۰۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۵
کد خبر: ۷۸۹۴۷۵

حجة الحق؛ نور حکمت الهی در آینه علم

حجة الحق؛ نور حکمت الهی در آینه علم
مشهد- دانشجوی ارشد فلسفه و کلام دانشگاه علوم اسلامی رضوی در یادداشتی به مناسبت بزرگداشت ابن سینا، نگاهی به زندگی و اندیشه‌های این فیلسوف بزرگ و طبیبی که جهان را دگرگون کرده، داشته و از «برهان صدیقین» سخن گفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان، خانم سالم ارشد فلسفه و کلام اسلامی پردیس خواهران دانشگاه علوم اسلامی رضوی در یادداشتی به سیره و اندیشه‌های ابوعلی سینا، حکیم الهی و طبیب حاذقی که با «برهان صدیقین» وجود حق را اثبات کرد، پرداخت.

متن این یادداشت از قرار زیر است:

‏تصور کنید در حوالی سال ۱۰۰۰ میلادی هستیم. در بخارا، نگینِ درخشانِ دانش و فرهنگ در شرق اسلامی، جوانی با شور و اشتیاق وصف‌ناپذیر، با استعداد و کنجکاو، سرگرم فراگیری علم است. او نه تنها فلسفه و منطق یونان باستان را که به تازگی به عربی ترجمه شده‌اند، با دقت مطالعه می‌کند، بلکه در پزشکی نیز چنان مهارتی کسب می‌کند که پزشکان بزرگ زمان خود را به تحسین وا می‌دارد. موسیقی، ریاضیات و ستاره‌شناسی نیز از علایق او هستند و شبانه‌روز در پی یافتن پاسخ پرسش‌های بنیادین هستی و طبیعت است. این جوان کیست که پس از گذشت هزار سال، نامش همچنان بر تاریخ علم می‌درخشد و اندیشه‌هایش الهام‌بخش اندیشمندان در سراسر جهان است؟ او کسی نیست جز “ابوعلی سینا”، فیلسوف، پزشک، و دانشمند نامدار ایرانی، ملقب به شیخ الرئیس، حجة الحق و شرف الملک. زادروز او، اول شهریور، به پاس خدمات بی‌دریغش به علم پزشکی، به عنوان روز ملی پزشک گرامی داشته می‌شود.
زندگی‌نامه مختصر
ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابن سینا، فیلسوف مشایی، در حدود سال ۳۷۰ هجری قمری در روستای افشنه از توابع بخارا (در ازبکستان امروزی) دیده به جهان گشود. نبوغ و استعداد خارق‌العاده او در فراگیری علوم مختلف، از همان کودکی آشکار شد. در ده سالگی حافظ قرآن شد و در نوجوانی بر دانش‌های زمان خود، از جمله منطق ارسطو، تسلط یافت. او پس از عمری تلاش و خدمت به علم، در سال ۴۲۸ قمری در نبردی در نزدیکی اراک امروزی، بیماری قولنج او شدت گرفت.علی‌رغم درمان های مختلف، بیماری او بهبود نیافت و پس از رسیدن به همدان، ابن‌سینا از درمان خود دست کشید. وی در نهایت در اولین جمعه ماه رمضان، در سن ۵۸ سالگی در همدان درگذشت و در همان‌جا به خاک سپرده شد. اما میراث گرانبهای او، همچنان زنده و پویا، راهنمای طالبان علم و حقیقت است.
تأکید بر یادگیری و تفکر
ابن سینا همواره بر اهمیت یادگیری و تفکر تأکید داشت. او معتقد بود که اگر به موضوعی آگاهی نداریم، باید با پرسش و تحقیق، به دنبال یافتن پاسخ باشیم. او تأکید می‌کرد که باید قوه تعقل خود را به کار گیریم و از پذیرش کورکورانه هر مسئله‌ای پرهیز کنیم و با تفکر و بررسی، صحت و سقم آن را دریابیم. او می‌گفت وقتی که ما عاشق یادگیری باشیم، بهتر و سریع‌تر یاد می‌گیریم. ابن سینا اعتقاد داشت که یادگیری پایانی ندارد و همواره افق‌های جدیدی برای کسب دانش وجود دارد.
فلسفه و اندیشه‌ها
اوج درخشش ابن سینا در آثار فلسفی و علمی اوست. فعالیت‌های او چنان گسترده و عمیق است که پرداختن به همه آن‌ها در این مقال نمی‌گنجد. اما برجسته‌ترین اثر فلسفی او، کتاب الشفاء است؛ دانشنامه‌ای جامع از طبیعیات، منطق، ریاضیات و الهیات عصر او. در این اثر و آثار مهم دیگرش مانند النجاة و اشارات و تنبیهات، ابن سینا به بسط و تعمیق مباحث متافیزیک (مابعدالطبیعه)، معرفت‌شناسی و منطق پرداخت.
او تلاش کرد تا اندیشه‌های ارسطویی را با روح زمانه و تعالیم اسلامی پیوند دهد و نظام فلسفی منسجمی را بنا نهد که در آن مفاهیمی چون وجود و ماهیت، عقل فعال، نفس ناطقه و… نقش محوری ایفا می‌کنند. این نظام فکری نه تنها بر فلاسفه مسلمان پس از او، بلکه بر اندیشمندان اروپایی در قرون وسطی نیز تأثیر گذاشت. فیلسوفان بزرگی مانند توماس آکویناس، از اندیشه‌های ابن سینا در آثار خود بهره برده‌اند. این است که او را “شیخ الرئیس” می‌نامیم؛ معلمی که عقل و فلسفه را از شرق به غرب منتقل کرد.
قانون در طب و برهان صدیقین
نبوغ ابن سینا محدود به فلسفه نبود. او در علم طب اثری ماندگار به نام “قانون” را نگاشت که تا قرن‌ها به عنوان مرجع اصلی طب در دانشگاه‌های اروپا تدریس می‌شد.
در حوزه الهیات، یکی از برجسته‌ترین نوآوری‌های اندیشه او، ارائه برهان امکان و وجوب برای اثبات وجود خداوند است که تأثیر عمیقی بر اندیشمندان پس از او گذاشت. ابن سینا خود این برهان را «برهان صدیقین» نامید. خلاصه‌ای از این برهان چنین است: هر موجودی یا واجب الوجود است (یعنی وجودش ضروری و از خودش است) یا ممکن الوجود است (یعنی وجود و عدم برایش یکسان است و برای موجود شدن نیاز به علت دارد). اگر موجودی ممکن الوجود باشد، برای موجود شدنش به علت نیاز دارد. اگر این علت نیز ممکن الوجود باشد، باز هم به علت دیگری نیاز دارد و این زنجیره تا بی نهایت ادامه پیدا می کند و منجر به تسلسل می شود و به جهت بطلان تسلسل، هیچ موجودی تحقق نخواهد یافت. پس باید در نهایت به یک علتی برسیم که وجودش ضروری و بدون نیاز به علت باشد؛ در نتیجه این علت همان واجب الوجود یا خداوند است. لازم به ذکر است که این برهان در طول تاریخ فلسفه اسلامی دستخوش تحولات و تطورات فراوانی شده و تقریرهای گوناگونی از آن ارائه گردیده است.
فلسفه اسلامی و دیدگاه ابن سینا
چرا فلسفه ابن سینا را در زمره فلسفه اسلامی قرار می‌دهیم؟ پاسخ این پرسش در دو اصل بنیادین در اسلام نهفته است: علم مطلق خداوند و قدرت نامتناهی او. در قرآن کریم آمده است: «و ما تَسقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلّا یَعلَمُها»، به این معنا که هیچ برگی از درخت نمی‌افتد مگر اینکه خداوند از آن آگاه است. این آیه و آیات مشابه آن بر علم بی‌کران خداوند به تمام ذرات عالم تأکید دارند. همچنین، قدرت خداوند بر همه چیز احاطه دارد و هیچ موجودی از دایره اقتدار او خارج نیست.
این دو اصل، یعنی علم و قدرت خداوند، ستون‌های اصلی تفکر دینی در اسلام را تشکیل می‌دهند. ابن سینا با دقت نظر و تحقیق عمیق خود، به ویژه در باب علم خداوند، به تبیین این مفهوم پرداخته است. تحقیقات او در این زمینه بی‌نظیر بوده و او خداوند را عالم به همه چیز معرفی می‌کند. ریشه‌های این تفکر در او به متون اسلامی و مفاهیم قرآنی بازمی‌گردد و همین متون بوده‌اند که او را به این مسیر فکری هدایت کرده‌اند.

در نهایت؛

مقام معظم رهبری در مورد ابن سینا می‌فرمایند: اگر کسی مثل ابن سینا در دنیای امروز با امکانات امروز درس می‌خواند، کاری می‌کرد که تا هزار سال دیگر دنیا مدیون او باشد، همچنان که در آن دوران کاری کرد که هزار سال دنیا مدیون او شد. (۱۳۷۰/۱۲/۰۱) این سخن، به خوبی نشان‌دهنده عظمت و جایگاه ابن سینا در تاریخ علم و اندیشه است. او نه تنها یک فیلسوف و پزشک بزرگ بود، بلکه یک الگو و الهام‌بخش برای تمام کسانی است که به دنبال دانش و حقیقت هستند./933/

 
 
ارسال نظرات