۲۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۶
کد خبر: ۷۹۱۱۵۵
حجت الاسلام نوروزی در گفت‌وگو با رسا مطرح کرد؛

تردیدها درباره گروسی و مذاکرات هسته‌ای؛ عبرتی از تجربه تلخ برجام

تردیدها درباره گروسی و مذاکرات هسته‌ای؛ عبرتی از تجربه تلخ برجام
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با اشاره به نقش خسارت‌بار رافائل گروسی در جنگ ۱۲ روزه و انتقال اطلاعات مراکز هسته‌ای ایران به دشمن، تأکید کرد: ادامه مذاکرات با او و آژانس ابهامات و نگرانی‌های جدی برای مردم ایجاد کرده و شفافیت و پاسخگویی مسئولان بیش از هر زمان دیگر ضروری است.

اشاره: تجربه برجام و حوادث پس از جنگ ۱۲ روزه نشان داد که اعتماد بیش از حد به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شخص رافائل گروسی، هزینه‌های سنگینی برای ایران به همراه داشته است. شهادت دانشمندان هسته‌ای و آسیب به مراکز حساس کشور از پیامدهای مستقیم انتقال اطلاعات توسط بازرسان آژانس بود. با این حال برخلاف انتظار افکار عمومی که خواستار برخورد قاطع با گروسی بودند بار دیگر مذاکراتی با او صورت گرفت و توافقاتی در قاهره امضا شد. این تغییر رویکرد در سطح شورای عالی امنیت ملی پرسش‌های جدی درباره شفافیت و منافع ملی ایجاد کرده است. تجربه برجام ثابت کرد که نبود شفافیت و تکیه بر روایت‌های مبهم می‌تواند سرمایه اجتماعی نظام را تضعیف کند. بنابراین امروز مطالبه اصلی جامعه شفافیت کامل و پاسخگویی بی‌پرده مسئولان است؛ چراکه مذاکرات هسته‌ای صرفاً موضوعی دیپلماتیک نیست بلکه مستقیماً با امنیت ملی، استقلال کشور و اعتماد عمومی پیوند خورده است.

از این‌رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام محمدجواد نوروزی عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) انجام داده که مشروح آن در ادامه تقدیم مخاطبان می‌شود.

رسا ـ با توجه به تجربه برجام و این نکته که پس از جنگ ۱۲ روزه مسئولان به این جمع‌بندی رسیدند که رافائل گروسی در انتقال اطلاعات مراکز هسته‌ای ایران به دشمن نقشی جدی داشته است، آیا ادامه مذاکرات ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به سود کشور می‌دانید؟

در طول یک دهه گذشته پرونده برجام به یکی از پرچالش‌ترین مسائل سیاست خارجی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. این توافق از ابتدا با این هدف شکل گرفت که سایه جنگ و تهدید نظامی را از سر کشور بردارد و مسیر جدیدی برای تعامل با جهان بگشاید. اما در عمل نه تنها این هدف محقق نشد بلکه کشور شاهد سلسله‌ای از فشارهای تازه از جمله جنگ ۱۲ روزه و خسارت‌های امنیتی و انسانی قابل توجه بود. یکی از تلخ‌ترین پیامدهای این روند شهادت دانشمندان هسته‌ای و آسیب به مراکز حساس ایران بود؛ مسائلی که بنا به شواهد، بخشی از آن ناشی از اطلاعاتی بود که از طریق بازرسان شورای حکام و تحت مدیریت رافائل گروسی به دست دشمن رسید.

در واکنش به این تجربه تلخ مجلس شورای اسلامی اقدامی راهبردی انجام داد و با هدف صیانت از امنیت ملی، همکاری ایران با شورای حکام را به حالت تعلیق درآورد. این تصمیم برای بسیاری از ناظران نشان‌دهنده اراده نظام در جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته بود. انتظار می‌رفت دولت نیز در همین چارچوب حرکت کند. با این حال تحولات بعدی نشان داد که وزارت امور خارجه در نشستی در قاهره توافقی با گروسی به امضا رسانده است که بار دیگر زمینه بازگشت بازرسان به ایران را فراهم کرد. هرچند وزیر امور خارجه در مصاحبه‌ای تلویزیونی تأکید کرد این اقدام با هماهنگی شورای عالی امنیت ملی و اطلاع مجلس صورت گرفته اما پرسش‌ها و ابهامات جدی همچنان در افکار عمومی باقی ماند.

ریشه این ابهامات را باید در تجربه تاریخی برجام جست‌وجو کرد. در آن مقطع پس از صدور بیانیه مشترک ایران، وزارت خارجه آمریکا نیز متنی منتشر کرد که دارای تفاوت‌های اساسی با روایت ایرانی بود. در ادامه روشن شد که نسخه آمریکایی مبنای عمل قرار گرفته است نه آنچه در داخل کشور اعلام شده بود. همین پیشینه موجب شده است که امروز جامعه با دیده تردید به روایت رسمی مقامات ایرانی از توافقات اخیر بنگرد و این پرسش را مطرح کند که آیا آنچه مردم می‌شنوند با واقعیت صحنه دیپلماسی منطبق است یا خیر.

از نگاه افکار عمومی جای تأسف است که مردم ایران، صاحبان اصلی کشور و سرمایه‌های انسانی و اجتماعی نظام در چنین فرآیندهایی نامحرم شمرده می‌شوند، در حالی که گروسی و بازرسان آژانس ـ کسانی که متهم به نقش‌آفرینی مستقیم در ترور دانشمندان هسته‌ای و ضربه زدن به امنیت ملی‌اند ـ در مقام محرم قرار می‌گیرند. این تضاد آشکار موجب افزایش بی‌اعتمادی و احساس بیگانگی در جامعه شده است. بسیاری معتقدند گروسی نه یک ناظر بی‌طرف بلکه فردی است که باید به عنوان یک مجرم در دادگاه‌های جمهوری اسلامی پاسخگو باشد نه آنکه مجدداً در قامت شریک مذاکره و توافق ظاهر شود.

البته باید تأکید کرد که طرح چنین نقدهایی به هیچ وجه در تضاد با وحدت اجتماعی و انسجام اسلامی نیست. برعکس مطالبه شفافیت و پاسخگویی از مسئولان خود یکی از ارکان تقویت مردم‌سالاری دینی و استحکام پایه‌های نظام است. نظام جمهوری اسلامی بر اساس مشارکت و آگاهی مردم استوار است و تجربه ۴۵ سال گذشته نشان داده است که عقلانیت جمعی و هوشیاری ملت ضامن اصلی استمرار انقلاب بوده است. در چنین چارچوبی نخبگان و مردم حق دارند بدانند در پشت درهای بسته چه می‌گذرد و چه پیامدهایی متوجه کشور خواهد شد.

تجربه برجام ثابت کرد که عدم شفافیت و اتکای بیش از حد به طرف‌های خارجی می‌تواند هزینه‌های جبران‌ناپذیری برای کشور به همراه داشته باشد؛ از ترور دانشمندان گرفته تا تخریب مراکز علمی و هسته‌ای و تحمیل فشارهای اقتصادی. اگر همان مسیر دوباره دنبال شود احتمال تکرار همان خسارت‌ها همچنان بالاست.

بنابراین مطالبه اصلی جامعه امروز شفافیت کامل، گزارش صریح و پاسخگویی بی‌پرده مسئولان است. تنها در سایه این شفافیت است که می‌توان اعتماد عمومی را بازسازی کرد و مسیر تصمیم‌گیری‌های حساس ملی را از تکرار اشتباهات گذشته مصون داشت. به بیان دیگر مسئله مذاکرات هسته‌ای صرفاً یک موضوع دیپلماتیک نیست بلکه به طور مستقیم با امنیت ملی، استقلال کشور و حتی سرمایه اجتماعی نظام گره خورده است.

رسا ـ شماری از ناظران نسبت به تکرار خیانت آژانس و گروسی در روند مذاکرات ابراز نگرانی کرده و سرنوشت کشورهایی مانند لیبی و عراق را یادآور می‌شوند. با توجه به اختلاف روایت میان آقای عراقچی و گروسی ارزیابی شما از سرانجام این مذاکرات چیست؟

به هر حال دشمن همان‌طور که در لبنان در پی خلع سلاح است در قبال جمهوری اسلامی ایران نیز اهداف ثابتی را دنبال می‌کند. او در جنگ سخت ۱۲ روزه با شکست سنگینی مواجه شد و اکنون تلاش دارد همان اهداف را از مسیرهای دیگر جبران کند. متأسفانه در داخل کشور هم جریان‌هایی از لیبرال‌های وابسته به غرب وجود دارند که همچنان بر طبل مذاکره می‌کوبند و عملاً به تحقق اهداف دشمن کمک می‌کنند.

با این حال باید توجه داشت که نظام اسلامی بر دو پایه محکم استوار است: نخست رهبری حکیم و فرزانه‌ای که هدایت‌گر مسیر انقلاب است و دوم مردم بصیری که از آغاز در صحنه حضور داشته‌اند و همچنان خواهند بود و اجازه نخواهند داد دشمن به هدف خود یعنی تضعیف و فروپاشی نظام و ایجاد ناامنی و بحران داخلی دست یابد.

البته تحقق این امر نیازمند مطالبه‌گری ملی و حضور آگاهانه مردم است. در کنار آن وظیفه نخبگان و رسانه‌های کشور روشنگری و مقابله با جریان‌هایی است که با غرب‌زدگی و هم‌صدایی با دشمن می‌کوشند اهداف ناکام‌مانده دشمن در جنگ ۱۲ روزه را این بار از مسیرهای دیگر به ثمر برسانند.

رسا ـ انتظار می‌رفت پس از جنگ با گروسی برخورد شود، اما نه‌تنها چنین اقدامی صورت نگرفت بلکه دوباره مذاکراتی با او انجام شد. این تغییر رویکرد در سطح شورای عالی امنیت ملی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به هر حال نکته مهم این است که آقای گروسی در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه نقشی ایفا کرد که خسارت‌های زیادی به کشور وارد شد؛ هم از طریق شهادت دانشمندان هسته‌ای و هم با بمباران مراکز حساس که طبق قوانین بین‌المللی اقدامی ممنوع به شمار می‌رود. اطلاعات دقیقی که دشمن برای این حملات در اختیار داشت عمدتاً از مسیر بازرسان آژانس و مجموعه تحت مدیریت گروسی به دست آمد.

بنابراین انتظار می‌رفت که شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه با نگاه مجرمانه به گروسی و تیم بازرسی برخورد کنند و از تجربه تلخ گذشته عبرت بگیرند. اما آنچه عملاً اتفاق افتاد برخلاف این انتظار بود؛ نه تنها هیچ برخوردی با گروسی صورت نگرفت بلکه دوباره پای میز مذاکره با او نشستند و توافقاتی شکل گرفت. این توافق‌ها نیز مانند تجربه برجام برای مردم با ابهاماتی همراه است و بیم آن می‌رود که بعدها ابعاد پنهان آن آشکار شود؛ همان‌گونه که در برجام شاهد بودیم.

ارسال نظرات