۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۲
کد خبر: ۷۹۲۷۹۲

چرا خاطرات دفاع مقدس جایی در بازارهای جهانی نشر ندارد؟

چرا خاطرات دفاع مقدس جایی در بازارهای جهانی نشر ندارد؟
نبود سازوکار مشخص کنار حذف فرآیند اصولی ترجمه، سبب شده است خاطرات دفاع مقدس علی‌رغم داشتن ظرفیت جهانی‌شدن، جایگاه چندانی در بازار جهانی و منطقه‌ای نداشته باشند.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، تمرکز سازمان‌ها و نهادهای مختلف در کشور بر گونه خاطره‌نویسی، سبب شد هرساله حجم قابل‌توجهی از آثار منتشرشده در حوزه ادبیات دفاع مقدس به این گونه خاص اختصاص یابد. سرمایه‌گذاری بر این بخش با در نظر گرفتن حفظ میراث شفاهی جبهه‌ها، منجر به کم‌رنگ شدن دیگر گونه‌ها از جمله داستان و نمایشنامه در سال‌های گذشته شد.

خاطرات دفاع مقدس تا دهه 80، عمدتاً با تمرکز بر خاطرات رزمندگان، روایتی بود از آنچه در خط مقدم رخ داد. در اواخر دهه 80 و ابتدای دهه 90، خاطره‌نویسی دفاع مقدس با یک چرخش، نگاه خود را معطوف به پشت جبهه کرد؛ جایی که زنان، کودکان و نیروهای مردمی به‌نوع دیگری درگیر جنگ بودند و جنگ، به‌یک‌باره مسیر زندگی آنها را تغییر داده بود. پرداختن به وجه انسانی جنگ، سبب شد فضای جدیدی وارد ادبیات دفاع مقدس و به‌تبع آن فضای نشر کشور شود، کاری که با انتشار آثاری مانند "دا" آغاز شد، در سال‌های بعد در صدها کار دیگر ادامه یافت و توانست علاوه بر ایجاد یک زاویه دید جدید در نوع نگاه به خاطرات جنگ، گاه رکورد فروش کتاب‌ها را نیز جابه‌جا کند.

خاطرات دفاع مقدس در دو دهه گذشته توانسته است مخاطبان خود را در داخل جذب کند؛ مخاطبانی که لزوماً در یک دایره فکری خاص گاه تعریف نمی‌شدند اما ژانر جذاب جنگ، آنها را همراه کرده بود. هرچه این آثار داخل کشور توانست این توفیق را داشته باشد، در خارج از کشور چندان موفق نبود؛ این در حالی است که ادبیات جنگ در جهان، همواره یکی از شاخه‌های پرطرفدار میان علاقه‌مندان به کتاب و هنر است. پرسش اینجاست؛ آیا با وجود همه موفقیت‌هایی که برای گونه خاطره‌نویسی جنگ ذکر شد، می‌توان به آن به‌عنوان یکی از گونه‌های پرمخاطب جهانی هم فکر کنیم؟ اگر چنین است، چرا در سال‌های گذشته علی‌رغم ورود برخی از مراکز به کار ترجمه، نتیجه چندان چنگی به دل نزده است؟

ترجمه‌های فست‌فودی

"ترجمه"، عبارت دهان‌پرکنی برای برخی از نهادها و مراکز برای ارائه بیلان کاری می‌تواند باشد، این نوع نگاه، یعنی آمارسازی، در نهایت منجر به قربانی شدن کتاب و ارائه ترجمه ضعیف و یا فاقد کارکرد لازم در کشور مقصد می‌شود، در واقع سنجش اولیه برای شناسایی آثار، نادرست رقم خورده و این دیوار، تا ثریا کج رفته است.

صفا امیری، مدیر انتشارات بین‌المللی براق، در نظر گرفتن "تفاوت‌های فرهنگی" را یکی از اصلی‌ترین نکته‌های مهم در ترجمه خاطرات دفاع مقدس برای عرضه در عراق، به‌عنوان طرف مقابل جنگ می‌داند. او دراین‌باره به تسنیم گفت: در زمان صدام، بسیاری از علما مخالف شرکت در جنگ مقابل ایران بودند، این نگاه سبب شد بسیاری از شرکت در جنگ سر باز زنند و هزینه آن را نیز با اعدام، حبس و... پرداخت کردند.

این فعال حوزه نشر در منطقه با اشاره به عرضه ترجمه‌های متعدد از خاطرات دفاع مقدس در عراق، ادامه داد: از سوی دیگر، این جنگ برای عراقی‌ها، "حماسه‌آفرین" نبود؛ به همین دلیل ممکن است نسبت به خاطرات آن نیز (آن‌طور که مدنظر ماست) استقبال نشان ندهند، شناخت مخاطب در این زمینه اهمیت دارد، من فکر می‌کنم به‌خلاف تصور ما، عموماً کتاب‌هایی که با تمرکز بر زندگی‌نامه‌نویسی و بیوگرافی باشد، مورد اقبال بیشتری قرار می‌گیرد.

از سوی دیگر، روش ترجمه این سازمان‌ها و مراکز نیز، چندان پایه علمی نداشته است، در این فرایند، نویسنده از چرخه ترجمه حذف شده و با سپردن کار به دانشجویان خارجی مقیم ایران، محصولی تحویل بازار نشر کشورهای مقصد شده است که راهی به جایی نبرده و ای‌بسا، دافعه‌اش بیشتر از جاذبه‌اش باشد. نبود قانون مشخص برای حقوق راوی و مؤلف، دست ناشر را برای بهره‌برداری‌های پس از چاپ، با حذف نویسنده، باز گذاشته؛ به‌طوری که انتقاد نویسندگان مختلف را به‌همراه داشته است، در چنین فضایی حتی نویسنده پس از چاپ کتابش در خارج از کشور، از طریق رسانه‌ها متوجه اتفاقاتی می‌شود که برای کتابش رخ داده است.

سیدناصر حسینی‌پور، نویسنده کتاب "پایی که جاماند" دراین‌باره به تسنیم گفت: در ارتباط با ترجمه خیلی تخصص ندارم، اما با دانستنی‌های اندکم در حد بضاعت شخصی‌ و تجربه‌ام در این راه عرض می‌کنم که در بحث ترجمه ما موفق عمل نکرده‌ایم، به‌دلیل اینکه ما به‌اندازه کتاب‌های ترجمه‌شده در حوزه‌های ادبیات ضدجنگ و صلح‌طلب در آمریکا و آمریکای لاتین، یا ترجمه کتاب‌های بازنشستگان ارتش آمریکا و یا آثاری که هرساله با محوریت نظام سلطه و امپریالیسم ترجمه می‌شود، نتوانسته‌ایم موفق عمل کنیم. در سال‌هایی که گذشت با توصیه و تقریظ‌های مقام معظم رهبری یک‌سری از کتاب‌ها، نه از سوی مراکز مرتبط با ترجمه، بلکه از سوی یک‌سری از مجموعه‌هایی که دغدغه‌مند بودند، به زبان‌‌های مختلف از جمله عربی ترجمه شده‌اند.

او ابراز کرد: متأسفانه ما سازوکار ترجمه را در کتاب‌های خاطرات دفاع مقدس رعایت نکرده‌ایم به همین دلیل نتیجه کار چندان هم برایمان مطلوب نبوده است.

نویسنده کتاب "پایی که جاماند" یادآور شد: برای ترجمه یک اثر وجود یک متن کافی نیست،‌ چون بخشی از ادبیات انقلاب، دینی و دفاع مقدس ما برای کشورهای دیگر قابل هضم و فهم نیست. گاه روایتی دینی از دفاع مقدس دارید که مخاطب خارج از کشور آن را درک نمی‌کند، از سوی دیگر، برخی از خاطرات هم هست که در کتاب نیامده است؛ از این جهت وجود یک نویسنده‌ آشنا به این فضا لازم است تا با هم‌فکری مترجم بخش‌های غیرقابل‌هضم برای مخاطب جدید از کتاب حذف و بخش‌های ناگفته‌ای که می‌تواند برای مخاطب خارج از کشور جذاب باشد،‌ به کتاب اضافه شود، نباید همان کتابی که در ایران منتشر شده است، عیناً به زبان‌های دیگر ترجمه شود.

او تأکید کرد: این نویسنده هر کتاب است که می‌تواند در این راه به مترجم کمک کند، متأسفانه این ضعف اصلی کتاب‌هایی است که در سال‌های اخیر کم‌وبیش ترجمه شده‌اند. من الآن مترجمان کتاب خودم را ندیده‌ام. من وقتی کتابم به زبان‌های عربی چاپ شد، خانم ایمان صالح از لبنان و کمال سعید از عراق را دیدم، من هنوز مترجم اسپانیولی کتابم را ندیده‌ام، این ندیدن‌ها یک مشکل اساسی در روند کار ایجاد خواهد کرد؛ به‌خصوص در زمینه محتوا؛ در صورتی که با جلسات دیدار با نویسندگان می‌توان کاری قابل‌قبول‌تر ارائه داد.

قاعده حضور در بازارهای جهانی را نمی‌دانیم

اکبر صحرایی، از جمله نویسندگانی است که تاکنون چند عنوان از آثار او، بدون اطلاع نویسنده ترجمه و در لبنان و عراق منتشر شده است. او با بیان اینکه پس از بررسی ترجمه‌ها، متوجه شد که چندان فنی انجام نشده است، راه‌حل را در "روشن‌تر شدن قوانین نشر در حوزه بین‌الملل" می‌داند: برای حل این مشکل باید سازمان‌ها و نهادها دست به کار شوند.

او تصریح کرد: ما هنوز قانون مشخصی درباره نویسنده، ناشر، کتابفروش، حقوق مربوط به آنها و... نداریم، همه این‌ مشکلات باید احصا و نسبت به رفع آن برنامه‌ریزی شود. از جمله کارهایی که می‌توان در این زمینه انجام داد، راه‌اندازی یک صنف است، الآن بقال و مکانیک صنف مربوط به خود را دارد، اما ما به‌عنوان نویسنده از این امر محرومیم، هنوز نمی‌دانیم نویسنده کیست؟ هر فرد که یک کتاب هم نوشته و خودش منتشر کرده باشد، نویسنده محسوب می‌شود، نویسنده‌ای که پیشکسوت باشد و چند اثر نوشته باشد نیز نویسنده در نظر گرفته می‌شود.

گنج تمام‌نشدنی

رهبر معظم انقلاب اسلامی از خاطرات جنگ با عنوان "گنج" یاد کرده‌اند؛ گنجی بی‌پایان که می‌تواند تاریخ ما را تغذیه کند، آثاری که می‌تواند معرف بخشی از هویت و تاریخ ایرانی امروز میان مخاطبان جهانی باشد. به‌نظر می‌رسد پس از گذشت بیش از چهار دهه، زمان آن فرارسیده است مسئولان به‌عنوان میراث‌داران این گنج معنوی، به بازبینی قوانین بپردازند و به این پرسش پاسخ دهند؛ علی‌رغم وجود این گنج، در جنگ روایت‌ها کجا ایستاده‌ایم؟

ارسال نظرات