وحشت رژیم صهیونیستی از جنگ فرسایشی با ایران

متن ارائهشده از منابع صهیونیستی، تصویری از هراس و ناتوانی رژیم صهیونیستی در برابر استراتژی جنگی ایران در جریان درگیریهای اخیر ارائه میدهد. این تحلیل، با استناد به اظهارات مقامات و رسانههای صهیونیستی، به بررسی علل وحشت اسرائیل از جنگ فرسایشی، ناکامی سامانههای پدافندی و اعتراف به توان نظامی ایران میپردازد. گزارشها نشاندهنده خسارات سنگین اقتصادی، اجتماعی و نظامی به رژیم صهیونیستی و ناتوانی در مدیریت یک درگیری طولانیمدت با ایران هستند.
زمینه و شروع درگیری
جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل که در ژوئن ۲۰۲۵ آغاز شد، با حملات غافلگیرکننده اسرائیل به تأسیسات نظامی و هستهای ایران کلید خورد. این حملات که با ترور فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هستهای و تخریب برخی زیرساختهای ایران همراه بود، با پاسخ قاطع ایران در قالب شلیک صدها موشک بالیستیک و پهپاد به شهرها و پایگاههای نظامی اسرائیل مواجه شد. این درگیری، که به «جنگ ۱۲ روزه» معروف شد، به دلیل شدت و گستردگی حملات ایران، رژیم صهیونیستی را در موقعیت دفاعی و شکنندهای قرار داد.
وحشت از جنگ فرسایشی
اظهارات مقامات صهیونیستی، از جمله «هرتزل لوی»، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، نشاندهنده نگرانی عمیق از تبدیل این درگیری به یک جنگ فرسایشی است. لوی با اشاره به «روزهای دشوار پیش رو» و نیاز به آمادگی برای یک «کارزار طولانی»، بهطور ضمنی به عدم آمادگی رژیم برای مدیریت چنین جنگی اذعان کرده است. روزنامه «هاآرتص» این سخنان را نشانهای از ناتوانی اسرائیل در مدیریت یک جنگ طولانیمدت دانست. شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز گزارش داد که دستگاههای امنیتی اسرائیل پیشبینی میکنند این جنگ بیش از انتظار طول بکشد، با هزینههایی که ممکن است در کمتر از دو ماه از مجموع هزینههای جنگ غزه در سال ۲۰۲۳ (۲۵۰ میلیارد شِکِل یا ۶۷ میلیارد دلار) فراتر رود.
جنگ فرسایشی، به دلیل ماهیت طولانیمدت و فرسودهکنندهاش، برای رژیم صهیونیستی که فاقد عمق استراتژیک و منابع گسترده است، تهدیدی جدی محسوب میشود. رسانه «معاریو» گزارش داد که حملات موشکی ایران باعث خالی شدن بازارهای تلآویو و تعطیلی نیمی از مغازهها شده است، که نشاندهنده تأثیرات روانی و اقتصادی این درگیری بر جامعه صهیونیستی است. همچنین، سازمان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی از کشته شدن ۲۴ نفر و زخمی شدن بیش از ۱۲۰۰ نفر در یک هفته خبر داد، هرچند به دلیل سانسور شدید، احتمال میرود آمار واقعی تلفات بیشتر باشد.
فروپاشی سامانههای پدافندی
یکی از نکات برجسته در گزارشهای صهیونیستی، اعتراف به ناکامی سامانههای پدافندی رژیم در برابر موشکهای بالیستیک ایران است. پیش از این، رژیم صهیونیستی با اتکا به سامانههای گرانقیمت مانند «ختس ۳» (پیکان ۳) ادعای توانایی دفاعی بالایی داشت. با این حال، روزنامه «معاریو» از «فروپاشی کامل» سیستم دفاعی اسرائیل در برابر موشکهای ایران خبر داد. «یدیعوت آحارونوت» به نقل از منابع آمریکایی گزارش داد که ذخایر موشکهای رهگیر «ختس ۳» رو به اتمام است و ممکن است طی هفتههای آینده بهطور کامل تمام شود. یک مقام ارشد صهیونیستی نیز در گفتوگو با شبکه «انبیسی» اعتراف کرد که توانایی رهگیری موشکهای ایران از ۹۰ درصد به ۶۵ درصد کاهش یافته است. این مقام همچنین هشدار داد که ایران میتواند حملات موشکی خود را تا پنج ماه دیگر ادامه دهد، که نشاندهنده برتری استراتژیک ایران در این درگیری است.
توان نظامی و پدافندی ایران
در مقابل ناتوانی رژیم صهیونیستی، گزارشها از توان بالای نظامی ایران حکایت دارند. «یدیعوت آحارونوت» به نقل از یک مقام ارشد نیروی هوایی اسرائیل اذعان کرد که سامانههای پدافند هوایی ایران پس از حملات اولیه رژیم صهیونیستی، بار دیگر فعال شده و تهدیدی جدی برای جنگندههای متجاوز ایجاد کردهاند. این روزنامه همچنین گزارش داد که ایران برنامهریزی برای تولید ماهانه دهها موشک بالیستیک «وحشتانگیز» و هدف ساخت ۱۱ هزار موشک در یک دهه را داشته است، که نشاندهنده ظرفیت بالای تولید و استقامت نظامی ایران است.
تحلیلگران صهیونیستی، از جمله یوسی ملمان و آموس هرئیل، به قدرت نظامی ایران و روحیه فداکاری نیروهای ایرانی اشاره کرده و این درگیری را «جنون» توصیف کردند که باید هرچه سریعتر متوقف شود. این اعترافات نشاندهنده تغییر نگاه رژیم صهیونیستی از اعتماد به نفس اولیه به وحشت از ادامه درگیری است.
خسارات اقتصادی و اجتماعی
خسارات ناشی از حملات موشکی ایران، بهویژه به شهرهای کلیدی مانند تلآویو و حیفا، تأثیرات عمیقی بر اقتصاد و جامعه رژیم صهیونیستی گذاشته است. شبکه «کان ۱۱» گزارش داد که تنها در شش روز نخست جنگ، خسارات به مناطق شهری به ۲ میلیارد شِکِل رسید، در حالی که خسارات جنگ غزه در سال ۲۰۲۳ پس از یک سال و هشت ماه به ۲.۵ میلیارد شِکِل رسیده بود. تعطیلی بازارها، کاهش فعالیتهای اقتصادی و وحشت عمومی از حملات آینده، اقتصاد شکننده رژیم صهیونیستی را در معرض فروپاشی قرار داده است.
از منظر اجتماعی، وحشت از جنگ فرسایشی و تلفات روزافزون، ساکنان مناطق اشغالی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. گزارشها از فجایع بهداشتی در پناهگاهها، شیوع بیماریها و ویرانیهای بیسابقه در تلآویو حکایت دارند که این شهر را به شرایطی مشابه غزه تشبیه کردهاند. این وضعیت، انتقادات داخلی از سیاستهای کابینه و ارتش رژیم را تشدید کرده و بسیاری از صهیونیستها خواستار جلوگیری از تکرار چنین جنگی شدهاند.
تحلیل استراتژیک
وحشت رژیم صهیونیستی از جنگ فرسایشی ریشه در چند عامل کلیدی دارد:
نبود عمق استراتژیک: رژیم صهیونیستی به دلیل محدودیتهای جغرافیایی و جمعیتی، توانایی تحمل یک جنگ طولانیمدت را ندارد. در مقابل، ایران با منابع انسانی، جغرافیایی و نظامی گسترده، قادر به ادامه حملات برای ماهها است.
فروپاشی توان پدافندی: کاهش شدید ذخایر موشکهای رهگیر و ناتوانی در دفع حملات موشکی ایران، رژیم صهیونیستی را در برابر حملات مداوم آسیبپذیر کرده است.
هزینههای اقتصادی و اجتماعی: خسارات سنگین به زیرساختها، تعطیلی بازارها و وحشت عمومی، اقتصاد و جامعه صهیونیستی را در آستانه فروپاشی قرار داده است.
انسجام ملی ایران: برخلاف محاسبات رژیم صهیونیستی که امیدوار به ایجاد شکاف میان مردم و نظام ایران بود، این درگیری به تقویت انسجام ملی و افزایش اعتماد به نفس ایرانیان منجر شد.
حمایت بینالمللی محدود: رژیم صهیونیستی که به حمایت آمریکا امیدوار بود، با عدم تمایل واشنگتن به ورود مستقیم به جنگ مواجه شد. این موضوع، همراه با فشارهای بینالمللی علیه جنایات اسرائیل در غزه، جایگاه رژیم را تضعیف کرده است.
گزارشهای صهیونیستی نشاندهنده وحشت عمیق رژیم از تبدیل درگیری با ایران به یک جنگ فرسایشی است که توانایی مدیریت آن را ندارد. ناتوانی سامانههای پدافندی، خسارات سنگین اقتصادی و اجتماعی، و اعتراف به توان نظامی بالای ایران، رژیم صهیونیستی را در موقعیتی شکننده قرار داده است. در مقابل، ایران با تکیه بر توان موشکی، پدافندی و انسجام ملی، نه تنها در میدان نظامی، بلکه در جنگ روایتها نیز دست برتر را کسب کرده است. این درگیری، به اذعان تحلیلگران صهیونیستی، «جنونی» بود که رژیم صهیونیستی آغاز کرد اما در برابر استقامت و قدرت ایران، ناتوان از ادامه آن شد.