساطیر مختلف سبب شده است تا دنیایی برای خود تصور کنند که با توجه به کردار و اعمالشان، «هادی» در آن نقش فرستندة ارواح مردگان به جایگاه ابدیشان دارد. در این پژوهش با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی به انواع هادیان ارواح و رابطه هادی با جنسیت متوفی، برهة زمانی همراهی روح از لحظه جدایی روح از بدن تا پایان رسیدن به جایگاه ابدیش و چهره ارواح در اساطیر ایران و جهان پرداخته شده است تا مردم به درک عمیق از زندگی پس از مرگ و کاهش ترس و اضطراب و رسیدن به آرامش در کردار و اخلاق نفسانی خود در گذر این جهان برسند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نحوة عملکرد هادیان روح بر اساس میزان خوبی یا بدی اعمال متوفی ارزیابی میشود و نقش هادی در هر اسطوره متفاوت از اساطیر دیگر کشورهاست و اعتقادات هر کشوری تأثیر بسیار زیادی در نشان دادن چهرة هادی و نحوة برخورد با شخص متوفی دارد.
بازتاب بازماندههای اسطورهها در قصّههای مشدیگَلینخانم
خداداد معتضدکیانی؛ قربانعلی ابراهیمی؛ مهرداد چترایی عزیزآبادی
چکیده: «قصّههای مشدیگَلین خانم» نوشتة الول ساتن، شامل 110 قصّه از قصّههای عامیانة مردم ایران است. هدف این پژوهش، نشان دادن بازتاب بازماندههای اسطورهها در برخی از این قصّهها و همچنین تطبیق این اسطورهها با شاهنامه و کتابهای اسطورهای است. در این قصّهها، سخنی از زال و سیمرغ نیست، ولی قهرمان را پرندهای پرورشمی د هد و کرّة دریایی و اسب با کندن چند تار از یال خود و دادن به قهرمان داستان، او را یاری میرسانند. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی نشان میدهد که برخی از قصّههای عامیانه، شکسته شدۀ اسطورهها هستند که با گذشت زمان در قصّهها و افسانهها بازتاب یافتهاند. ورود اسطورهها در قصّهها و افسانههای عامیانه سبب بقای آنها شده است. ممکن است محتوای قصّههای مشدی گلین خانم، تمام جنبههای اسطوره را دربرنگیرد، اما به صورت پارههای گسسته از یک یا چند اسطوره و یا وقایع شاهنامه الگو گرفته باشد. نگارندگان در این پژوهش با واکاوی ابعاد برخی از «قصّههای مشدیگلینخانم»، تأثیر اسطورهها را در برخی از این قصّهها بررسی کرده و چگونگی دگردیسی آنها را تبیین نمودهاند.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دو فصلنامه علمی مطالعات قرآن و حدیث می توانند به نشانی : تهران، خیابان ایرانشهر شمالی، نبش آذرشهر، پلاک 223، طبقه 7، دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد تهران جنوب، کدپستی 1584715414.یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://jmmlq.azad.ac.ir/ مراجعه کنند و با تلفن 09300352718 تماس بگیرند.