تخریب حضور میدانی مسئولان در مدیریت بحران به سبک اصلاح طلبان
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، عدم شناخت و بیسوادی اجتماعی جریان اصلاحات دوباره کار دستشان داد. دنیای امروز که شاید بتواند بدان عصر انفجار اطلاعات در رسانه را لقب داد و به اندازه هر گوشی تلفن همراه در ایران، یک خبرنگار و رسانه وجود دارد، کمترین کارهای یک نفر هم دیده میشود؛ حتی اگر مدیری بخواهد در اوج سیلها به جزایر جنوبی کشور برای اسکی برود یا فرد دیگری در ایام عزاداری اباعبدالله الحسین به صرف جوجه و نوشابه عازم سد لتیان گردد یا مدیر و شهردار انقلابی برای رسیدگی به مشکلات مردم، بخواهد خود را به سرعت به محل حادثه برساند.
سیل در شمال، روحانی در جنوب
مردم در بحبوحه سختیها و مشکلات همیشه نیاز دارند تا مسؤولی حتی بهظاهر در میان آنها باشد. همدردی و همنوایی مسؤول میتواند اندکی تسلی خاطر به مردم بدهد که این مسؤول بهجای تفریح و خوشگذرانی به میان آنها آمده و در حال پیگیری مشکلات و کمبودهای فوری آنهاست. بحرانهای متعدد و فراوانی را در دولتهای پیشین شاهد بودیم که در اوج مشکلات، رئیس جمهور و مقامات مسؤول با تبعیت از دوران پهلوی برای خوشگذرانی به جاهای مختلف سفر میکردند تا از حادثه دور باشند و اگر هم بهمانند حادثه معدن زمستان یورت به میان مردم میرفتند، حاضر به پیاده شدن از ماشین ضدگلوله خود و بیرون آمدن از حلقه محافظان نبودند تا صریح و بیپرده دردودل مردم را بشنوند که آن چنان با غضب کارگران روبرو شدند.
رسانههای اصلاحات نشان دادند که در هیچ زمانی زبان مردم و جهان را یاد نگرفتهاند که اگر میدانستند، بهجای حمله به مسؤولانی که دلسوزانه و متعهدانه برای پیگیری مشکلات مردم به مکانهای حادثهزده آمده بودند، رسانهای میشدند تا واقعاً دردهای مردم را به مسؤولان منتقل کنند. اگرچه تعهد رسانهای و انصاف در بیان مطالب بسیار حائز اهمیت است و رهبر معظم انقلاب نیز پیشتر در نقد مطالبات فرمودند که نباید با دشمن مخرج مشترک داشت.
همنوایی روزنامه اصلاحات شرق با رسانههای معاند
پرسش اساسی و مهم اینجاست چرا باید رسانههایی در داخل کشور همنوا با رسانههای معاندی همچون ایران اینترنشنال، منوتو و ... به تخریب حضور مسؤولان در کنار مردم بپردازند؟ رسانههای جریان اصلاحات در کشور چه سود و منفعتی را برای جریان شبکههای معاند خارجی تأمین میکنند و چطور به موج نفرت پراکنی آنها علیه مسؤولین داخلی دامن میزنند؟ شکی نیست که مردم در هنگام حادثه نیاز دارند تا کسی از مسؤولان به سخنان و دردودل آنها گوش فرادهد و به پیگیری مشکلات آنها بپردازد؛ اما اهمیت این نکته بدیهی از سوی رسانههای اصلاحات درک نمیشود و به همین جهت ابعاد عمیق حضور مسؤولان و قرار گرفتن آنها در کنار مردم را درک نمیکنند که به تمسخر آنها میپردازند؛ بنابراین بیجهت نیست که بگوییم سودای بیسوادی، تمام رسانههای اصلاحات را کور کرده است که نمیتوانند همراهی مسؤولان در کنار مردم را تحمل کنند و در تقابل با مسؤولان نظام، با دشمنان همراهی و همنوایی میکنند.
محمدحسین کتابی